زرتشت:...
بخش یکم
1
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت چنین گفت :
من ـ اهوره مزدا ، دادار آفرینش نیک ـ بدان هنگام که این سرای را ساختم ، چنان کردم که چشم اندازی زیبا و درخشان داشته باشد .
2
پس ، آن نا اشون هرزه در من نگریست . اهریمن ناشون هرزه ، آن مرگ آفرین ، به پتیارگی خویش بیماری پدید آورد .
ای منثره ی ورجاوند ! فرّه مندترین مینویان !
تو مرا به درمان بخشی یاور باش.
3
من به پاداش این درمان بخشی ، ترا هزار توسن تیز تک بادپای می بخشم .
من این بادپایان را پیشکش سوک ی نیک اشون مزدا آفریده می کنم .
من به پاداش این درمان بخشی ، ترا هزار اشتر بلند کوهان تیز تک بادپای می بخشم .
من این بادپایان را پیشکش سوک ی نیک اشون مزداآفریده می کنم .
4
من به پاداش این درمان بخشی ، ترا هزار گاو نیرومند جوان خرمایی رنگ می بخشم .
من این گاوان را پیشکش سوک ی نیک اشون مدا آفریده می کنم .
من به پاداش این درمان بخشی ، ترا هزار سر از همه ی گونه های ستوران کوچک می بخشم .
من این ستوران را پیشکش سوک ی نیک اشون مزدا آفریده می کنم .
5
من با نیایش نیک ورجاوند ترا آفرین می گویم ؛ نیایشی دوستانه و ورجاوند که نیازمندان را بی نیاز و بی نیازان را بی نیاز تر می کند ؛ نیایشی که بیماران را به یاری می آید و تندرستی دیگر باره می بخشد .
6
منثره ی ورجاوند ـ فرّه مندترین مینویان ـ در پاسخ به من گفت :
چگونه ترا به درمان بخشی یاور باشم ؟
چگونه بیماری را از تو دور کنم ؟
بخش دوم
7
دادار اهوره مزدا ایزد نریو سنگ را فرا خواند و بدو گفت :
ای نریو سنگ ! ای پیک ایزدی !
شتابان به سرای ایریمن رو و او را چنین بگوی :
8
چنین گفت ترا اهوره مزدای اشون :
من ـ اهوره مزدا ، آفریدگار آفرینش نیک ـ . . . ( بند 1)
9
پس ، آن ناشون هرزه در من نگریست . اهریمن نا اشون هرزه ، آن مرگ آفرین ، به پتیارگی خویش بیماری پدید آورد .
ای ایریمن بسیار پسندیده !
تو مرا به درمان بخشی یاور باش .
10-12
..............................................................................................................................................................................................................................................................................................( بند های 3-5)
بخش سوم
13
نریو سنگ ، پیک ایزدی ، فرمانبرداری گفتار اهوره مزدا را شتابان به سرای ایریمن رفت و او را چنین گفت :
14-18
............................................................................................................................................................................................................................................................................( بند های 8 و 9 و 3 و 4 و 5 )
بخش چهارم
19
ایریمن بسیار پسندیده بی درنگ ، شتابان و آرزومندانه به سوی کوه پرسشهای ایزدی ، به سوی جنگل های پرسش ایزدی رفت .
20
ایریمن بسیار پسندیده ، نه نریان با خود برد .
ایریمن بسیار پسندیده ، نه اشتر با خود برد .
ایریمن بسیار پسندیده ، نه گاو با خود برد .
ایریمن بسیار پسندیده ، نه ستور کوچک با خود برد .
ایریمن بسیار پسندیده ، نه شاخه چوب با خود برد و نه شیار بر زمین کشید .
21-25
........................................................................................................................................................................................................................................................( بندهای 9-14 فر 20 و بندهای 19-23 فر 21 )
1
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت چنین گفت :
من ـ اهوره مزدا ، دادار آفرینش نیک ـ بدان هنگام که این سرای را ساختم ، چنان کردم که چشم اندازی زیبا و درخشان داشته باشد .
2
پس ، آن نا اشون هرزه در من نگریست . اهریمن ناشون هرزه ، آن مرگ آفرین ، به پتیارگی خویش بیماری پدید آورد .
ای منثره ی ورجاوند ! فرّه مندترین مینویان !
تو مرا به درمان بخشی یاور باش.
3
من به پاداش این درمان بخشی ، ترا هزار توسن تیز تک بادپای می بخشم .
من این بادپایان را پیشکش سوک ی نیک اشون مزدا آفریده می کنم .
من به پاداش این درمان بخشی ، ترا هزار اشتر بلند کوهان تیز تک بادپای می بخشم .
من این بادپایان را پیشکش سوک ی نیک اشون مزداآفریده می کنم .
4
من به پاداش این درمان بخشی ، ترا هزار گاو نیرومند جوان خرمایی رنگ می بخشم .
من این گاوان را پیشکش سوک ی نیک اشون مدا آفریده می کنم .
من به پاداش این درمان بخشی ، ترا هزار سر از همه ی گونه های ستوران کوچک می بخشم .
من این ستوران را پیشکش سوک ی نیک اشون مزدا آفریده می کنم .
5
من با نیایش نیک ورجاوند ترا آفرین می گویم ؛ نیایشی دوستانه و ورجاوند که نیازمندان را بی نیاز و بی نیازان را بی نیاز تر می کند ؛ نیایشی که بیماران را به یاری می آید و تندرستی دیگر باره می بخشد .
6
منثره ی ورجاوند ـ فرّه مندترین مینویان ـ در پاسخ به من گفت :
چگونه ترا به درمان بخشی یاور باشم ؟
چگونه بیماری را از تو دور کنم ؟
بخش دوم
7
دادار اهوره مزدا ایزد نریو سنگ را فرا خواند و بدو گفت :
ای نریو سنگ ! ای پیک ایزدی !
شتابان به سرای ایریمن رو و او را چنین بگوی :
8
چنین گفت ترا اهوره مزدای اشون :
من ـ اهوره مزدا ، آفریدگار آفرینش نیک ـ . . . ( بند 1)
9
پس ، آن ناشون هرزه در من نگریست . اهریمن نا اشون هرزه ، آن مرگ آفرین ، به پتیارگی خویش بیماری پدید آورد .
ای ایریمن بسیار پسندیده !
تو مرا به درمان بخشی یاور باش .
10-12
..............................................................................................................................................................................................................................................................................................( بند های 3-5)
بخش سوم
13
نریو سنگ ، پیک ایزدی ، فرمانبرداری گفتار اهوره مزدا را شتابان به سرای ایریمن رفت و او را چنین گفت :
14-18
............................................................................................................................................................................................................................................................................( بند های 8 و 9 و 3 و 4 و 5 )
بخش چهارم
19
ایریمن بسیار پسندیده بی درنگ ، شتابان و آرزومندانه به سوی کوه پرسشهای ایزدی ، به سوی جنگل های پرسش ایزدی رفت .
20
ایریمن بسیار پسندیده ، نه نریان با خود برد .
ایریمن بسیار پسندیده ، نه اشتر با خود برد .
ایریمن بسیار پسندیده ، نه گاو با خود برد .
ایریمن بسیار پسندیده ، نه ستور کوچک با خود برد .
ایریمن بسیار پسندیده ، نه شاخه چوب با خود برد و نه شیار بر زمین کشید .
21-25
........................................................................................................................................................................................................................................................( بندهای 9-14 فر 20 و بندهای 19-23 فر 21 )
کامنت ها