زرتشت:پازند : به نام یزدان می ستایم و به یاری می خوانم دادار هرمزد رایومند فرّ ه مند از همه چیز آگا...
پازند :
به نام یزدان می ستایم و به یاری می خوانم دادار هرمزد رایومند فرّ ه مند از همه چیز آگاه ، کرد گار جهان ، شهریاران شهریار ، آفریدگارو نگاهدار آفریدگان ، روزی دهنده ی توانای نیرومند ازلی، بخشاینده بخشایشگر مهربان ، پروردگار توانا و دانا و پاک، شهریار داد گر نیست نا پذیر را .
هر مزد خدای ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
خورشید جاودانه رایومند تیز اسب به یاری برساد !
از همه گناهان پشیمانم و پتت می کنم . . . ( جمله همانند آن در نیر .)
1
اوستا
ای اهوره مزدا!
ترا سه بار( نریو سنگ در ترجمه سنسکریت اوستا ، مقصود از این سه بار را ، نماز با اندیشه و گفتار و کردار نیک دانسته است .)
ای امشا سپندان !
پیش از آفریدگان دیگر، همه ی شما را که با خورشید همکامید نماز می گزارم .
بشود که این نماز به اهوره مزدا برسد !
بشود که این نماز به امشاسپندان برسد !
بشود که این نماز به فروشی های اَشونان برسد !
بشود که این نماز به اندروای جاودانی برسد !
به نام یزدان می ستایم و به یاری می خوانم دادار هرمزد رایومند فرّ ه مند از همه چیز آگاه ، کرد گار جهان ، شهریاران شهریار ، آفریدگارو نگاهدار آفریدگان ، روزی دهنده ی توانای نیرومند ازلی، بخشاینده بخشایشگر مهربان ، پروردگار توانا و دانا و پاک، شهریار داد گر نیست نا پذیر را .
هر مزد خدای ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
خورشید جاودانه رایومند تیز اسب به یاری برساد !
از همه گناهان پشیمانم و پتت می کنم . . . ( جمله همانند آن در نیر .)
1
اوستا
ای اهوره مزدا!
ترا سه بار( نریو سنگ در ترجمه سنسکریت اوستا ، مقصود از این سه بار را ، نماز با اندیشه و گفتار و کردار نیک دانسته است .)
ای امشا سپندان !
پیش از آفریدگان دیگر، همه ی شما را که با خورشید همکامید نماز می گزارم .
بشود که این نماز به اهوره مزدا برسد !
بشود که این نماز به امشاسپندان برسد !
بشود که این نماز به فروشی های اَشونان برسد !
بشود که این نماز به اندروای جاودانی برسد !
2
خشنودی اهوره مزدا و شکست اهریمن را ، آنچه با خواست اهوره سازگارتر ست ، آشکار شود .
من نماز اَشه می گزارم .
« اَشم وهو . . . یثه آهو و یریو . . . »
« اَشم وهو . . .»
3-4
......................................................................................................................................................( یس. 11، بند های 18-17)
خشنودی اهوره مزدا و شکست اهریمن را ، آنچه با خواست اهوره سازگارتر ست ، آشکار شود .
من نماز اَشه می گزارم .
« اَشم وهو . . . یثه آهو و یریو . . . »
« اَشم وهو . . .»
3-4
......................................................................................................................................................( یس. 11، بند های 18-17)
5
درود بر اهوره مزدا!
درود بر امشا سپندان !
درود بر مهر فراخ چراگاه !
درود بر خورشید تیز اسب ، چشم اهوره مزدا!
درود بر گوش !
درود بر گیومرث!
درود بر فروشی زرتشت سپیتمان !
درود بر سراسر آفرینش اَشه که بود و هست و خواهد بود!
هاونگاه :
به دستیاری بهمن و شهریور و اردیبهشت ، ما را رستگاری بیفزای .
« اَم وهو . . . »
رپیثوینگاه :
......................................................................................................................................................( یس . 36 بند 6)
« اَم وهو . . . »
ازیرینگاه :
ای مزدا. . . ( گه . یس. 43 ، بند 6)
« اَشم وهو . . . » ( سه بار)
6
خورشید جاودانه رایومند تیز اسب را می ستاییم .
................................................................................................................................................( مهر . بند 7)
درود بر اهوره مزدا!
درود بر امشا سپندان !
درود بر مهر فراخ چراگاه !
درود بر خورشید تیز اسب ، چشم اهوره مزدا!
درود بر گوش !
درود بر گیومرث!
درود بر فروشی زرتشت سپیتمان !
درود بر سراسر آفرینش اَشه که بود و هست و خواهد بود!
هاونگاه :
به دستیاری بهمن و شهریور و اردیبهشت ، ما را رستگاری بیفزای .
