گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

زرتشت:...

1

زرتشت از اهوره مزدا پرسید :
ای اهوره مزدا ! ای سپند تین مینو ! ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
کسی که سگ ابی را ـ سگی که از هزار سگ نرینه و هزار سگ مادینه زاده شده است ـ چنان بزند که جان از تن وی جدا شود پاد افره گناهش چیست ؟


2

اهوره مزدا پاسخ داد :
باید ده هزار تازیانه با اسپهه ـ اشترا ، ده هزار تازیانه با سرو شو ـ چرن بدو بزنند . او باید اشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته هیزم سخت و خشک و پاک را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به آتش اهوره مزدا بیاورد .


3

او باید اشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته هیزم نرم و خشک و پاک از چوب ( اوراسنی ) یا (وهو ـ گون ) یا ( وهو ـ کرتی ) یا ( هذا نئپتا) یا هر گیاه خوشبوی دیگری را چون تاوانی به روان سگ آبی ف به آتش اهوره مزدا بیاورد .


4


او باید اشونانه و پرهیزگارانه ده هزار بسته برسم را ویژه ی آیین کند .
او باید ده هزار زور با هوم وشیر پاک به چاکیزگی آماده وبه خوبی وارسی شدهرا ( که اشونی آن را به پاکیزگی اماده و بخوبی وارسی کرده باشد ) چون تاوانی به روان سگ آبی ، پیشکش ایزد بانوی آبها کند .


5

او باید ده هزار مار بر شکم خزنده رابکشد .
او باید ده هزار مار سگ نمای را بکشد .
او باید ده هزارسنگ پشت را بکشد .
او باید ده هزار از قورباغگتنی را که در خشکی می زیند ف بکشد .
او باید ده هزار مور دانه کش را بکشد .
او باید ده هزار مور گزنده و گودال کن و آسیب رسان را بکشد .


6


او باید ده هزار کرم خاکی را بکشد .
او باید ده هزارمگش چندش انگیز را بکشد .
او باید ده هزار گودال ناپاک را بینبارد .
او باید اشونانه و پرهیزگارانه چهارده دست افزارهای آتش را چون تاوانی به روان سگ آبی ف به اشون مردان بدهد . این افزارها چنین است :


7

دو بار سوخت ویژه آتش ، جاروب ، انبر ، دم آتش افروزی ته پهن و سر باریک ، تبری تیز تیغه با دسته ای نوک تیز ، و تیشه ای تیز تیغه با دسته ای نوک تیز که مزداپرستان بتوانند بدانها برای آتش اهوره مزدا هیزم بشکنند .


8

او باید اشونانه و پرهیزگارانه دستی از افزارهای ایین نیایش را که موبدان بکار گیرند چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد . این افزارها چنین است :
اشترا ، شیر دان ، پنام ، خرفستر غن ، سرو شو ـ چرن ، آوند میزد ، جامهای شیره ی گیاه ، جامهای هوم ، برسم و هاونی برای کوبیدن گیاه هوم .


9

او باید اشونانه و پرهیزگارانه دستی رزم افزار را که ارتشتارا بکار گیرند ، چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد . این افزارها چنین است :
نخست زوبین ، دوم خنجر ، سوم گرز ، چهارم کمان ، پنجم ترکشی با شانه بند و سی چوبه تیر برنجین پیکان ، ششم فلاخنی با بندبازو آویز و سی سنگ فلاخن ، هفتم زره ، هشتم زره گردن پوش ، نهم پنام ، دهم خود ، یازدهم کمربند ، دوازدهم جفتی ساق پوش .


10

او باید اشونانه و پرهیزگارانه دستی از افزاهای کار برزیگران را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد ، این افزارها چنین است :
گاو آهنی با چارپای خویش زن ( گاو یا اسب ) و یوغ ، تازیانه و گوازه ، هاونی سنگی ، دست اسی برای آرد کردن گندم . . .


11

. . . بیلی برای کندن و کاشتن زمین ، پیمانه سیم پیمایی و پیمانه زر پیمایی .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
چه اندازه سیم ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
به بهای نریانی
ای دادار جهان استومند! ای اشون !
چه اندازه زر ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
به بهای اشتری.


12

او باید اشونانه و پرهیزگارانه جوی آبی را چون تاوانی به روان سگ آبی ، برای برزیگری اشون آماده کند .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
جویی به چه اندازه ؟
اهوره مزا پاسخ داد :
به گودی و پهنایی برابر بالای سگی .


13

او باید اشونانه و پرهیزگارانه زمینی بارآور را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
زمینی به چه اندازه ؟
اهوره مزداپاسخ داد :
بدان اندازه که بتوان آن را با دو جوی ـ آنچنان که گفته شد ـ آبیاری کرد .


14

او باید اشونانه و پرهیزگارانه خانه ای با آغلی به درازای نه هاسر با نه نمت را چون تاوانی به روان سگ ابی ، برای اشون مردان بسازد.
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
خانه ای به چه اندازه ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
به اندازه ای که در بالای آن دوازده و در میان آن نه و در پایین آن شش گذرگاه باشد .
او باید اشونانه و پرهیزگارانه بستر هایی نیکو با زیر انداز و رو انداز و بالش را چون تاوانی به روان سگ آبی ، به اشون مردان بدهد .


15

او باید اشونانه و پرهیزگارانه دختر دوشیزه ی مرد نادیده ای را چون تاوانی به روان سگ ابی ، به اشون مردی بدهد .
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
چگونه دختری ؟
یکی از خواهران یا دختران جوان وی که از مرز پانزده سالگی گذشته و گوشواره هایی در گوشها داشته باشد .


16

او باید اشونانه و پرهیزگارانه چهارده سر ستور کوچک را چون تاوانی به روان سگ ابی به اشن مردان بدهد .
او باید چهارده توله سگ را بپرورد و چهارده پل بر آبهای روان ببندد .


17

او باید هجده استبل ویران شده را بازسازی کند و هیجده سگ را از ابگونه هی چرکین ،موی چرکین ، کک و شپش و هه ی ناخوشیهایی که به تن سگ روی می آورد ، پاک کند و درمان بخشد .
او باید هیجده اشون مرد را به خوراکی سیر از گوشت و نان و هورا و شراب مهمان کند .


18

چنین است پاد افره ای که او باید تاوان او را بر دوش کشد تا از گناه کردار ناروای خویش ف پاک شود .
اگر او این تاوان و پاد افره را بپذیرد ، به جهان اشونان درآید ، اما اگر نپذیرد ، به جهان دوروندان ، بدان جهان تاریک که از تاریکی ساخته شده و زاده ی تاریکی است فرو افتد .

فایل صوتی جلد دوم کتاب اوستا فرگرد چهاردهم

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها