وطواط:سپهر ملک عجم ، آفتاب دین عرب بلند نام و نشان و بزرگ اصل و نصب
❈۱❈
سپهر ملک عجم ، آفتاب دین عرب
بلند نام و نشان و بزرگ اصل و نصب
کمال دین هدی ، قطب ملک و دین محمود
که هست چرخ شرف را جمال او کوکب
❈۲❈
جمال دودهٔ خوارزمشاه ، آنکه ربود
ز سرکشان زمانه بدست فخر قصب
همه خلاصهٔ مجد و بمجد نامغرور
همه حقیقت فضل و بفضل نا معجب
❈۳❈
شده مطاوعت او زمانه را پیشه
شده متابعت او سپهر را مذهب
بطبع حضرت او را ستاره کرده سجود
بطوع خدمت او را زمانه کرده طلب
❈۴❈
وجود فضل و هنر را بیان اوست دلیل
حصول عز و شرف را قبول اوست سبب
ز سعی او شده خار موافقان چون گل
ز تیغ او شده روز مخالفان چون شب
❈۵❈
زهی بهمت عالی و تبع صافی تو
نظام جاه و علو قوام و فضل ادب
بزیر خنک جلال تو اخضر و اغبر
بزیر زین مراد تو ادهم و اشهب
❈۶❈
ضیای حمد و ثنا از کف تو نیست بدیع
گهر ز کان و هنر از کف تو نیست عجب
سیاه گشت عدو را ز هیبت تو از گلیم
کبود گشت فلک را ز صولت تو سلب
❈۷❈
عنایت تو چو شمس و ولی تو چو گهر
سیاست تو چو ماه و عدوی تو چو قصب
ز بیم نیزهٔ ثعبان نهاد تو گشته
امور خصم تو برگشته چون دم عقرب
❈۸❈
تو همچو در و چو دریا بجاه تو مجلس
تو همچو مهر و چو گردون بزیر تو مرکب
شگفت نیست وجود تو در طویلهٔ خلق
که در طویله بود در جوار خار رطب
❈۹❈
همیشه تا نبود باز طعمهٔ تیهو
همیشه تا نبود شیر سخرهٔ ثعلب
بدهر باد جلال تو عالی المکثب !
ز بخت باد جناب تو صافی المشرب!
❈۱۰❈
ز تو مطالب ارباب فضل حاصل باد!
همیشه تا که جهانست علم را مطلب
مخالفات ترا چهره پر غبار بلا
منازعان ترا مغز پر خمار تعب
❈۱۱❈
ندیم جان حسودت و در زمانه ندم
نصیب عمر عدوی تو از ستاره غضب
کامنت ها