وطواط:ای آنکه روزگار بطبعت مسخرست عزم تو باقضای سمایی برابرست
❈۱❈
ای آنکه روزگار بطبعت مسخرست
عزم تو باقضای سمایی برابرست
جاوید باد ، تاکه در ایام ملک تو
از خبث کافری همه عالم مطهرست
❈۲❈
کشته ترا صمیم بیابان قرار گاه
از بهر عون دین خدا و پیمبرست
تو در میان بیشه و در حفظ تیغ تو
چندین هزار مسجد ومحراب و منبرست
❈۳❈
این بیشه وین مغیلان وین آب شور تو
اسباب کسب جنت و طوبی و کوثرست
وین ز مهریر های سحرگاه نو شوار
هم دفع ز مهریر سحرگاه محشرست
❈۴❈
با عابدان لعبت آزر جهاد تو
از بهر حفظ کعبهٔ فرزند آزرست
وز مشرکان کشور کفر انتقام تو
از بهر نظم مصلحت هفت کشورست
❈۵❈
تو گوهری و کوه وطن گاه کرده ای
نشگفت ازین که کوه وطن گاه گوهرست
لشکر بکش بحملهٔ کفار و غم مدار
کایزد معین لشکر و سالار لشکرست
❈۶❈
بر پشت اسب روز ملاقات حیدری
وندر کف تو تیغ تو صمصام حیدرست
خواهد گشاده گشت بعهد تو لاجرم
هر بقعه ای که با فزغ حصن خیبرست
❈۷❈
از هیبت تو بر تن اقبال جوشنست
وز عصمت تو بر سر اسلام مغفرست
گردی که خیزد از سم اسب سپاه تو
بر فرق من بجای گرانمایه افسرست
❈۸❈
این خاک و خار و گل ز برای رضای تو
نزدیک من چو غالیه و عود و عنبرست
شاها ، فضای دشت در اقبال خدمتت
نزدیک من ز روضهٔ فردوس خوشترست
❈۹❈
جام حیات من ز نوالت مروقست
شمع نشاط من ز قبولت منورست
از هر فساد ساحت عیشم منزهست
بر هر مراد رایت عمرم مظفرست
❈۱۰❈
از بهر بوسهٔ تو ، کین عین دولتست
وز بهر سجدهٔ تو ، کین اصل مفخرست
آنجا که خاک پای تو باشد مرا لبست
و آنجا که سم اسب تو باشد مرا سرست
❈۱۱❈
کامم ز مدح تست پر از شکر و حسود
بگداخته ز رشک چو در آب شکرست
امروز بنده در کنف مکرمات تو
مانند طفل در کنف حجر مادرست
❈۱۲❈
تا بحر مستقر گران مایه لؤلؤست
تا چرخ جایگاه فروزنده اخترست
هر لحظه فتح دیگر بادت که هر زمان
اسلام را ز فتح تو اقبال دیگرست
کامنت ها