« اَم وهو . . . »
رپیثوینگاه :
......................................................................................................................................................( یس . 36 بند 6)
« اَم وهو . . . »
ازیرینگاه :
ای مزدا. . . ( گه . یس. 43 ، بند 6)
« اَشم وهو . . . » ( سه بار)
6
خورشید جاودانه رایومند تیز اسب را می ستاییم .
................................................................................................................................................( مهر . بند 7)
7
مهر شهریار همهی سرزمینها را می ستاییم که اهوره مزدا او را فرّه مند ترین ایزدان مینوی بیافریند .
بشود که آن بزرگواران - مهر و اهوره مزدا - هر دو به یاری ما آیند .
خورشید جاودانه رایوند تیز اسب را می ستاییم .
8
تشتر تیز بین را می ستاییم .
تشتر را می ستاییم .
تیشتر ییی را می ستاییم
تشتر رایومند فرّه مند را می ستاییم .
ونند ستاره مزدا آفریده را می ستاییم .
تشتر ستاره ی رایوند فرّه مند را می ستاییم .
ثواش جاودانه را می ستاییم .
زروان بی کرانه را می ستاییم .
زروان جاودانه را می ستاییم .
باد اَشون نیک کنش را می ستاییم .
چیستا، راست ترین دانش مزداآفریده اششون را می ستاییم .
دین نیک مزدا چرستی را می ستاییم .
راهی را که به رستگاری رساند ، را می ستاییم .
دریاچه ی زرنومنت را می ستاییم .
کوه ساوکنت مزدا آفریده را می ستاییم .
مهر شهریار همهی سرزمینها را می ستاییم که اهوره مزدا او را فرّه مند ترین ایزدان مینوی بیافریند .
بشود که آن بزرگواران - مهر و اهوره مزدا - هر دو به یاری ما آیند .
خورشید جاودانه رایوند تیز اسب را می ستاییم .
8
تشتر تیز بین را می ستاییم .
تشتر را می ستاییم .
تیشتر ییی را می ستاییم
تشتر رایومند فرّه مند را می ستاییم .
ونند ستاره مزدا آفریده را می ستاییم .
تشتر ستاره ی رایوند فرّه مند را می ستاییم .
ثواش جاودانه را می ستاییم .
زروان بی کرانه را می ستاییم .
زروان جاودانه را می ستاییم .
باد اَشون نیک کنش را می ستاییم .
چیستا، راست ترین دانش مزداآفریده اششون را می ستاییم .
دین نیک مزدا چرستی را می ستاییم .
راهی را که به رستگاری رساند ، را می ستاییم .
دریاچه ی زرنومنت را می ستاییم .
کوه ساوکنت مزدا آفریده را می ستاییم .
9
هریک از ایزدان اشون مینوی را می ستاییم .
هریک ارز ایزدان اششون جهانی را می ستاییم .
روان خود را می ستاییم .
فروشی خود را می ستاییم .
ای مزدا!
به یاری من بیا .
فروشی های نیک توانای پاک اَشونان را می ستاییم .
خورشید جاودانه ی رایومند تیز اسب را می ستاییم .
« اَشم وهو . . .»
10
من خستویم که مزداپرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
هاونگاه :
هاونی اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین .
ساونگهی و ویسیه ی اَشون ، ردان اَونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
رپیثونگاه :
رپیثوین اشون، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
فرادت فشو و زنتوم اَشون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
ازیرینگاه :
اُزیرین اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
فرادت ویر و دخیوم اَشون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
خورشید جاودنه ی رایومند تیز اسب و نیایش و خشنودی و آفرین .
راسپی :
« یثه آهو یریو . . .» که زوت مرا بگوید .
زوت :
اَثار توش اَشات چیت هچا . . . که پارسا مرد دانا بگوید .
هریک از ایزدان اشون مینوی را می ستاییم .
هریک ارز ایزدان اششون جهانی را می ستاییم .
روان خود را می ستاییم .
فروشی خود را می ستاییم .
ای مزدا!
به یاری من بیا .
فروشی های نیک توانای پاک اَشونان را می ستاییم .
خورشید جاودانه ی رایومند تیز اسب را می ستاییم .
« اَشم وهو . . .»
10
من خستویم که مزداپرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
هاونگاه :
هاونی اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین .
ساونگهی و ویسیه ی اَشون ، ردان اَونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
رپیثونگاه :
رپیثوین اشون، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
فرادت فشو و زنتوم اَشون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
ازیرینگاه :
اُزیرین اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
فرادت ویر و دخیوم اَشون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین .
خورشید جاودنه ی رایومند تیز اسب و نیایش و خشنودی و آفرین .
راسپی :
« یثه آهو یریو . . .» که زوت مرا بگوید .
زوت :
اَثار توش اَشات چیت هچا . . . که پارسا مرد دانا بگوید .
11-16
............................................................................................................................................................................( خور . بند های 7-1)
17
پازند :
ای هور مزد خدای افزونی بخش مردمان ( همهی گونه های مردمان و نیکان ) !
بشود که دینمزدا پرستی مرا آگاهی و هوشیاری بخشد !
اوستا :
« یثه آهو یریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم خورشید خورشید جاودانه ی رایومند تیز اسب را .
............................................................................................................................................................................( خور . بند های 7-1)
17
پازند :
ای هور مزد خدای افزونی بخش مردمان ( همهی گونه های مردمان و نیکان ) !
بشود که دینمزدا پرستی مرا آگاهی و هوشیاری بخشد !
اوستا :
« یثه آهو یریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم خورشید خورشید جاودانه ی رایومند تیز اسب را .
18
« اَشم وهو . . . »
کسی که آبهای اهورایی را با بهترین ز.ر ، با زیباترین زور - زوری که اَونی آن را پالوده باشد - بستاید ، فروغ و فرّاز آن اوست ؛ تندرستی و پایداری تن از آن اوست ؛ خواسته ی بسیار اسای بخش از آن اوست ؛ فرزند کار آمد و زندگی دیر پای از آن اوست ؛ بهترین هستی اَشونان و روشنایی بخشنده ی همه گونه آسایش از آن اوست
« اَشم وهو . . . »
هزار درمان برساد !
ده هزار درمان برساد!
ای مزدا!
به یاری من بیا .
پازند :
برای مزد کرفه ( بخش پازند پایان باژ)
« اَشم وهو . . . »
روز . . . ماه . . . گاه . . . ( در اینجا نام روز و ماه و هنگامی از روز را که نیایش در آن برگزار می شود ، بر زبان می آورند .)
19
درود بر آفریدگار همه ی آفریدگان جهان !
اوستا :
خشنودی اهوره مزدا و شکست اهریمن را ، آنچه با خواست اهوره سازگار تر است ، آشکار شود .
من نماز اَشه می گزارم : « اَشم وهو . . . »
پازند :
بزرگی و فرّ بیفزایاد ! خورشید جاودانه رایومند تیز اسب دلیر پیروز را زورمندی و پیروزی باد !
دین نیک مزدا پرستان را در همه ی هفت کشور زمین ، آگاهی و روایی و آفرین باد !
ایدون باد !
من باید به سرایدیگر ( جهان پسین )بروم .
« اَشم وهو . . . »
آفریدگار جهان ، دین مزدا پرستی ، دا زرتشتی .
اوستا :
ای اَردو یسور آناهیتای اَشون ! سودمند ترین اَشون !
درود بر تو !
درود بر گیاهان اَشون مزدا آفریده !
« اَشم وهو . . . »
خورشید جاودانه ایومند تیز اسب را می ستاییم .
« اَشم وهو . . . »
پازند :
خورشید جاودانه رایومند تیز اسب ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
بشود که به یاری ما برسد!
« اَشم وهو . . . »
« اَشم وهو . . . »
کسی که آبهای اهورایی را با بهترین ز.ر ، با زیباترین زور - زوری که اَونی آن را پالوده باشد - بستاید ، فروغ و فرّاز آن اوست ؛ تندرستی و پایداری تن از آن اوست ؛ خواسته ی بسیار اسای بخش از آن اوست ؛ فرزند کار آمد و زندگی دیر پای از آن اوست ؛ بهترین هستی اَشونان و روشنایی بخشنده ی همه گونه آسایش از آن اوست
« اَشم وهو . . . »
هزار درمان برساد !
ده هزار درمان برساد!
ای مزدا!
به یاری من بیا .
پازند :
برای مزد کرفه ( بخش پازند پایان باژ)
« اَشم وهو . . . »
روز . . . ماه . . . گاه . . . ( در اینجا نام روز و ماه و هنگامی از روز را که نیایش در آن برگزار می شود ، بر زبان می آورند .)
19
درود بر آفریدگار همه ی آفریدگان جهان !
اوستا :
خشنودی اهوره مزدا و شکست اهریمن را ، آنچه با خواست اهوره سازگار تر است ، آشکار شود .
من نماز اَشه می گزارم : « اَشم وهو . . . »
پازند :
بزرگی و فرّ بیفزایاد ! خورشید جاودانه رایومند تیز اسب دلیر پیروز را زورمندی و پیروزی باد !
دین نیک مزدا پرستان را در همه ی هفت کشور زمین ، آگاهی و روایی و آفرین باد !
ایدون باد !
من باید به سرایدیگر ( جهان پسین )بروم .
« اَشم وهو . . . »
آفریدگار جهان ، دین مزدا پرستی ، دا زرتشتی .
اوستا :
ای اَردو یسور آناهیتای اَشون ! سودمند ترین اَشون !
درود بر تو !
درود بر گیاهان اَشون مزدا آفریده !
« اَشم وهو . . . »
خورشید جاودانه ایومند تیز اسب را می ستاییم .
« اَشم وهو . . . »
پازند :
خورشید جاودانه رایومند تیز اسب ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
بشود که به یاری ما برسد!
« اَشم وهو . . . »
کامنت ها