معرفی انواع سبک های نقاشی
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
نقاشی یکی از رشته های هنرهای تجسمّی می باشد که قدمتی بیش از هنر خواندن و نوشتن دارد، این رشته خود سبک های زیادی دارد که به معرفی آنها پرداخته ایم.
نقاشی را می توان اولین هنر و اولین وسیله ارتباطی بین انسان ها دانست چراکه بشر آن زمان که هنوز خط اختراع نشده بود برای بیان منظور خود اقدام به ترسیم اشکال بر روی دیوار غارها و دیواره های سنگی می نمود. واژه نقاشی در واقع تداعی گر ترکیب خطوط، رنگ ها و تصاویری است که بر روی سطحی از کاغذ یا بوم نقاشی توسط نقاش کشیده می شود. البته متخصصان هنر نقاشی؛ نقاشی یا نگارگری را فرآیندی دانسته اند که طی آن نقاش با رنگ، نقش هایی را بر روی سطح کاغذ یا بوم ایجاد می کند.
براساس اعتقاد هنرمندان نقاشی، «نقاشی» هنری است که در اثر پیوند با اندیشه، جهان بینی و شرایط حاکم بر جامعه شکل می گیرد و معنا و مفهوم پیدا می کند و در نهایت در غالب تصویر بیان می گردد. در آثار هنری تنها خطوط، اشکال و رنگ ها مطرح نیست بلکه مهم خلاقیت ذهنی هنرمند است که بتواند با الهام گرفتن از جهان برون، برداشت ذهنی خود را در قالب تصاویر رنگی و یا رنگ هایی در قالب فرم هایی بدون شکل تجسم بخشد، به همین دلیل است که هنر نقاشی را یکی از هنرهای تجسمی نیز به شمار می آورند.
در واقع در هنر نقاشی، دو نوع طرز بیان «نقاشی تصویر» و «نقاشی انتزاعی» وجود دارد.
نقاشی تصویر: این سبک مشتمل بر انواع سبک هایی است که در آن هنرمند به خلق اثری از محیط اطراف خود می کند و طبیعت و اشکال شناخته شده در پیرامون خود را، از دیدگاه خاص خود به تصویر می کشد.
نقاشی انتزاعی: در این نوع نقاشی، هنرمند براساس یک سری تجربیات طولانی خود، به خلق آثاری می پردازد که در آن سعی می کند بدون اشاره به طبیعت، فقط از ترکیب فرم و رنگ، احساسات و عواطف هنری خود را به تصویر بکشد. در این نوع نقاشی، هدف هنرمند در واقع استفاده از ذوق و سلیقه ذاتی و ایجاد نیروی آفرینندگی و ابداع است.
علاوه بر طرز بیان در هنر نقاشی، این هنر دارای سبک های متنوعی نیز است که عبارتند از: کلاسیک، نئوکلاسیک، رمانتیسم، رئالیسم، ناتورالیسم، امپرسیونیسم، نئوامپرسیونیسم، سمبولیسم، پات آرت، آبستره، دادائیسم، سور رئالیسم، اکسپرسیونیسم، فوتوریسم و کوبیسم. در اینجا اشاره ی کوتاهی به این سبک ها می کنیم.
کلاسیک: در این سبک، نقاش با الهام از طبیعت سعی در به تصویر کشیدن اشیا و مناظر می کند. بیشتر نقاشان معروف جهان تا قرن نوزدهم از این سبک پیروی می کردند.
نئوکلاسیک: در این نوع نقاشی، نقاش با الهام از روایت ها، افسانه ها و اساطیر و با ترکیب رنگ های جدید، نوعی سنگینی و خشونت را به تصویر می کشید.
رمانتیسم: در این سبک که از قرن نوزده میلادی رایج شده، هنرمندان بیشتر به احساسات، عواطف و خیالات توجه داشتند. بنیانگذار سبک رمانتیسم یک هنرمند فرانسوی به نام «ژریکو» بود.
رئالیسم: هنرمندان در این سبک به دنبال نشان دادن حقایق حوادث موجود در اطراف خود بودند. در واقع این سبک نوعی سبک واقع گرایی بود.
ناتورالیسم: پیروان مکتب ناتورالیسم یا طبیعت گرا، اشیا و پدیده های اطراف خود را از منظر طبیعت گرایی به تصویر می کشیدند.
امپرسیونیسم: در این مکتب، هنرمند پس از نظر اجمالی به طبیعت و اشیا و پدیده ها، آن را به تصویر می کشد. در مکتب امپرسیونیسم فقط به کلیات یک پدیده یا منظره توجه می شود و به به جزییات توجهی نمی شود.
نئوامپرسیونیسم: پیروان این مکتب با توجه به تجارت امپرسیونیسم ها در مورد رنگ ها با تجزیه و تحلیل عملی به ترکیب رنگ ها پرداخته و آثار خود را به وجود آورده اند.
سمبولیسم ها: پیروان مکتب سمبولیسم، با واسطه قرار دادن سمبل ها و نشانه های خاص و با کنایه و استعاره عقاید خود را به تصویر می کشند. این سبک در شرایطی پدید آمد که هنرمندان به دلیل وحشت و یا ترسی که در جامعه حاکم بود قادر به بیان صریح و روشن عقاید خود نبودند.
پات آرت: در این سبک از نقاشی که به هنر بصری و هنر عامه پسند معروف است، نقاش سعی در کشیدن تصاویر و پدیده هایی دارد که با احساسات عوام و درک اکثر مردم از پدیده ها هماهنگی داشته باشد.
آبستره: نوعی از نقاشی است که در آن هنرمند با ترکیب اشیای بی ارزش و ترکیب تصادفی آن، عوالم درونی و عقاید خود را به تصویر می کشد.
دادائیسم: در این سبک، واقعیت ها به صورت زشت و ترسناک به تصویر کشیده می شوند.
سور رئالیسم: از ویژگی های این سبک القاء ترس و وحشت و اضطراب از پدیده ها است. پیروان این سبک، تصاویری را به تصویر می کشند که هرگز وجود نداشته و یا هرگز دیده نشده است.
اکسپرسیونیسم: تغییر و تصرف طبیعت و تصویر طبیعت از ویژگی های این سبک می باشد. هنرمند در این سبک با بزرگ نمایی و یا کوچک کردن جزیی یا عضوی پدیده ها به بیان عقاید خود می پردازند.
فوتوریسم: از ویژگی های این سبک: جنبش، تجسم حرکت، تکاپو، سرعت، جایگزینی اشیا به جای موجودات و تصورات مکانیکی از فیزیولوژی انسانی است که نقاش از این موارد برای بیان خواسته ها و عقایدش در آثار خود بهره می برد.
کوبیسم: در این مکتب نقاشی اشیاء را در بعدهای جدا از هم تصور کرده و آنها را با ابعاد گوناگون در یک جا و به شکل دو بعدی به نمایش می گذارد، مثلا شما در یک نقاشی از یک انسان که روی بوم به تصویر در آمده هم او را از روبرو و هم پهلو و هم پشت سر ملاحظه می کنید .
سیر تاریخی نقاشی در ایران
تاریخ هنر نقاشی در ایران به دوران غارنشینی ایرانیان بر می گردد. تصاویر به دست آمده از غارهای استان لرستان، نقاشی های کشف شده بر روی ظروف سفالی، در مناطق تپه سیک و لرستان بیانگر قدمت هزارساله این هنر بین ایرانیان است. موضوع اکثر نقاشی های غارها شامل: صحنه رزم و شکار، تصویر تیر و کمان، تصویر حیواناتی چون: اسب، بزکوهی و گوزن است و جالب این که چهره حیوانات به صورت نیم رخ کشیده شده است. پس از نقاشی روی دیوار غارها، نقاشی بر روی ظروف سفالی انجام گرفت. و این روش نقاشی همزمان با دوران کشاورزی و یکجانشینی ایرانیان بود.
نقاشی های دوران هخامنشیان، بیشتر از روی چهره، بدون سایه و با هماهنگی بین عناصر نقاشی صورت می گرفت. هنر نقاشی در این دوره هر چند در زمینه های مختلفی چون: دیوارنگاری، نقش روی اشیای فلزی، مهرها و غیره صورت می گرفت اما نقش برجسته های دیورای از بهترین نوع این هنر به شمار می رود که مضمون آن ها معمولاً شامل نگهبانان نیزه دار، شیر، حیوانات گوناگون و اقوام مختلف کشورهای دیگر هستند. نقاشی دوران هخامنشی همانند سبک های دوره های پیش از خود به روش های نمادپردازی پرداخته و هیچ گاه به طبیعت گرایی روی نیاورده بود.
نقاشی در دوره اشکانیان بیشتر به صورت گچ بری های رنگی و نقاشی های روی دیوار بود به این ترتیب که اشکانی ها پس از ساخت دیوارهای گچی با کمک ماده های رنگی، روی این دیوارها طرح های هنری و نقش های حیوانات و انسان ها را ترسیم می کردند. دیوارنگاری های کاخ «کوه خواجه» در سیستان از نمونه این نوع دیوارنگاری است که صحنه نشستن شاه و شهربانو بر روی تخت را به تصویر کشیده اند.
کاربرد انواع نقش های گیاهی و جانوری با معانی سمبلیسم یکی از ویژگی های هنر نقاشی در دوره ساسانیان است و در این دوره، نماد پردازی بیشتر از واقع گرایی مورد توجه بود. در هر صورت هنر نقاشی در دوران ساسانی وارد مرحله ای از تحول زیباشناسی ایرانی بود و سبک نقاش های این دوران که شامل نقش های گیاهی، درخت زندگی، گاو بالدار با سر انسانی، نبرد شیر و گاو، شاهین های حمله ور بود، از هنر رایج در آسیای غربی و تمدن های بین النهرین الهام گرفته بود.
هنر نقاشی در ایران از آغاز اسلام تا دوران سلجوقیان به دلایل سیاسی و تعصبات حاکمان اموی و عباسی مورد بی توجهی قرار گرفت. اما در دوران حکومت سلجوقیان، هنر اسلامی و ایرانی به مرحله تازه ای از رشد خود رسید و علاوه بر هنر نگارگری، هنرهای معماری، فلزکاری، سفالگری و ادبیات فارسی به اوج خود رسید. در این دوره آثار نقاشی بر روی سفال در شهر کاشان رایج شد.
در دوره ایلخانان، در کارگاه های سلطنتی آن ها، نقاشانی بودند که به کار کشیدن نقاشی در کتاب ها مشغول بودند. از مهم ترین کتابی که در این کارگاه ها مصور شدند، کتاب «جوامع التواریخ» بود. این کتاب مربوط به سرگذشت جوامع مختلف است که در حال حاضر دونسخه از آن موجود می باشد. نسخه اول در سال ۷۰۷ هـ، با ۷۰ تصویر و نسخه دوم در سال ۷۱۴ هـ، با ۱۰۰ تصویر موجود است.
در دوره تیموری و پس از مرگ تیمور، پسر وی، شاهرخ، مدرسه ای را در هرات راه اندازی کرد که در آن نقاشان به کار مصور کردن کتاب ها می پرداختند و این مدرسه را به خاطر محل تاسیس آن «مدرسه هراتی» نامیدند. به اعتقاد متخصصان هنر نقاشی، نقاشی ایران در دوران تیموریان به اوج شکوفایی خود رسید. از مهم ترین کارهای انجام شده در این دوره می توان به موارد زیر اشاره کرد:
نقاشی و رنگ آمیزی کتاب کلیله و دمنه و شاهنامه فردوسی به سبک رنگ آمیزی چینی. در این کتاب ها کاشی های سفید و آبی ایرانی، همراه با فرش های ایرانی به صورت هندسی ترسیم شده اند.
نقاشی و رنگ آمیزی کتاب های دست نویس خمسه نظامی که در آن ۱۳ مینیاتور توسط میرک کشیده شده است.
با روی کار آمدن دولت صفویه، هرچند تبریز به عنوان مرکز هنری به شمار می رفت ولی اصل سبک نقاشی در این دوره در شهر اصفهان بود. مینیاتوریست های ایرانی در شهر اصفهان به سبک طبیعی روی آوردند و دیگر از سبک چینی بهره نمی بردند. موضوع اصلی در نقاشی های دوره صفوی، شکوه وزیبایی این دوران بود و موضوعات نقاشی بیشتر مربوط به بارگاه سلاطین، اشراف زادگان، کاخ ها، مناظر طبیعت و صحنه های جنگ بود از جمله این نقاشی ها می توان به نقاشی های عمارت چهل ستون و عالی قاپو اشاره کرد. موسس سبک «مدرسه نقاشی صفوی»، رضا عباسی بود.
با ورود به دوران قاجاریه، شاهد نوعی ترکیب سبک هنری اروپایی کلاسیک و سبک و تکنیک مینیاتورها دوران صفویه در نقاشی های آن می شویم. اولین هنرمندی که سبک کلاسیک اروپایی را در ایران رواج داد، محمد غفاری معروف به «کمال الملک» بود. در این دوران سبکی جدیدی با نام « نقاشی قهوه خانه ایی» به وجود آمد که یک پدیده جدید در تاریخ هنر ایران محسوب می شد. این سبک عامه پسند و مذهبی بود و بیشتر از تصاویر پیامبران و امامان، اشعار مذهبی، جنگ ها و نام آوران ملی بهره گرفته شده بود. این سبک نقاشی در واقع نوعی ارتباط عمیق با داستان های حماسی را حفظ کرده بود و به موضوعات مختلفی چون: آسمان روشن و آبی، زیبایی های شکوفه ها، انسان های عاشق و انسان های دل باخته، خوشگذرانی های و عزاداری در این نوع نقاشی پرداخته شده است.
مهم ترین اشخاصی که در هنر نقاشی ایران تاثیر به سزایی داشتند و جزو مشاهیر حوزه نقاشی و نگارگری ایران به شمار می روند می توان به: مانی، بهزاد هراتی در قرن دهم ، رضا عباسی پسر علی اصغر کاشی نقاش معروف دوران شاه عباس، حسین بهزاد مینیاتوریست اصفهانی ، مصور الملکی معروف به حاجی مصورالملکی، صنیع الملک از نقاشان دوره ناصرالدین شاه قاجار، محمد غفاری مشهور به کمال الملک و حیدریان اشاره کرد.
منبع : 4barandeh
مشابه
- https://tarikhema org/info/12576/معرفی-انواع-سبک-های-نقاشی/