زرتشت:...
1
زرتشت از اهوره مزدا پرسید :
ای اهوره مزدا ! ای سپند تین مینو ! ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
کسی که سگ ابی را ـ سگی که از هزار سگ نرینه و هزار سگ مادینه زاده شده است ـ چنان بزند که جان از تن وی جدا شود پاد افره گناهش چیست ؟
2
اهوره مزدا پاسخ داد :
باید ده هزار تازیانه با اسپهه ـ اشترا ، ده هزار تازیانه با سرو شو ـ چرن بدو بزنند . او باید اشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته هیزم سخت و خشک و پاک را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به آتش اهوره مزدا بیاورد .
3
او باید اشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته هیزم نرم و خشک و پاک از چوب ( اوراسنی ) یا (وهو ـ گون ) یا ( وهو ـ کرتی ) یا ( هذا نئپتا) یا هر گیاه خوشبوی دیگری را چون تاوانی به روان سگ آبی ف به آتش اهوره مزدا بیاورد .
4
او باید اشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته برسم را ویژه ی آیین کند .
او باید ده هزار زور با هوم وشیر پاک به چاکیزگی آماده وبه خوبی وارسی شدهرا ( که اشونی آن را به پاکیزگی اماده و بخوبی وارسی کرده باشد ) چون تاوانی به روان سگ آبی ، پیشکش ایزد بانوی آبها کند .
5
او باید ده هزار مار بر شکم خزنده رابکشد .
او باید ده هزار مار سگ نمای را بکشد .
او باید ده هزارسنگ پشت را بکشد .
او باید ده هزار از قورباغگتنی را که در خشکی می زیند ف بکشد .
او باید ده هزار مور دانه کش را بکشد .
او باید ده هزار مور گزنده و گودال کن و آسیب رسان را بکشد .
6
او باید ده هزار کرم خاکی را بکشد .
او باید ده هزارمگش چندش انگیز را بکشد .
او باید ده هزار گودال ناپاک را بینبارد .
او باید اشونانه و پرهیزگارانه چهارده دست افزارهای آتش را چون تاوانی به روان سگ آبی ف به اشون مردان بدهد . این افزارها چنین است :
7
دو بار سوخت ویژه آتش ، جاروب ، انبر ، دم آتش افروزی ته پهن و سر باریک ، تبری تیز تیغه با دسته ای نوک تیز ، و تیشه ای تیز تیغه با دسته ای نوک تیز که مزداپرستان بتوانند بدانها برای آتش اهوره مزدا هیزم بشکنند .
8
او باید اشونانه و پرهیزگارانه دستی از افزارهای ایین نیایش را که موبدان بکار گیرند چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد . این افزارها چنین است :
اشترا ، شیر دان ، پنام ، خرفستر غن ، سرو شو ـ چرن ، آوند میزد ، جامهای شیره ی گیاه ، جامهای هوم ، برسم و هاونی برای کوبیدن گیاه هوم .
9
او باید اشونانه و پرهیزگارانه دستی رزم افزار را که ارتشتارا بکار گیرند ، چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد . این افزارها چنین است :
نخست زوبین ، دوم خنجر ، سوم گرز ، چهارم کمان ، پنجم ترکشی با شانه بند و سی چوبه تیر برنجین پیکان ، ششم فلاخنی با بندبازو آویز و سی سنگ فلاخن ، هفتم زره ، هشتم زره گردن پوش ، نهم پنام ، دهم خود ، یازدهم کمربند ، دوازدهم جفتی ساق پوش .
10
او باید اشونانه و پرهیزگارانه دستی از افزاهای کار برزیگران را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد ، این افزارها چنین است :
گاو آهنی با چارپای خویش زن ( گاو یا اسب ) و یوغ ، تازیانه و گوازه ، هاونی سنگی ، دست اسی برای آرد کردن گندم . . .
11
. . . بیلی برای کندن و کاشتن زمین ، پیمانه سیم پیمایی و پیمانه زر پیمایی .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
چه اندازه سیم ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
به بهای نریانی
ای دادار جهان استومند! ای اشون !
چه اندازه زر ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
به بهای اشتری.
12
او باید اشونانه و پرهیزگارانه جوی آبی را چون تاوانی به روان سگ آبی ، برای برزیگری اشون آماده کند .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
جویی به چه اندازه ؟
اهوره مزا پاسخ داد :
به گودی و پهنایی برابر بالای سگی .
