گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

زرتشت:پازند : به نام یزدان می ستایم و به یاری می خوانم دادار هرمزد رایومند فرّ ه مند از همه چیز آگا...

پازند :
به نام یزدان می ستایم و به یاری می خوانم دادار هرمزد رایومند فرّ ه مند از همه چیز آگاه ، کرد گار جهان ، شهریاران شهریار ، آفریدگارو نگاهدار آفریدگان ، روزی دهنده ی توانای نیرومند ازلی، بخشاینده بخشایشگر مهربان ، پروردگار توانا و دانا و پاک، شهریار داد گر نیست نا پذیر را .
هر مزد خدای ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
خورشید جاودانه رایومند تیز اسب به یاری برساد !
از همه گناهان پشیمانم و پتت می کنم . . . ( جمله همانند آن در نیر .)
1
اوستا
ای اهوره مزدا!
ترا سه بار( نریو سنگ در ترجمه سنسکریت اوستا ، مقصود از این سه بار را ، نماز با اندیشه و گفتار و کردار نیک دانسته است .)
ای امشا سپندان !
پیش از آفریدگان دیگر، همه ی شما را که با خورشید همکامید نماز می گزارم .
بشود که این نماز به اهوره مزدا برسد !
بشود که این نماز به امشاسپندان برسد !
بشود که این نماز به فروشی های اَشونان برسد !
بشود که این نماز به اندروای جاودانی برسد !
2
خشنودی اهوره مزدا و شکست اهریمن را ، آنچه با خواست اهوره سازگارتر ست ، آشکار شود .
من نماز اَشه می گزارم .
« اَشم وهو . . . یثه آهو و یریو . . . »
« اَشم وهو . . .»
3-4
......................................................................................................................................................( یس. 11، بند های 18-17)
5
درود بر اهوره مزدا!
درود بر امشا سپندان !
درود بر مهر فراخ چراگاه !
درود بر خورشید تیز اسب ، چشم اهوره مزدا!
درود بر گوش !
درود بر گیومرث!
درود بر فروشی زرتشت سپیتمان !
درود بر سراسر آفرینش اَشه که بود و هست و خواهد بود!
هاونگاه :
به دستیاری بهمن و شهریور و اردیبهشت ، ما را رستگاری بیفزای .
« اَم وهو . . . »
رپیثوینگاه :
......................................................................................................................................................( یس . 36 بند 6)
« اَم وهو . . . »
ازیرینگاه :
ای مزدا. . . ( گه . یس. 43 ، بند 6)
« اَشم وهو . . . » ( سه بار)

6
خورشید جاودانه رایومند تیز اسب را می ستاییم .
................................................................................................................................................( مهر . بند 7)
7
مهر شهریار همهی سرزمینها را می ستاییم که اهوره مزدا او را فرّه مند ترین ایزدان مینوی بیافریند .
بشود که آن بزرگواران - مهر و اهوره مزدا - هر دو به یاری ما آیند .
خورشید جاودانه رایوند تیز اسب را می ستاییم .
8
تشتر تیز بین را می ستاییم .
تشتر را می ستاییم .
تیشتر ییی را می ستاییم
تشتر رایومند فرّه مند را می ستاییم .
ونند ستاره مزدا آفریده را می ستاییم .
تشتر ستاره ی رایوند فرّه مند را می ستاییم .
ثواش جاودانه را می ستاییم .
زروان بی کرانه را می ستاییم .
زروان جاودانه را می ستاییم .
باد اَشون نیک کنش را می ستاییم .
چیستا، راست ترین دانش مزداآفریده اششون را می ستاییم .
دین نیک مزدا چرستی را می ستاییم .
راهی را که به رستگاری رساند ، را می ستاییم .
دریاچه ی زرنومنت را می ستاییم .
کوه ساوکنت مزدا آفریده را می ستاییم .
9
هریک از ایزدان اشون مینوی را می ستاییم .
هریک ارز ایزدان اششون جهانی را می ستاییم .
روان خود را می ستاییم .
فروشی خود را می ستاییم .
ای مزدا!
به یاری من بیا .
فروشی های نیک توانای پاک اَشونان را می ستاییم .
خورشید جاودانه ی رایومند تیز اسب را می ستاییم .
« اَشم وهو . . .»

10
من خستویم که مزداپرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
هاونگاه :
هاونی اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین .
ساونگهی و ویسیه ی اَشون ، ردان اَونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
رپیثونگاه :
رپیثوین اشون، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
فرادت فشو و زنتوم اَشون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
ازیرینگاه :
اُزیرین اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
فرادت ویر و دخیوم اَشون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
خورشید جاودنه ی رایومند تیز اسب و نیایش و خشنودی و آفرین .
راسپی :
« یثه آهو یریو . . .» که زوت مرا بگوید .
زوت :
اَثار توش اَشات چیت هچا . . . که پارسا مرد دانا بگوید .


11-16
............................................................................................................................................................................( خور . بند های 7-1)

17
پازند :
ای هور مزد خدای افزونی بخش مردمان ( همهی گونه های مردمان و نیکان ) !
بشود که دینمزدا پرستی مرا آگاهی و هوشیاری بخشد !
اوستا :
« یثه آهو یریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم خورشید خورشید جاودانه ی رایومند تیز اسب را .
18
« اَشم وهو . . . »
کسی که آبهای اهورایی را با بهترین ز.ر ، با زیباترین زور - زوری که اَونی آن را پالوده باشد - بستاید ، فروغ و فرّاز آن اوست ؛ تندرستی و پایداری تن از آن اوست ؛ خواسته ی بسیار اسای بخش از آن اوست ؛ فرزند کار آمد و زندگی دیر پای از آن اوست ؛ بهترین هستی اَشونان و روشنایی بخشنده ی همه گونه آسایش از آن اوست
« اَشم وهو . . . »
هزار درمان برساد !
ده هزار درمان برساد!
ای مزدا!
به یاری من بیا .
پازند :
برای مزد کرفه ( بخش پازند پایان باژ)
« اَشم وهو . . . »
روز . . . ماه . . . گاه . . . ( در اینجا نام روز و ماه و هنگامی از روز را که نیایش در آن برگزار می شود ، بر زبان می آورند .)

19
درود بر آفریدگار همه ی آفریدگان جهان !
اوستا :
خشنودی اهوره مزدا و شکست اهریمن را ، آنچه با خواست اهوره سازگار تر است ، آشکار شود .
من نماز اَشه می گزارم : « اَشم وهو . . . »
پازند :
بزرگی و فرّ بیفزایاد ! خورشید جاودانه رایومند تیز اسب دلیر پیروز را زورمندی و پیروزی باد !
دین نیک مزدا پرستان را در همه ی هفت کشور زمین ، آگاهی و روایی و آفرین باد !
ایدون باد !
من باید به سرایدیگر ( جهان پسین )بروم .
« اَشم وهو . . . »
آفریدگار جهان ، دین مزدا پرستی ، دا زرتشتی .
اوستا :
ای اَردو یسور آناهیتای اَشون ! سودمند ترین اَشون !
درود بر تو !
درود بر گیاهان اَشون مزدا آفریده !
« اَشم وهو . . . »
خورشید جاودانه ایومند تیز اسب را می ستاییم .
« اَشم وهو . . . »
پازند :
خورشید جاودانه رایومند تیز اسب ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
بشود که به یاری ما برسد!
« اَشم وهو . . . »

فایل صوتی جلد دوم کتاب اوستا پنج نیایش 1 . خورشید نیایش

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها