وحشی بافقی:میتوانم بود بی تو تابِ تنهاییم هست امتحانِ صبرِ خود کردم شکیباییم هست
❈۱❈
میتوانم بود بی تو تابِ تنهاییم هست
امتحانِ صبرِ خود کردم شکیباییم هست
حفظِ ناموسِ تو منظور است میدانی تو هم
ورنه صد تقریبِ خوب از بهرِ رسواییم هست
❈۲❈
سویِ تو گویم نخواهد آمد اما میشنو
ایستاده بر درِ دل صد تقاضاییم هست
نی همین دادِ تغافل میدهد
خودرایِ من
اندکی هم در مقامِ
رشکفرماییم هست
❈۳❈
گر شراب این است کـاندر کاسهٔ من میرود
پر خماری در پیِ این بادهپیماییم هست
گرچه هیچم نیستم همچون رقیبان دربهدر
امتیازی از هوسناکانِ هرجاییم هست
❈۴❈
وحشی ام من کی مرا وحشت گذارد پیشِ تو
گرچه میدانم که در بزمِ تو گنجاییم هست
کامنت ها