وطواط:خدایگانا ، آنی که دشمنان ترا دریده نیزه و تیر تو سینه و حدقه
❈۱❈
خدایگانا ، آنی که دشمنان ترا
دریده نیزه و تیر تو سینه و حدقه
نجاح تو بمعالی هزار چون جراح
رباح تو ببزرگی هزار چون صدقه
❈۲❈
منم ، که رقت احوال من بدان درجه است
که مانده ام متحیر در انده نفقه
طمع بریده ام از جامگی ، از آن امروز
مرا نکایت دشمن فگند ازان طبقه
❈۳❈
تبارک الله ! از جامگی چو در گذری
نه عادت صله ماند و نه سنت صدقه
کامنت ها