حافظ:ساقیا ساغر شراب بیار یک دو جام شراب ناب بیار
❈۱❈
ساقیا ساغر شراب بیار
یک دو جام شراب ناب بیار
داروی درد عشق یعنی می
کاوست درمان شیخ و شاب بیار
❈۲❈
آفتاب است و ماه باده و جام
در میان مه آفتاب بیار
میکند عقل سرکشی تمام
گردنش را ز می طناب بیار
❈۳❈
بزن این آتش مرا آبی
یعنی آن آتش چو آب بیار
گل اگر رفت گو به شادی رو
باده ناب چون گلاب بیار
❈۴❈
غلغل بلبل ار نماند چه غم
قلقل شیشه شراب بیار
عم دوران مخور که رفت به باد
نغمه بر بط و رباب بیار
❈۵❈
وصل او جز به خواب نتوان دید
دارویی کاوست اصل خواب بیار
گرچه مستم سه چار جام دگر
تا به کلی شوم خراب بیار
❈۶❈
یک دو رطل گران به حافظ ده
گرگناه است و گر ثواب بیار
کامنت ها