ظهیر فاریابی:ای باد ز غصهای که خون پاشَد از آن با یار مگو که تنگدل باشد از آن
❈۱❈
ای باد ز غصهای که خون پاشَد از آن
با یار مگو که تنگدل باشد از آن
ور زلف همی پریشیاش، نرم پریش
بر تازه گلش مزن که بخراشد از آن
کامنت ها