وحشی بافقی:خوش نیست هرزمان زدن از جور یار داد ورنه ز دست تست مرا سد هزار داد
❈۱❈
خوش نیست هرزمان زدن از جور یار داد
ورنه ز دست تست مرا سد هزار داد
شد یارِ غیر و داد قرار جفا به ما
یاران نمیتوان به خود اینها قرار داد
❈۲❈
رفت وز دست اهل تظلم عنان کشید
داد از عنان کشیدن آن شهسوار داد
آن ترک ظلم پیشه دگر میرود که باز
از خلق برخاست بر سر هر رهگذار داد
❈۳❈
وحشی تو ظلم دیده و آن ترک تند خوست
ترسم که سر زند ز تو بیاختیار داد
کامنت ها