ظهیر فاریابی:خدایگان جهان شهریار روی زمین تویی که رایت عزمت همیشه منصور است
❈۱❈
خدایگان جهان شهریار روی زمین
تویی که رایت عزمت همیشه منصور است
به زنده کردن ارواح نصرت و تایید
صدای نوبت تو همچو نوبت صور است
❈۲❈
به یاد بزم تو گردون صبوح کرد مگر
که صوت مرغان همچون نوای طنبوراست؟
تنگ شرابی مسکین بنفشه بین که بگاه
سرش فرو شد و نرگس هنوز مخمور است
❈۳❈
شنیده ام که زبانی به ذکر من بگشود
کسی که او به زبان جلال مذکور است
درین شرف که مرا دست دادنتوان گفت
که سعی بخت و زمانه چگونه مشکور است
❈۴❈
ورای این ز سعادت مقام دیگر نیست
برون از آنک ز ادراک آدمی دور است
مرا به دانش تنها زمانه حاسد بود
چنانکه در همه شهر این حدیث مشهور است
❈۵❈
کنون عنایت خسرو بدان اضافت شد
اگر حسد برد از من زمانه معذور است؟
کامنت ها