ظهیر فاریابی:ایا شهی که گشاده ست چرخ پیروزه در آستان تو درهای فتح و پیروزی
❈۱❈
ایا شهی که گشاده ست چرخ پیروزه
در آستان تو درهای فتح و پیروزی
دلی که آتش قهرت بسوخت تا به ابد
نیایدش پس از آن از زمانه دلسوزی
❈۲❈
به موضعی که طریق صواب گم گردد
اشارت تو کند عقل را قلاووزی
دهد معلم رایت چو کودکان هر روز
به دست چرخ کهن تخته نوآموزی
❈۳❈
برای نسخه تعدیل روز و شب خورشید
کند ملازمت عدل تو شبانروزی
کنون نه از پی آن شد سوی حمل که زند
به پیش طلعت تو لاف عالم افروزی
❈۴❈
چو آفتاب غلامی زیان ندارد اگر
به خدمتت بره ای آورد به نوروزی
وجوه روزی خلق از عطا و بخشش توست
کنون به عدل نگه دار قسمت روزی
❈۵❈
گدایی است درین پرده من بگفتم و رفت
تو دانی ار دری این پرده را وگر دوزی
به نام نیک بمان تا به حشر و شاد بزی
که به زنام نکو در جهان نیندوزی
کامنت ها