وحشی بافقی:طایر بستان پرستم لیکنم پر باز نیست گلشنم نزدیک اما رخصت پرواز نیست
❈۱❈
طایر بستان پرستم لیکنم پر باز نیست
گلشنم نزدیک اما رخصت پرواز نیست
در قفس گر ماند بلبل باغ عیشت تازه باد
رونق گلزار از مرغ نواپرداز نیست
❈۲❈
دهشتم در سنگلاخ هجر فرماید درنگ
ورنه شوقم جز به راه وصل توسن تاز نیست
صعوهٔ کم زهرهام من وین دلیری از کجا
رخصت پروازم اندر صیدگاه باز نیست
❈۳❈
میر مجلس راچه بگشاید ز من جز دردسر
زانکه چنگ من به قانون حریفان ساز نیست
آنکه من من شیشه دارد بار، سود آنگه کند
کو بساط خود نهد جایی که سنگانداز نیست
❈۴❈
در بیان حال خود وحشی سخن سربسته گفت
نکتهدان داند که هر کس محرم این راز نیست
کامنت ها