وحشی بافقی:تو و هر روز و بزم عشرت خویش من و شبها و کنج محنت خویش
❈۱❈
تو و هر روز و بزم عشرت خویش
من و شبها و کنج محنت خویش
منم با محنت روی زمین خوش
نگه دار آسمان گو راحت خویش
❈۲❈
ز هجران مردم و بر سر ندیدم
کسی را غیر سنگ تربت خویش
مکش زحمت برای راندن ما
که ما خواهیم بردن زحمت خویش
❈۳❈
به زیر تیغ او نالید وحشی
فتادش سربه پیش از خجلت خویش
کامنت ها