گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلطان ولد:زان سبب در زمان خود فرعون که نبودش ز حق تعالی عون

❈۱❈
زان سبب در زمان خود فرعون که نبودش ز حق تعالی عون
ساحران را چو دید از سر عشق رو بموسی نهاده با صد صدق
❈۲❈
گفت بی آنکه من دهم فرمان از چه رو با وی آورید ایمان
من شما را بتیغ پاره کنم همچو قصاب بر قناره کنم
❈۳❈
دست و پاتان جدا کنم از تن ذره ذره کنم شما را من
همه گفتند مرگ تن سهل است حق چو شد یار ترک تن سهل است
❈۴❈
ترسد از مرگ آنکه فاسق بد طاعت حق نکرد و خائن شد
دزد و قلاب ترسد از شحنه هر دم از ترس پرسد از شحنه
❈۵❈
آنکه از شحنه میخورد ادرار هست او را ز شحنه منصب و کار
کی هراسد ورا ز جان جوید تا که با وی ز سر دل گوید
❈۶❈
پیش ما هست گوهر ایمان بهتر از جسم و جان و هر دو جهان
تن در آخر بما نخواهد ماند خاک خواهند بر سرش افشاند
❈۷❈
پیشتر پستر آن قدر نبود رنج تن همچو رنج جان نشود
جان و ایمان بحق بود قایم تا خدا هست باشد آن دایم
❈۸❈
نفس فانی است هم فنا گردد چون ز لارست باز لا گردد
زو رهیدن یقین ز بخت بود هر که زو جست سوی عرش رود
❈۹❈
عیش این علام دو سه روزه بود از بحر عشق یک کوزه
آب این کوزه را در آن یم ریز تا شوی تازه چون شه تبریز
❈۱۰❈
تلخ مرد آن کسی که شیرین زیست هرکه خندان گذشت بس که گریست
تلخها چون شود ترا شیرین هم تو خسرو شوی و هم شیرین
❈۱۱❈
تلخ و شیرین بوند چون گل و خار گل بود یار و خار باشد مار
بر تو چونکه خار گل گردد جزو جانت قرین کل گردد
❈۱۲❈
رنجها چون شود ترا راحت باشدت یار دائماً راحت
چون رسد راحتی شوی شادان ور رسد رنج هم نگردی زان
❈۱۳❈
نوش و نیش است در جهان چوترا هردو یکسان شدت نماند عنا

فایل صوتی ولدنامه بخش ۴۸ - در بیان آنکه هر که خدا را دانست از مرگ نترسد چون دید که بعد از مرگ حیاتی باقی دارد خوشتر و لذیذتر از حیات دنیا و در تفسیر این آیه لاقطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف و لاصلبنکم اجمعین

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها