گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

زرتشت:یسته، هات 28 1 ای مزدا! ای سپند مینو! اینک در آغاز با دستهای برآورده، ترا نماز می¬گزارم و خ...

یسته، هات 28
1
ای مزدا! ای سپند مینو!
اینک در آغاز با دستهای برآورده، ترا نماز می¬گزارم و خواستار بهروزی و رامشم.
[بشود که] با کردارهایِ «اَشَه» و با همۀ خِرَد و «مَنش نیک»، «گوشورونَ» را خشنود کنم.
2
ای مزدا اهوره!
با«منش نیک» به تو روی می¬آورم.
پاداش هر دو جهان اَستومَند و مینوی را که «اشه» [است] ودین آگاهان را گشایش و رامش می¬بخشد، به من ارزانی دار.
3
ای مزدا اهوره!
تو و«اشه» و « منش یک» را سرودی نوآیین می¬گویم تا«شهریاری مینوی» پایدار و «آرمیتی» در من افزونی گیرد.
هر آنگاه که ترا به یار خوانم، به سوی من آی و مرا بهروزی و رامش بخش.

4
من روانم را با «منش نیک» به فراترین سرای خواهم برد؛ چه از پاداشی که «مزدا اهوره» برای کردارها برنهاده است، آگاهم.
تا بدان هنگام که توش و توان دارم، [مردمان را] می¬آموزم که خواستار «اشه» باشند.
5
ای اشه!
کی ترا خواهم دید و «منش نیک»را به فرزانگی درخواهم یافت؟
کی به [سرای] «اهوره»ی تواناتر از همگان، راه خواهم برد و نیوشای [سخن] «مزدا» خواهم شد؟
بدین «منثره» ی مهمتر، با زبان خویش، گمراهان را به برترین راه، رهنمونی خواهم کرد.
6
ای مزدا اهوره!
با«منش نیک» و «اشه» [به سوی ما] آی و به گفتار راست خویش، «زرتشت» را وهمۀ ما را دهش زندگی دیرپای ارزانی دار.
مارا نیرو[ی مینوی] و شادمانی بخش تا بر ستیزه و آزار دشمنان چیره شویم.
7
ای اشه!
آن بخششی را که پاداش «منش نیک» است، به ما ارزانی دار.
ای آرمینی!
آرزوی «گشتاسپ» و پیروان مرا برآور.
ای مزدا!
ستایشگران خویش را نیرو خش تا «منثره»ی ترا [به مردمان] بیاموزند.
8
ای اهوره¬ی با بهترین اشه همکام ! ای بهتر از همه! آرزومندانه خواستارم که «فرشوشتر» دلیر و دیگر یارانم را و آنان را که بی گمان بدیشان «منیک» جاودانه خواهی بخشید، زندگی بهتر ارزانی داری.
9
ای مزدا اهوره!
با این بخشش، هرگز ترا و «اشه» و «منش نیک» را نمی¬آزارم و خشمگین نمی¬کنم.
می¬کوشم تا ترا ستایش نیاز آورم؛ زیرا شما و «شهریاری مینوی» نیرومن، سزاوار ستایش درخورنیایشید.
10
ای مزدا اهوه!
آن فرزانگان روشن بینی را که در پیروی از «اشه» و «منش نیک» سزاوار می¬شناسی، به خوبی کامروا کن؛ چه، براستی می¬دانم که ستایشهای از دل برآمده و نیک خواهانه، از سوی شما بی پاسخ نمی ماند.
11
با این نیایش¬ها، همواره «اشه» و «منش نیک» را نگاهبان خواهم بود.
ای مزاد اهورا!
تو با «مینو»ی خود مرا بیاموز و به زبان خویش بازگوی که آفرینش در آغاز چگونه پدید آمد.



یسنه، هات 29
1
«گوشورون» نزدشما گله گزارد:
-«را برای چه آفریدی؟ که مرا ساخت؟ خشم و چپاول و تند خوی و گستاخی و دست یازی، مرا یکسره در میان گرفته است.
مرا جز تو پشت و پناه دیگری نیست. اینک رهاننده¬ای شایسته به ن بنمای.»
2
آنگاه آفریدگرا جهان از «اشه» پرشید:
-«کدامین کس را سزاوار ردی جهان می¬شناسی تا بتوانم یاوری خویش و تخشایی به آبادانی جهان را بدو ببخشم؟
چه کسی را به سالاری جهان خواستاری که هواخواهان«دروج » و «خشم» را درهم بشکند و از کار باز دارد؟»
3
«اشه» بدو پاسخ داد:
«[چنین سرداری] به جهان [و مردمان] بیداد نمی¬ورزد. [او] مهربان و بی آزار است.
از آنان [کسی را] نمی شناسم که بتواند نیکوکاران را در برابر تباهکاران گاهبانی کند.
او [باید] درمیان مردمان، نیرومندتر از همه باشد تا هرگاه مرا فرا خواند، به یاریش بشتابم...
4
... بی گمان «مزدا» بهتراز همه به یاد دارد که در گذشته، دیوان ومردمان [دروند, چه کردند و آگاه است که در آینده چه خواهند کرد.
«اهوره» تنها دادگستر [درهان] است. پس آنچه خواست او باشد، همان خواهد شد.
5
... پس براستی [ما] هر دو- من و روان جهان بارور - «اهوره» را با دستهای برآورده می¬ستاییم و از «مزدا» خواستار می¬شویم [که] آرزویما را چنین برآورد:
هرگز پارسایان و راهبرشان را از دروندان، آسیبی[مرساد].»
6
آنگاه «مزدا اهوری»ی آگاه که هنجار زندگی از فرزانگی اوست، گفت:
-«آیا [تو] سردار یا ردی را که سرشار از «اشه» باشد ، نمی شناسی؟ آیا براستی آفریدگار، ترا به راهبری ونگاهبانی [آفرینش] برنگزیده است؟»
7
«اهوره»ی با «اشه» همکان ، این «منثره» فزایندۀ بهروزی را بیافرید و«مزدا»ی و رجاوند ، خود آن را بهبود جهان و [کامروایی] درست کرداران، بیاموخت:
«ای منش نیک!

کیست آن که توانست و مردمان را براستی یاری خواهد بخشید؟»
8
-«یگانه کسی که من دراین جا می¬شناسم که به آموزش ما گوش فرا داده،«زرتشت سپیتمان» است.
تنها او خواهان آن است که سرودهای ستایش «مزاد» و «اشه» را به گوش [مردمان] برساند. هم از این روست که او را گفتاری شیوا و دلپذیر دادیم.»
9
آنگاه »گوشورون» بر خروشید:
«آیا [من] باید به پشتیبانی نارسای مردی ناتوان خرسند باشم و به سخنان او [گوش فرادهم]؟براستی مرا آرزوی فرمانروایی توانا بود.
کی فرا خواهد رسید آن زمان که چنین کسی با دستانی نیرومند، مرا یاری دهد؟
10
ای اهوره! ای اشه!
اینان را از نیرو و «شهریاری مینوی» برخوردار کن.
این منش نیک!
[بدینان] آن [ دهشی] را ارزانی دار که خانمان خوب و رامش بخشد.

ای مزاد!
من نیز او را برترین آفریدۀ تو می شناسم.»
11
کی «اشه» و «منش نیک» و «شهریاری مینوی» به سوی ما خواهد شتافت؟
من شما [مردمان] را به ذیرش آموزش «مگه» ی بزرگ فرا می ¬خوانم.
ای مزدا اهوره!
اکنون که ما را یاوری [رسیده است]، ما نیز آمادۀ یاری رساندن [به کسانی] چون شماییم.

یسنه، هات 30
1
اینک با ستایش «اهوره» و جشن «منش نیک»، خواستاران و نویدیافتگان را از آن دو پدیدار بزرگ سخن می¬گویم.
این نیک منشان!
این [سخن] را در پرتو «اشه» وبا روشنی و ارمش دریابید.
2
ای هوشمندان!
بشنوید با گوشها [ی خویش] بهترین [سخنان] را و ببینید بامنش روشن و هریک از شما – چه مرد، چه زن – پیش از آن که رویداد بزرگ به کام ما پایان گیرد، از میان دو راه؛ [یکی را] برای خویشتن برگزینید و این [پیام] را [به دیگران] بیاموزید.
3
در آغاز؛ آن دو«مینو»ی همزاد و در اندیشه وگفتار و کردار [یکی] نیک و [دیگری] بد، با یکدیگر سخن گفتند.
از آن دو، نیک آگاهان راست برگزیدند، نه در آگاهان.
4
آنگاه که آن دو «مینو» به هم رسیدند، نخست «زندگی» و «تازندگی» را [بنیاد] نهادندن و چنین

باشد به پایان هستی:
«بهترین منش»، پیروان «اشه» را و «بدترین زندگی»، هواداران «دروج» را خواهد بود.
5
از آن دو «مینو»، هواخواه «دروج» به بدترین رفتار گروید و «سپندترین مینو»
-که آسمان جاودانه را پوشانده است- و آنان که به آزاد کامی و درستکاری، «مزاد اهوره» را خشنود می¬کنند، «اشه» را برگزیدند.
6
دیوگزینان[نیز] از آن دو [«مینو»]، راست را برنگزیدند؛ چه، بدان هنگام که پرسان بودند، فریب بد انسان در ایشان را، یافت که به «بدترین منش» گرویدند.
آنگاه با هم به سوی «خشم» شتافتند تا زندگی مردمان را تباه کنند.
7
«شهریاری مینوی» و «منش نیک» و «اشه» بدو فراز آمد و«آرمیتی»، پیکر [او] را تخشایی ونستوهی بخشید.
براستی آنان که از آن تواند، از آزمون آهن، پیروز بر می¬آیند.
8
ای مزدا اهوره!
چون کین گناهاران فرارسد، «شهریاری مینو» تو در پرتو «منش نیک» آشکار خواهد شد و آنان

خواهند آموخت که «دروج» را به دستهای «اشه» بسپارند.
9
ای مزاد!
ما[خواستاریم که] که از آن تو و [درشمار] «اهوراییان» باشیم که هستی را نو می¬کنند.
تو نیز ما را در پرتو «اشه» یاری کن تا هنگامی که خرد ما دستخوش دو دلی استف اندیشه های ما به هم نزدیک باشد.
10
آنگاه شکست و تباهی بر «دروج» فرو خواهد آمد و آنان که به نیکنامی شناخته شده¬اند، به آرزوهای خویش خواهند رسید و به سرای خوش «منش نیک» و «مزدا» و «اشه» راه خواهند یافت.
11
ای مردم!
این است آن دو فرمان آموختۀ «مزا»: خوشی و ناخوشی.
رنج و زیان دیرپای، فریفتگان «دروج» را و رستگاری، رهروان راه «اشه» راست.
بی گمان در پرتو این[آموزش] به رستگاری و بهروزی خواهید رسید.
یسنه، هات 31
1
ای هوشمندان!
شما را از آموزشهایی ناشنوده می¬آهانم.
بی گمن، این سخنان، پیروان آموزشهای «دروج» - تباه کنندگان جهان «اشه» - را [ناگوار] و دلدادگان «مزدا» را بسیار خوشایند است.
2
چون با این [آموزش]ها [ی «دروج»]، راه بهتری برای گزینش پدیار نیست، من چونان ردی که «مزدا اهوره» [اورا] برای هر دو گروه برگزیده است، به سوی همۀ شما می¬آیم تا زندگی را به پیروزی از «اشه» بسر آوریم.
3
ای مزدا!
تو با گفتار [خود و به] زبان خویش، ما را بیا گاهان از آنچه به هر دو گروه خواهی بخشید و از آن بهروزی که به دستیاری «اشه» و «آذر» مینوی خود نوید دادی و از آن فرمانی که فرزانگان راست، تا من همۀ مردمان را به گرویدن [به دین تو] فرا خوانم.
4
ای مزدا! ای اهوراییان!
آنگاه که خواست ما را پاسخ گو باشید، آرزو خواهم کرد که در ÷رتو «اشه» و «آرمیتی» و «اشی» و «بهترین منش»، «شهریاری مینوی» نیرومند از آن ما شود تا با افزایش آن بر «دروج» چیرگی یابیم.
5
ای مزاد اهوره!
مرا از آنچه خواهد شد و آنچه نخواهد شد، بیا گاهان تا در پرتو داد «اشه» و «منش نیک»، آنچه را برای من بهترین است برگیزینم و از آن پاداشی که به من [خواهی داد]، به شادکامی برسم.
6
بهترین [پاداش] ارزانی فرزانه ای خواهد بو که پیام راستین و «منثره»ی مرا [بر مردمان] آشکار کند و [آنان را] در پرتو «اشه» به «رسایی» و «جاودانگی» [رهنمون شود].
«مزدا» به دستیاری «منش نیک»، «شهریاری مینوی» چنین کسی را خواهد افزود.
7
اوست نخستین اندیشه وری که روشنان سپهر، از فر و فروغش درخشیدند. [اوست که] با خرد خویش، «اشه» را بیافرید تا «بهترین منش» را پشتیبان و نگاهیان باشد.
ای مزاد اهوره!
تو اکنون نیز همانی [که در آغاز بودی؛ پس] به «مینوی»ی، آن [فروغ] را بیفزای.

8
ای مزدا!
هنگامی که ترا با منش خویش، سرآغاز و سرانجام هستی و پدر «منش نیک» شناختم و آنگاه که ترا باچشم [دل دیدم]، دریافتم که تویی آفریدگار راستین «اشه» و داور کردارهای جانیان.
9
ای مزدا اهوره!
از آن تو بود «آرمیتی»، نیز از آن تو بود «خرد مینوی» جهان ساز؛ آنگاه که تو او را آزادی گزینش راه دادی دادی تا به رهبر راستین بگرود یا به رهبر دروغین.
10
پس او از میان آن [دو] سرور آشون و فزایندۀ «منش نیک» را به رهبری و نگاهبانی خویش برگزید.
ای مزدا!
رهبر فریفتار، هر چند که خود راپاک وانمود کند، نمی تواند پیام آور تو باشد.
11
ای مزدا!
آنگاه که تو در آ؛از، تن و «دین» ما را بیافریدی و ازمنش خویش، [ما را] خرد بخشید، آنگاه که جان ما را تن پدید آوردی، آنگاه که ما را نیروی کارورزی و گفتار راهنما ارزانی داشتی، [از ما

خواستی که ] هرکس باور خویش را به آزاد کامی بپذیرد.
12
پس هرکس – خواه دروغ گفتار، خواه راست گفتار، خواه نادان، خواه دانا از دل و منش خویش ، بانگ بر آورد.
«آرمیتی» هرجا که اندیشه در پرسش و دودلی باشد، رهنمونی می¬کند.
13
ای مزدا!
هنگامی که آشکارا یا نهان پرسشی می شود و یا [کسی[ برای رهایی از گناهی خرد، سزایی کلان را بر می تابد، تو آن را با چشمان تیزبین خودمی پایی و همه را در پرتو «اشه» بدرستی می بینی.
14
ای اهوره!
این [همه] را از تو می پرسم: بدرستی [بازگوی که] چگونه گذشته است و چگونه خواهد گذشت؟ اشونان و پیروان «دروج» را چه پاداش [و پادافره ا] ی دردفتر زندگانی نوشته خواهد شد؟
ای مزدا!
این [همه] درشمار پسین چگونه خواهد بود؟
15
ای اهوره!
این را [از تو] می پرسم: چیست سزای کسی که نیروی دروند بدکنش را بیفزاید [وکسی] که در زندگی [خویش]هنری [جز] جدایی افگندن میان رهبر درست کردار و گروه مردم ندارد؟
16
ای مزدا اهوره!
این را [از تو] می رسم: آیا کسی که به نیک آگاهی، برای [افزایش] توانایی خانمان یا روستا یا سرزمین و پیشرفت«اشه» بکوشد، به تو خواهد پیوست؟
کی \او] چنین خواهد شد وبا کدامین کردار؟
17
کدام یک از دو – اشون یا دروند – بهترین [راه] را برگزیده است؟
دانای روشن بین باید دانشجو را بیاگاهاند.
مبادا نادان [کسی را]بفریبد و گمراه کند.
ای مزدا اهوره!
تو [ما را] آموزگار «منش نیک» باش.
18
پس هیچ یک از شما به گفتار و اموزش دروند که خانمان و روستا و سرزمین را به ویرانی وتباهی می کشاند، گوش فرا مدهید و با رزم افزار در برابر آنان بایستید.
19
به [گفتار] کسی گوش فرا دهید که به «اشه» می اندیشد، بدان فرانه ای که در مان بخش زندگی است؛ [بدان کسی که] در گفتار راستین ، توانا و گشاده زبان است.
ای مزدا اهوره!
با«آذر» فروزان خویش، واپسین جایگاه هر دو گروه را آشکار کن.
20
آن کسی که به سوی اشون آید، در آینده جایگاه او روشنایی خواهد بود.
[اما] تیرگی ماندگار دیر پای و کورسویی و بانگ «دریغا»یی، براستی چنین خواهد بود [سرانجام] زندگی دروندان که «دینـ و کردارشان، آنان را بدان جا خواهد کشاند.
21
«مزدا اهوره» با خداوندی و روری خویش و پیوستگی پایدار با«اشه» و «رسایی» و «جاودانگی»، شهریاری مینوی» و « منش نیک» را به کسی خواهد بخشید، ک در اندیشه و کردار، دوست اوست.
22
این [سخن] برای آن کسی که نیک آگاه است و با «مش نیک» آن را در می¬یابد ، آشکار است.
اوست که با «شهریاری مینوی» و با گفتار و کردار [خویش] «اشه» را نگاهداری می¬کند.
ای مزدا اهوره!
اوست که کارگزارترین یاور تو به شمار می¬آید.
یسنه، هات 32
1
ای مزدا اهوره!
خویشاوندان وهمکاران و یاوران [من] برای دست یابی به شادمانی و بهروزی، از خواستاران تواند.
ای دیو [یسنـ] ـان!
شما نیز با همان منش، او را خواستار باشید.
[بشود که] پیام رسان تو باشیم [و] آنان را که با تو می ستیزند، [از کارا] باز داریم.
2
«مزاد اهوره»ی با «منس نیک» یگانه، در پرتو «شهریاری مینوی» [خویش ] بدانان پاسخ گفت:
-«اشه»ی تابناک را که دوست نیک «سپدارمنذ» است، برای شما برگزیده ام . باشد که او را از آن شما شود.
3
ای دیوان !
شما همه از تبار «منش زشتـ»»ـید و آن کس که دیرزمانی شما را می پرستید، از دروغ و خودستایی است. [هم] از این روست که بدین کردار فریبکارانه [تان] در هفت بوم[جهان[ به بدی نامبردار شده¬اید.

4
بدین سان، شما [اندیشۀ] مردمان را [چنن] آشفته اید که بدترین کارها را می ورزند و از دوستان دیوان شناخته می شوند.
[آنان] از «منش نیک» دوری می گزینند واز خرد «مزدا اهوره» و «اشه» روی بر می تابند.
5
اینچنین شما با اندیشه و گفتا روکردار بد که «منش زشت» برای تباهی [جهان] به شما و ردوندان آموخت، مردمان را فریفتید واز زندگی خوب و جاودان بی بهره کردید.
6
ای اهوره!
او از گناهکاری بسیار، کامیاب شد و با چنین [رفتری] تا بدین پایه به نامبرداری رسید؛ اما تو همه چیز را به یاد داری و با«بهترین منش» [از سزای او] آگاهی.
ای مزدا!
فرمان تو آموزش «اشه» با«شهریاری مینوی» تو روا خواهد شد.
7
هیچ کدام از این گناهکاران در نمی یابند که کامیابی – همان گونه که زندگی به ما آموخته و بدانسان که با [آزمون] آهن گذاران گفته شده- به کار وکوشش [بازبسته است].

ای مزدا اهوره!
تو از سرانجام آنان آگاه تری.
8
«جم و یونگهان» نیز- که برای خشنودی مردمان خویشتن، خداوند جهان را خوار شمرد- از این گناهکاران نامبردار است .
ای مزدا؟
من به واپسین داوری تو دربارۀ همۀ آنان بی گمانم.
9
آموزگار بد با آموزش خویش، سخن [ایزدی] را بر می گرداند و خردزندگی را تباه می¬کند.
او براستی [مردمان را] از سرمایۀ گرانبهای راستی و «منش نیک» بی بهره می¬کند.
ای مزدا! ای اشه!
بدین سخنان که از «مینو»ی من [بر می¬آید]، نزد شما گله می¬گزارم.
10
براستی او ، هنگامی که دیدن زمین و خورشید با دو چشم را بدترین [گناه] می¬خواند ، [همان] کسی است که سخن [ایزدی] را بر می¬گرداند.
او[ست که] دانا را [به جرگۀ] دروند [ان] درمی¬آورد. او[ست که] کشتزارها را ویران می¬کند. او [ست که] رزم افزار به روی اشونان می کشد.
11
براستی آنانند که زندگی را تباه می کنند. آنانند که دروندان رابزرگ می¬شمارند و زنان و مدان بزرگوار را از رسیدن به دهش [ایزدی] باز می¬دارند.
ای مزدا!
آنان اشونان را از «بهترین منش» روی گردان می کنند.
12
آنان با آموزشهای خود، مردمان را از بهترین کردار باز می¬دارند.
آنان زندگی جهانیان را با گفتار فریبنده پریشان می¬کنند.
آنان «گرهم» و یاران وی «کرپان» و شهریاری خواستاران «دروج» را بر «اشه» برتری می¬دهند.
«مزدا» [آنان را ] پادافره بر نهاده است.
13
ای مزدا!
«گرهم» هر اندازه هم که آرزومند بدست آوردن شهریاری در پناه «بدترین منش» باشد، سرانجام تباه کنندۀ زندگی [خود] خواهد بود
آنگاه آنان آرزومندانه خواستار پیام پیام آور خواهندشد که «اشه» را در برابر هراس انگیزی وی نگاهبانی می¬کند.
14
«گرهم» و «کوی» ها از دیرباز برای به ستوه آوردن وی خرد و نیروی خویش را بکارگرفته اند.
آنان بر آن شدند که از دروندان یاری خواهند و گفتند که زندگی باید به تباهی کشانده شود تا «دوردارندۀ مرگ» به یاری[شان] برانگیخته شود.
15
بدین سان «گرپان» و «کوی»ها براستی به دست همانان که هیچ گاه زندگی و فرمانروایی آزاد را برایشان روا نمی داشتند، تباه خواهند شد.
آنان را این دو به سرای «منش نیک» خواهند برد.
16
براستی بهرتین چیزها آموزش راستین و هوشمندانۀ مردی دین آگاه است.
ای مزدا اهوره!
تو بر همۀ آنان که سر آزار مرا دارند و هراسانم می کنند، فرمان می رانی. هم از این روست که دشمنی دروندان را از دوستان تو باز خواهم داشت.

یسنه، هات 34
1
ای مزدا اهوره!
گفتار و کردار و پرستشی که با آنها به مردمان «جاودانگی» و «اشه» و «شهریاری مینوی» و«رسایی» می¬بخشی، همه را نخست نزد تو نیاز می¬آورم.
2
ای مزدا!
ورجاوند مرد نیک منشی که روانش به «اشه» پیوسته است، همۀ اندیشه و کردار [خویش] را تنها [به تو] نیاز می¬کند.
[بشود که] ستایش سرایان و نیازیش کنان به تو نزدیک شویم.
3
ای اهوره؟
آنچه را شایستۀ تو و «اشه» است ، با نماز بجای می¬آوریم [تا] همۀ جهانیان با «منش نیک» در «شهریاری مینوی» [تو] به «رسایی» رسند.
ای مزدا!
براستی نیک آگاه هماره از دهش تو برخوردار می¬شود.
4
ای مزدا اهوره؟
در پرتو «اشه»، «آذر» نیرومند ترا خواهانیم که جاودانه و تواناست و دوستان را پیوسته آشکارا یاری می¬رساند وآزار و گناه دشمنان را در چشم برهم زدنی نمایان می¬کند.
5
ای مزدا!
چه بزرگ است «شهریاری مینوی» تو!
چه اندازه آرزومندمکه به تو بپیوندم و در پرتو «اشه» و «منش نیک»، درویشان ترا پناه بخشم!
شما را برتر از همه می¬خوانم و از دیوان ومردمان آزار دهنده، دوری می¬گزینم.
6
ای مزدا! ای اشه! ای منش نیک!
چون شما براستی چنین هستید ، پس را در همۀ دگرگونیهای زندگی این جهانی، چنان رهنمونی کنید که با ستایش و نیایشی از ژرفای دل، به سوی شما آیم.
7
ای مزدا!
کجایند آن رادمردانی که آموزشهای ارجمند ترا با «مش نیک» دریافته اند و با همۀ سختی و آزار [ی که می¬کشند]، هوشیارانه آنها را بکار می¬برند؟
من جز تو کسی را نمی شناسم. پس در پرتو «اشه»، ما را پناه بخش.

8
ای مزدا!
براستی آنان با این کردارها، ما را می هراسانند؛ چرا که نیرومندانشان برای ناتوانان، تباهی و ویرانی می¬آورند و با فرمان تو دشمنی ¬می ورزند.
آنان هیچ گاه به «اشه» نمی اندیشند و از «منش نکی» روی می¬گردانند.
9
ای مزدا!
آنان با بدکرداری و نا آگاهی از «منش نیک»، «سپندارمذ» ترا – که نزد دانایان بزرگور است- کوچک می¬شمارند.
آنان از «اشه» چنان دور خواهند ماند که تباهکاران نا فرهیخته از ما.
10
خردمند آنان را اندرز داد که با «منش نیک» کارکنند و آگاه باشند که «سپندارمذ»، سرچشمۀ راستین «اشه» است.
ای مزدا اهوره!
آنان اگر این [آموزش تو] را دریابند، همه به «شهریاری مینوی» تو [راه خواهند یافت].
11
اینک «رسایی» و «جاودانگی» - دهشهای دو گانۀ تو – به روشنایی راه می¬نمایند و «اشه»

و«منش نیک» و «آرمیتی»، زندگانی دیرپای [ارزانی می¬دارند] و «شهریاری مینوی» را می-افزایند.
ای مزدا!
تو ا اینها ، ستیهندگان با دشمنانت را پیروزی می¬بخشی.
12
ای مزدا!
داد تو چیست؟ خواستار چیستی؟ کدامین ستایش و کدامین نیایش را [سزاوار می شناسی]؟
فراگوی تا[مردمان] بشنوند و پاداش [پیروی از] آموزشهای ترا دریابند.
در پرتو «اشه» به ما بیاموز که راه هموار «منش نیک» چگونه است....
13
ای مزدا اهوره!
.... آن راه «منش نیک» که به من نمودی، همان راه آموزش رهانندگان است که [تنها] کردار نیک د پرتو «اشه» مایۀ شادمانی خواهد شد؛ [راهی که] نیک آگاهان را برنهادی.
14
ای مزدا اهوره!
بی گمان این [پاداش آرمانی] را به تن وجان کسانی ارزانی می¬داری که با «منش نیک» کار
می¬کنند و در پرتو «اشه»، آموزش خرد نیک ترا بدرستی به پیش می برند و خواست ترا بر می¬

آورند وبرای پیشرفت جهان می¬کوشند.
15
ای مزدا!
مرا از بهترین گفتارها و کردارها بیاگاهان تا براستی در پرتو «اشه» با «منش نیک» و به آزاد کامی ترا بستایم.
ای اهوره!
با «شهریاری مینوی» خویش و به خواست خود، زندگانی نو سرشار از «اشه» را به ما ارزانی دار.

فایل صوتی جلد اول کتاب اوستا - کهن ترین سرودهای ایرانیان سرود یکم اهونودگاه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها