گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

وحشی بافقی:می‌نماید چند روزی شد که آزاریت هست غالبا دل در کف چون خود ستمکاریت هست

❈۱❈
می‌نماید چند روزی شد که آزاریت هست غالبا دل در کف چون خود ستمکاریت هست
چونی از شاخ گلت رنگی و بویی می‌رسد یا به این خوش می‌کنی خاطر که گلزاریت هست
❈۲❈
در گلستانی چو شاخ گل نمی‌جنبی ز جا می‌توان دانست کاندر پای دل خاریت هست
عشقبازان رازداران همند از من مپوش همچو من بی‌عزتی یا قدر و مقداریت هست
❈۳❈
در طلسم دوستی کاندر تواش تأثیر نیست نسخه‌ها دارم اشارت کن اگر کاریت هست
چاره خود کن اگر بیچاره سوزی همچو تست وای بر جان تو گر مانند تو یاریت هست
❈۴❈
بار حرمان برنتابد خاطر نازک دلان عمر من بر جان وحشی نه اگر باریت هست

فایل صوتی گزیده اشعار غزل ۹۲

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیر بخشایی
2015-01-01T10:07:43
با سلام ضمن تشکر از زحمات شما خواهشمندم مصرع دوم بیت اول بدین صورت اصلاح گردد:گوئیا دل در کف چون خود گرفتاریت هست.
شیدا
2017-08-10T23:26:59
گوئیا دل در کف چون خود ستمکاریت هست
شیدا
2017-08-10T23:28:15
ظاهرأ دل در کف چون خود ستمکاریت هست