ظهیر فاریابی:خدایگانا شاگرد رای توست قضا ادب نباشد اگر بگذرد ز حکم ادیب
❈۱❈
خدایگانا شاگرد رای توست قضا
ادب نباشد اگر بگذرد ز حکم ادیب
ز چوب منبر خشک از نشاط گل بدمد
نسیم نام تو چون بگذرد به لفظ خطیب
❈۲❈
نه قطره ماند به دریا نه ذره ماند به دشت
که از فواید انعام تو نیافت نصیب
مرا به دولت تو آنکه نسبتی ست از پی آنک
تو در زمانه غریبی و من زخانه غریب
❈۳❈
ز فرّ بزم تو دی بود در نعیم بهشت
ز دست حادثه امروز چون کشد تعذیب
مرا بدین مثلی صوفیانه یاد آمد
اگر به خرده نگیرند مرگ یا ترتیب
کامنت ها