گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحشی بافقی:از برای خاطر اغیار خوارم می‌کنی من چه کردم کاینچنین بی‌اعتبارم می‌کنی

❈۱❈
از برای خاطر اغیار خوارم می‌کنی من چه کردم کاینچنین بی‌اعتبارم می‌کنی
روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو گر بگویم گریه‌ها بر روزگارم می‌کنی
❈۲❈
گر نمی‌آیم به سوی بزمت از شرمندگیست زانکه هر دم پیش جمعی شرمسارم می‌کنی
گر بدانی حال من گریان شوی بی‌اختیار ای که منع گریه بی‌اختیارم می‌کنی
❈۳❈
گفته‌ای تدبیر کارت می‌کنم وحشی منال رفت کار از دست کی تدبیر کارم می‌کنی

فایل صوتی گزیده اشعار غزل ۳۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ارسلان
2015-03-01T21:07:35
شمس الخق تو که هستی؟
محسن
2013-03-08T07:40:30
محسن چاوشی به بهترین روش دو تا غزل رو کنار هم گذاشت...
محمدرضا محمدی کیا
2013-03-24T13:47:03
دورد بر چاوشی کبیر...
مسعود
2017-12-10T10:27:16
وحشی بافقی عجب صبری داشتی......
Farid
2017-02-04T02:57:42
روزگاری آنچه با من کرد استغنای توگر بگویم گریه‌ها بر روزگارم می‌کنی یعنی‌ چه?
روفیا
2017-02-04T21:45:40
یعنی:آنچه روزگاری استغنای تو با من کردگر بگویم بر روزگارم گریه ها میکنیآسان بود، نه؟تنها کافیست واژگان را در جای اصلی نثر وار خود بگذارید. اگر بگویم در آن روزگاران بی نیازی (بی رغبتی) تو نسبت به من با من چه کرد بر حال و روزم گریه ها میکنی.
بهار ف
2018-08-26T11:56:43
چقدر این غزل پر از سوز و درده... وحشی غمی که در دلش هنگام سرودن این غزل بوده را کاملا به خواننده منتقل میکند.. حتی دردی پیچید در قلبم با خواندن این ابیات