13
او باید اشونانه و پرهیزگارانه زمینی بارآور را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
زمینی به چه اندازه ؟
اهوره مزداپاسخ داد :
بدان اندازه که بتوان آن را با دو جوی ـ آنچنان که گفته شد ـ آبیاری کرد .
14
او باید اشونانه و پرهیزگارانه خانه ای با آغلی به درازای نه هاسر با نه نمت را چون تاوانی به روان سگ ابی ، برای اشون مردان بسازد.
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
خانه ای به چه اندازه ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
به اندازه ای که در بالای آن دوازده و در میان آن نه و در پایین آن شش گذرگاه باشد .
او باید اشونانه و پرهیزگارانه بستر هایی نیکو با زیر انداز و رو انداز و بالش را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد .
15
او باید اشونانه و پرهیزگارانه دختر دوشیزه ی مرد نادیده ای را چون تاوانی به روان سگ ابی ، به اشون مردی بدهد .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
چگونه دختری ؟
یکی از خواهران یا دختران جوان وی که از مرز پانزده سالگی گذشته و گوشواره هایی در گوشها داشته باشد .
16
او باید اشونانه و پرهیزگارانه چهارده سر ستور کوچک را چون تاوانی به روان سگ ابی به اشن مردان بدهد .
او باید چهارده توله سگ را بپرورد و چهارده پل بر آبهای روان ببندد .
17
او باید هجده استبل ویران شده را بازسازی کند و هیجده سگ را از ابگونه هی چرکین ،موی چرکین ، کک و شپش و هه ی ناخوشیهایی که به تن سگ روی می آورد ، پاک کند و درمان بخشد .
او باید هیجده اشون مرد را به خوراکی سیر از گوشت و نان و هورا و شراب مهمان کند .
18
چنین است پاد افره ای که او باید تاوان او را بر دوش کشد تا از گناه کردار ناروای خویش ف پاک شود .
اگر او این تاوان و پاد افره را بپذیرد ، به جهان اشونان درآید ، اما اگر نپذیرد ، به جهان دوروندان ، بدان جهان تاریک که از تاریکی ساخته شده و زاده ی تاریکی است فرو افتد .
زرتشت از اهوره مزدا پرسید :
ای اهوره مزدا ! ای سپند تین مینو ! ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
کسی که سگ ابی را ـ سگی که از هزار سگ نرینه و هزار سگ مادینه زاده شده است ـ چنان بزند که جان از تن وی جدا شود پاد افره گناهش چیست ؟
2
اهوره مزدا پاسخ داد :
باید ده هزار تازیانه با اسپهه ـ اشترا ، ده هزار تازیانه با سرو شو ـ چرن بدو بزنند . او باید اشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته هیزم سخت و خشک و پاک را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به آتش اهوره مزدا بیاورد .
3
او باید اشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته هیزم نرم و خشک و پاک از چوب ( اوراسنی ) یا (وهو ـ گون ) یا ( وهو ـ کرتی ) یا ( هذا نئپتا) یا هر گیاه خوشبوی دیگری را چون تاوانی به روان سگ آبی ف به آتش اهوره مزدا بیاورد .
4
او باید اشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته برسم را ویژه ی آیین کند .
او باید ده هزار زور با هوم وشیر پاک به چاکیزگی آماده وبه خوبی وارسی شدهرا ( که اشونی آن را به پاکیزگی اماده و بخوبی وارسی کرده باشد ) چون تاوانی به روان سگ آبی ، پیشکش ایزد بانوی آبها کند .
5
او باید ده هزار مار بر شکم خزنده رابکشد .
او باید ده هزار مار سگ نمای را بکشد .
او باید ده هزارسنگ پشت را بکشد .
او باید ده هزار از قورباغگتنی را که در خشکی می زیند ف بکشد .
او باید ده هزار مور دانه کش را بکشد .
او باید ده هزار مور گزنده و گودال کن و آسیب رسان را بکشد .
6
او باید ده هزار کرم خاکی را بکشد .
او باید ده هزارمگش چندش انگیز را بکشد .
او باید ده هزار گودال ناپاک را بینبارد .
او باید اشونانه و پرهیزگارانه چهارده دست افزارهای آتش را چون تاوانی به روان سگ آبی ف به اشون مردان بدهد . این افزارها چنین است :
7
دو بار سوخت ویژه آتش ، جاروب ، انبر ، دم آتش افروزی ته پهن و سر باریک ، تبری تیز تیغه با دسته ای نوک تیز ، و تیشه ای تیز تیغه با دسته ای نوک تیز که مزداپرستان بتوانند بدانها برای آتش اهوره مزدا هیزم بشکنند .
8
او باید اشونانه و پرهیزگارانه دستی از افزارهای ایین نیایش را که موبدان بکار گیرند چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد . این افزارها چنین است :
اشترا ، شیر دان ، پنام ، خرفستر غن ، سرو شو ـ چرن ، آوند میزد ، جامهای شیره ی گیاه ، جامهای هوم ، برسم و هاونی برای کوبیدن گیاه هوم .
9
او باید اشونانه و پرهیزگارانه دستی رزم افزار را که ارتشتارا بکار گیرند ، چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد . این افزارها چنین است :
نخست زوبین ، دوم خنجر ، سوم گرز ، چهارم کمان ، پنجم ترکشی با شانه بند و سی چوبه تیر برنجین پیکان ، ششم فلاخنی با بندبازو آویز و سی سنگ فلاخن ، هفتم زره ، هشتم زره گردن پوش ، نهم پنام ، دهم خود ، یازدهم کمربند ، دوازدهم جفتی ساق پوش .
10
او باید اشونانه و پرهیزگارانه دستی از افزاهای کار برزیگران را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد ، این افزارها چنین است :
گاو آهنی با چارپای خویش زن ( گاو یا اسب ) و یوغ ، تازیانه و گوازه ، هاونی سنگی ، دست اسی برای آرد کردن گندم . . .
11
. . . بیلی برای کندن و کاشتن زمین ، پیمانه سیم پیمایی و پیمانه زر پیمایی .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
چه اندازه سیم ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
به بهای نریانی
ای دادار جهان استومند! ای اشون !
چه اندازه زر ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
به بهای اشتری.
12
او باید اشونانه و پرهیزگارانه جوی آبی را چون تاوانی به روان سگ آبی ، برای برزیگری اشون آماده کند .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
جویی به چه اندازه ؟
اهوره مزا پاسخ داد :
به گودی و پهنایی برابر بالای سگی .
13
او باید اشونانه و پرهیزگارانه زمینی بارآور را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
زمینی به چه اندازه ؟
اهوره مزداپاسخ داد :
بدان اندازه که بتوان آن را با دو جوی ـ آنچنان که گفته شد ـ آبیاری کرد .
14
او باید اشونانه و پرهیزگارانه خانه ای با آغلی به درازای نه هاسر با نه نمت را چون تاوانی به روان سگ ابی ، برای اشون مردان بسازد.
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
خانه ای به چه اندازه ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
به اندازه ای که در بالای آن دوازده و در میان آن نه و در پایین آن شش گذرگاه باشد .
او باید اشونانه و پرهیزگارانه بستر هایی نیکو با زیر انداز و رو انداز و بالش را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد .
15
او باید اشونانه و پرهیزگارانه دختر دوشیزه ی مرد نادیده ای را چون تاوانی به روان سگ ابی ، به اشون مردی بدهد .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
چگونه دختری ؟
یکی از خواهران یا دختران جوان وی که از مرز پانزده سالگی گذشته و گوشواره هایی در گوشها داشته باشد .
16
او باید اشونانه و پرهیزگارانه چهارده سر ستور کوچک را چون تاوانی به روان سگ ابی به اشن مردان بدهد .
او باید چهارده توله سگ را بپرورد و چهارده پل بر آبهای روان ببندد .
17
او باید هجده استبل ویران شده را بازسازی کند و هیجده سگ را از ابگونه هی چرکین ،موی چرکین ، کک و شپش و هه ی ناخوشیهایی که به تن سگ روی می آورد ، پاک کند و درمان بخشد .
او باید هیجده اشون مرد را به خوراکی سیر از گوشت و نان و هورا و شراب مهمان کند .
18
چنین است پاد افره ای که او باید تاوان او را بر دوش کشد تا از گناه کردار ناروای خویش ف پاک شود .
اگر او این تاوان و پاد افره را بپذیرد ، به جهان اشونان درآید ، اما اگر نپذیرد ، به جهان دوروندان ، بدان جهان تاریک که از تاریکی ساخته شده و زاده ی تاریکی است فرو افتد .
کامنت ها