گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحشی بافقی:ای مرغ سحر حسرت بستان که داری این ناله به اندازهٔ حرمان که داری

❈۱❈
ای مرغ سحر حسرت بستان که داری این ناله به اندازهٔ حرمان که داری
ای خشک لب بادیه این سوز جگر تاب در آرزوی چشمهٔ حیوان که داری
❈۲❈
ای پای طلب اینهمه خون بسته جراحت از زخم مغیلان بیابان که داری
پژمرده شد ای زرد گیا برگ امیدت امید نم از چشمهٔ حیوان که داری
❈۳❈
ای شعلهٔ افروخته این جان پر آتش تیز از اثر جنبش دامان که داری
ما خود همه دانند که از تیر که نالیم این ناله تو از تیزی مژگان که داری
❈۴❈
وحشی سخنان تو عجب سینه گداز است این گرمی طبع از تف پنهان که داری

فایل صوتی گزیده اشعار غزل ۳۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ااااااا
2015-03-18T06:58:17
شعر جالبی بود برای مرحم گذاشتن بر دل سوختگان
اکبر khayat۱۴۹۳@gmail.comا
2018-07-23T17:15:51
این غزل شرح حال آدم های حریص و دنیاطلب است که روز و شب خود را صرف مادیات دنیایی کرده و خود را الکی به آب و آتش می زنند. در حالیکه ندانسته در منجلاب گناه و عصیان و از خدابیخبری افتاده اند. غزل بسیار زیبایی است. پیشنهاد می کنم دوباره آنرا بخوانید و لذت ببرید.