گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحشی بافقی:چند به دل فرو خورم این تف سینه تاب را در ته دوزخ افکنم جان پر اضطراب را

❈۱❈
چند به دل فرو خورم این تف سینه تاب را در ته دوزخ افکنم جان پر اضطراب را
تافته عشق دوزخی ز اهل نصیحت اندرو بر من و دل گماشته سد ملک عذاب را
❈۲❈
شوق ، به تازیانه گر دست بدین نمط زند زود سبک عنان کند صبر گران رکاب را
آنکه خدنگ نیمکش می‌خورم از تغافلش کاش تمام کش کند نیمکش عتاب را
❈۳❈
خیل خیال کیست این کز در چشمخانه‌ها می‌کشد اینچنین برون خلوتیان خواب را
می‌جهد آهم از درون پاس جمال دار، هان صرصر ما نگون کند مشعل آفتاب را
❈۴❈
وحشی و اشک حسرت و تف هوای بادیه آب ز چشم تر بود ره سپر سراب را

فایل صوتی گزیده اشعار غزل ۴

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

فرشید
2015-07-27T09:51:46
آنکه خدنگ نیمکُش میخورم از تغافلشکاش تمام کِش کند، نیمکُش عتاب راجالبه در زبان محلی به کیش (رماندن، ترساندن) کِش میگویند... این شعر چه آرایش زیبایی دارد!
رضا
2015-11-22T20:28:01
در مصراع دو از بیت دوم کلمه "سد" بنظر میرسد نادرست بوده و "صد" درست است،بدین صورت:بر من و دل گماشته صد ملک عذاب را
شهریار
2016-07-23T12:41:18
درود بر اساتید پارسی زبان سوالی داشتم خاب درسته یا خواب؟
سروش
2013-04-03T11:57:43
گر چه شعر بانو پوران در توضیح و توشیح شعر وحشی نبود و فقط بر وزن شعر مذکور نوشته شده بود ولی بغایت زیبا و دلنشین بود حتی از شعر وحشی زیباتر. دست مریزاد بانو ی گرامی.
pouran ghorbany
2011-01-29T17:48:35
چند به جان فرو برم این غم pر عذاب را تشنه لبم بمن رسان خمره ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍pر شراب راخیل سpاهیان غم ریحته در سرای من کاش به مجمر افکنم اینهمه اضطراب را آه من نګون شده می جهد از درون من داده به باد این شرر ملک دل خراب رااز تف عشق بی ثمر دیده انتظار مندوخته بر سبیده دم چشم ندیده خواب راچند بدل بpرورم حسرت وصل یار راکی بحساب آورند اینهمه التهاب راpouri اګر تو عاشقی شعله مهر بر فروزتا ز سما، فرو کشی مشعل آفتاب را