گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حافظ:دلا چندم بریزی خون ز دیده شرم دار آخر تو نیز ای دیده خوابی کن مراد دل بر آر آخر

❈۱❈
دلا چندم بریزی خون ز دیده شرم دار آخر تو نیز ای دیده خوابی کن مراد دل بر آر آخر
منم یا رب که جانان را ز ساعد بوسه می‌چینم دعای صبحدم دیدی که چون آمد به کار آخر
❈۲❈
مراد دنیی و عقبی به من بخشید روزی‌بخش به گوشم قول جنگ اول به دستم زلف یار آخر
چو باد از خرمن دونان ربودن خوشه‌ای تا چند ز همت توشه‌ای بردار و خود تخمی بکار آخر
❈۳❈
نگارستان چین دانم نخواهد شد سرایت لیک به نوک کلک رنگ‌آمیز نقشی می‌نگار آخر
دلا در ملک شبخیزی گر از اندوه نگریزی دم صبحت بشارتها بیارد زآن دیار آخر
❈۴❈
بتی چون ماه زانو زد میی چون لعل پیش آورد تو گویی تائبم حافظ ز ساقی شرم دار آخر

فایل صوتی اشعار منتسب شمارهٔ ۱۲

تصاویر

کامنت ها

داغون
2015-11-26T15:21:58
مصرع دوم از بیت سوم: به گوشم قول «چنگ» صحیح است.
شمس شیرازی
2015-11-26T15:52:19
گرچه منتسب به خواجه می دانند، بیت تخلص به روشنی هر گونه تردید را می زداید.ماهرویی زانو میزند، میی چون لعل در دست،و لبخندی بر لب لعل!شرمت باد ار به توبه بیندیشی!!
حمیدرضا
2009-05-01T08:45:59
منبع متن این غزل اینجاست:پیوند به وبگاه بیرونی