گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ظهیر فاریابی:خداوندا من آن جراح عمرم که دایم هفت عضوم ریش باشد

❈۱❈
خداوندا من آن جراح عمرم که دایم هفت عضوم ریش باشد
ز من رادی و دینداری نیاید چو گیتی زُفت کافر کیش باشد
❈۲❈
توانگر تر کسی کو را بجویی درین عهد از وفا دردیش باشد
در شادی درین دوران که ماییم دل مرد محال اندیش باشد
❈۳❈
نسیبیگر زمن پیش است و بیش است سلیم است این بهل تا پیش باشد
چو مهر از پس برآید آدمی را حقیقت دان که سایه بیش باشد
❈۴❈
مرا زان شعر آبادان چه طیره که پانصد رخنه در معنیش باشد
به تیری دوزم او راکش ز رفعت کمر شمشیر جوزاکیش باشد
❈۵❈
ز زنبوری نیم کمتر که بروی دم و دم جای نوش ونیش باشد
قمر با گل سخاوتها کند لیک بسا ظلما کزو برخیش باشد
❈۶❈
چو جای من نمی دانند قومی که ایشان را سمن چون غیش باشد
اگر دستوریی یابم به هنگام چنان دانم که جای خویش باشد

فایل صوتی قطعات شمارهٔ ۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها