گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حافظ:هوس باد بهارم به سوی صحرا برد باد بوی تو بیاورد و قرار از ما برد

❈۱❈
هوس باد بهارم به سوی صحرا برد باد بوی تو بیاورد و قرار از ما برد
هرکجا بود دلی چشم تو برد از راهش نه دل خسته بیمار مرا تنها برد
❈۲❈
آمد و گرم ببرد آب رخم اشک چو سیم زر به زر داد کسی کامد و این کالا برد
دل سنگین ترا اشک من آورد به راه سنگ را سیل تواند به لب دریا برد
❈۳❈
دوش دست طربم سلسلهٔ شوق تو بست پای خیل خردم لشکر غم از جا برد
راه ما غمزهٔ آن ترک‌کمان ابرو زد رخت ما هندوی آن سرو سهی بالا برد
❈۴❈
جام می پیش لبت دم ز روان‌بخشی زد آب وی آن لب جان‌بخش روان‌افزا برد
بحث بلبل بر حافظ مکن از خوش سخنی پیش طوطی نتوان نام هزارآوا برد

فایل صوتی اشعار منتسب شمارهٔ ۵

تصاویر

کامنت ها

حمیدرضا
2009-05-01T08:38:22
این غزل از این منبع برداشت و نقل شده:پیوند به وبگاه بیرونی
م. طاهر
2019-04-22T15:46:46
یا لطیفدر مصرع زیر واژه "خیل" نادرست است و باید "پیل" باشد. معنی: در نبردی که بین "خرد" و "غم" در گرفت، لشکر غم پای پیل خرد را پی کرد و از جا برکند و برد، هرچند که خرد من همچون پیلی قدرتمند و وزین بود. پای خیل خردم لشکر غم از جا برد م. طاهر