وطواط:ای صیت دولت تو بعلم علم شده بدخواه دولت تو ندیدم ندم شده
❈۱❈
ای صیت دولت تو بعلم علم شده
بدخواه دولت تو ندیدم ندم شده
تو شاه شرق و غربی وز آثار عدل تو
اطراف شرق و غرب چو صحن حرم شده
❈۲❈
طبع مبارک تو و دست جواد تو
دریای علم گشته و کان کرم شده
آیات بخشش تو و آثار کوششت
اندر جهان نشان وجود و عدم شده
❈۳❈
لفظ تو در طویلهٔ دانش گهر شده
نام تو در صحیفهٔ مردی رقم شده
از روی ارتفاع محل و جلال قدر
اکلیل آسمانت بزیر قدم شده
❈۴❈
فرخنده بارگاه رفیع ترا بقدر
دهر از عبید گشته و چرخ از خدم شده
جاه تو دافع صدمات و بلا شده
عقل تو کاشف ظلمات ستم شده
❈۵❈
اندر فضای دشت بایام عدل تو
گرگ غنم ربای شبان غنم شده
از حشمت تو آیت حق منتشر شده
وز حرمت تو بیضهٔ دین محترم شده
❈۶❈
از جود بیدریغ و ز انعام عام تو
زوار با خزاین در ودرم شده
از فعل و قول تو همه ارباب فضل را
آغوش و گوش پر نعیم و پر نغم شده
❈۷❈
خصم تو سر بریده و سینه شکافته
از تیغ و نیزهٔ تو بسان قلم شده
مهر ستانهٔ تو و کین جناب تو
منشور شادمانی و توقیع غم شده
❈۸❈
یک بندهٔ تو روز قتال مخالفان
در طعن و ضرب صاحب صدور ستم شده
طبع موافق تو قرین طرب شده
جان مخالف تو رهین الم شده
❈۹❈
اندر میان باطل و حق در میان خلق
عدلت براستی و درستی حکم شده
ای قبلهٔ ملوک جهان ، ای بحشمتت
چندین هزار اهل هنر محتشم شده
❈۱۰❈
بودست مدتی ز جفاهای روزگار
انوار عیش بنده سراسر ظلم شده
گه شخص بنده بستهٔ بند عنا شده
گه جان بنده خستهٔ تیر ستم شده
❈۱۱❈
از شعلهای غم دل من پر ز تف شده
وز قطره های خون رخ من پر ز نم شده
مالی ، که آن بروز جوانیم بد بدست
جمله شده ز دست و جوانیم هم شده
❈۱۲❈
منت خدای را که کنون هست بر دلم
آن رنجها بعز قبول تو کم شده
در چشم من دیار بخارا بخرمی
از اصطناع تو چو ریاض ارم شده
❈۱۳❈
تا امت پیمبر خیرالامم بود
صدر تو باد مرجه خیرالامم شده
بر مسند جلال ترا پشت و پیش تو
پشت همه سران زمانه بخم شده
کامنت ها