گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحشی بافقی:زینسان که تند می‌گذرد خوشخرام من کی ملتفت شود به جواب سلام من

❈۱❈
زینسان که تند می‌گذرد خوشخرام من کی ملتفت شود به جواب سلام من
گفتم بگو از آن لب شیرین حکایتی سد تلخ گفت دلبر شیرین کلام من
❈۲❈
آن شمع گر ز سوز دل من خبر نداشت بهر چه بر فروخت چو بشنید نام من
کامی نیافتم ز لب او به بوسه ای هر گز نبود آن لب شیرین به کام من
❈۳❈
وحشی غزال من که به من آرمیده بود وحشی چنان نشد که شود باز رام من

فایل صوتی گزیده اشعار غزل ۳۴۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بهروز
2012-02-05T22:51:01
با سلامدر مصرع دوم بیت دوم سد نوشته شده آیا در مقابل حکایتی مصرع اول نباید صد باشد ؟فکر کنم اشتباه چاپی رخ دادهبا سپاس
نیما نجاری
2022-08-26T18:00:23.3760551
خوش خرام در لغتنامه ها به ناز و آهسته رفتار نمودن آمده است، فکر میکنم جناب بافقی در مصرع اول میخواهد این موضوع را برساند که دلبر حتی با ناز و به آهستگی هم که راه برود در نظر عاشق تند و سریع است و مجال توجه به تمام و کمال نمی‌ماند. که در بیت چهارم هم باز اشاره به این عدم دسترسی عاشقانه دارد ؛ کامی نیافتم ز لب او به بوسه ای...   و باز هم در بیت آخر نام غزال را می آورد که تیز پاست(ترکیب دو کلمه وحشی+غزال)  و بعد از آن کلمه ی آرمیدند که نشان آهستگی و طمانینه را دارد  گمان میکنم جناب بافقی در این غزل سراسر سعی بر این داشت که به مخاطب بگوید دلبر با آن همه آرامش و خرامانی اش در نظر عاشق سریع است و زمان با او بودن بسیار کوتاه است گویی.