گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحشی بافقی:مگر من بلبلم کز گفتگوی گل زبان بندد چو گلبن رخت رنگ و بوی خویش از بوستان بندد

❈۱❈
مگر من بلبلم کز گفتگوی گل زبان بندد چو گلبن رخت رنگ و بوی خویش از بوستان بندد
گلشن در هم شکفت آن بی مروت بین که می‌خواهد چنین فصلی در بستان به روی دوستان بندد
❈۲❈
زبانم می‌سراید قصهٔ اندوه و می‌ترسم که بر هر حرف من بدگو هزاران داستان بندد
خدنگی خورده‌ام کاری ز شست ناز پرکاری که از ابرو گشاید تیر و تهمت بر کمان بندد
❈۳❈
رهی در پیشم افتادست و بیم رهزنی در پی که چون بر کاروانی تاخت اول دست جان بندد
قبا می‌پوشد و خون می‌کند افشاندن دستش معاذالله از آن ساعت که خنجر بر میان بندد
❈۴❈
علاج زخمهای ظاهری آید ز وحشی هم طبیبی آنچنان خواهم که او زخمی نهان بندد

فایل صوتی گزیده اشعار غزل ۲۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها