گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلطان ولد:آن امانت که گفت در قرآن حاملش شد ز جاهلی انسان

❈۱❈
آن امانت که گفت در قرآن حاملش شد ز جاهلی انسان
آن امان بدان که امر خداست هرکه پذرفت امر را والاست
❈۲❈
وانکه مهمل گذاشت ماند جهول همچو دیوان رودبسوی سفول
آدمی را چو کرد حق مختار قادرش آفرید در همه کار
❈۳❈
میتواند سوی صلاح شدن میتواند قرین فسق بدن
بر بد و نیک چونکه قادر شد زان سبب قابل اوامر شد
❈۴❈
غیر انسان نبود قابل آن از جماد و نبات و از حیوان
از زمین و سماء و از خورشید از مه و از بروج و از ناهید
❈۵❈
هر یکی را خدای کاری داد غیر انسان کش اختیاری داد
گر نگه دارد آن امانت را بیند اندر خود او دیانت را
❈۶❈
در خود او عرش و هم سمابیند عرش چه نور کبریا بیند
دل تو هست همچو آئینه پاک و صافی نهفته در سینه
❈۷❈
نیک و بد را در او ببینی تو پس ز جان هر دمش گزینی تو
نبود آن صور ز دل خالی بر مثال نقوش در قالی
❈۸❈
پس تو محتاج کس چرا باشی با تو است آن بهر کجا باشی
همچنین عشق شمس دین را شیخ روز و شب مینمود پیدا شیخ
❈۹❈

فایل صوتی ولدنامه بخش ۴۰ - در تفسیر این آیت که انا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوماً جهولا

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها