گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحشی بافقی:مغرور کسی به که درت جا نکند کس وصلی که محالست تمنا نکند کس

❈۱❈
مغرور کسی به که درت جا نکند کس وصلی که محالست تمنا نکند کس
نی یوسف مصری تو که در بیع کس آیی بیعانهٔ جان چیست که سودا نکند کس
❈۲❈
روشن نکند چشم کس این طرفه عزیزیست همچشمی یعقوب و زلیخا نکند کس
مرغ دل ما کیست اگر دامگه اینست سیمرغ به دام افتد و پروا نکند کس
❈۳❈
آه این چه غرور است که سد کشته گر افتد دزدیده هم از دور تماشا نکند کس
چندین سر بی جرم به دار است در آن کو یک بار سر از ناز به بالا نکند کس
❈۴❈
وحشی سبب ناز و تغافل همه حسن است حسن ار نبود این همه اینها نکند کس

فایل صوتی گزیده اشعار غزل ۲۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

شهرزاد
2015-05-24T11:40:03
تقریبا هر کجا که «سد» در غزل های وحشی آمده مقصود «صد» بوده و باید درست شود
شاهین
2019-04-30T23:17:19
دهخدا: 1 : [سَ] (عدد، ص، اِ) صد عدد یکصد عدد بعد از 99 : ای آنکه من از عشق تو اندر جگر خویش آتشکده دارم سد و بر هر مژه ای ژیرودکی فری زآن زلف مشکینش چو زنجیر فتاده سدهزاران کلج بر کلجشاکر بخاری به نیم گرده بروبی بریش بیست کنشت بسد کلیچه سبال تو شوله روب نرفت عمارهء مروزی همه عالم ز فتوح تو نگارین گشته ست همچو آگنده به سد رنگ نگارین سیرنگ فرخی 2 : کنایت از عدد بسیار، بی شمار سدمرده حلاج بودن؛ کنایه از: از عهدهء همه کس برآمدن رجوع به صد شود.صد یا سد تفاوتی نیستصورت نگارشش در گذشته با س بوده و امروز با ص در هر دو معنی یکیست