گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحشی بافقی:کی بود کز تو جان فکاری نداشتم درد دلی و نالهٔ زاری نداشتم

❈۱❈
کی بود کز تو جان فکاری نداشتم درد دلی و نالهٔ زاری نداشتم
تا بود نقد جان ، به کف من نیامدی آنروز آمدی که نثاری نداشتم
❈۲❈
گفتم ز کار برد مرا خنده کردنت خندید و گفت من به تو کاری نداشتم
شد مانع نشستنم از خاک راه خویش خاکم به سر که قدر غباری نداشتم
❈۳❈
پیوسته دست بر سرم از عشق بود کار هرگز به دست دست نگاری نداشتم
در مجلسی میانه جمعی نبود یار کانجا پی نظاره کناری نداشتم
❈۴❈
وحشی مرا به هیچ گلستان گذر نبود کز نوگلی فغان هزاری نداشتم

فایل صوتی گزیده اشعار غزل ۳۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

جعفر عسکری
2018-03-19T03:05:45
این بیت خیلی خوبه:گفتم ز کار بُــرد مرا ..!