ظهیر فاریابی:ای قضا صولتی که در عالم آنچه حکمت کند قدر نکند
❈۱❈
ای قضا صولتی که در عالم
آنچه حکمت کند قدر نکند
و آنچه با خلق می کند سعیت
با چمن شبنم مطر نکند
❈۲❈
شرف ذاتیت چنان آمد
کاندرو سلطنت اثر نکند
هر که خاطر گماشت بر کینت
جز به جان بی گمان خطر نکند
❈۳❈
بعد ازین رایت جهانگیرت
فلک هفتمین مقر نکند
گر شبیخون کنی به اهل عراق
فتح این باب جز ظفر نکند
❈۴❈
انتقام عدو بکش کامروز
با تو کس دست در کمر نکند
شهریارا سزد که بر حالم
کرم شاملت نظر نکند؟!
❈۵❈
نیک دانی که بر سپهر هلال
نشود بدر تا سفر نکند
عمر من رفت بر امید مگر
هیچ سودی مرا مگر نکند
❈۶❈
گر نگشتم به خدمتی مخصوص
کار طالع کند هنر نکند
بیش ازینم مدار بی پر و بال
تا کس این قصه را سمر نکند
❈۷❈
کانچه با بنده کرد شهر سراب
با قصب پرتو قمر نکند
در گذرهای او [ گِلی است که] پیل
جز به کشتی درو عبر نکند
❈۸❈
گر به خدمت نمی رسم چه عجب
که ازو اسب ره به در نکند
سخنی چند بشنو از بنده
که در آن شرح مختصر نکند
❈۹❈
هر که از حال زیر دستانت
چون بداند تو را خبر نکند
گرچه در حال دولتی بیند
بر پل عافیت گذر نکند
❈۱۰❈
ای چنان بوده در جهانداری
کز تو کس ناله سحر نکند
مادحی صادقم که در مدحت
خاطرم هیچ مدخر نکند
❈۱۱❈
نبود روز کز ثنای تو را
جبرئیل امین ز بر نکند
هر که بیتی شنید ازین قطعه
سخن عِقد دُر،دگر نکند
❈۱۲❈
گفته من به فال دار از آنک
مدد بحر جز شمر نکند
برخور از جود کانچه عدلت کرد
در نمای نبات خور نکند
❈۱۳❈
جاودان باش تا مدار فلک
عاقبت گرد این مدر نکند
کامنت ها