حکایتی جالب و خواندنی از لیلی و مجنون
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
لیلی و مجنون نام دو شخصیت مجموعه شعری از نظامی گنجوی بوده به همین نام ، که عشق مجنون به لیلی زبانزد خاص و عام می شود.
مجنون در عشق لیلی میسوخت. دوستان و آشنایان نادان او که از عشق چیزی نمیدانستند گفتند لیلی خیلی زیبا نیست. در شهر ما دختران زیباتر از و زیادند، دخترانی مانند ماه، تو چرا اینقدر ناز لیلی را میکشی؟ بیا و از این دختران زیبا یکی را انتخاب کن. مجنون گفت: صورت و بدن لیلی مانند کوزه است، من از این کوزه شراب زیبایی مینوشم.
خدا از این صورت به من شراب مست کننده زیبایی میدهد.شما به ظاهر کوزه دل نگاه میکنید. کوزه مهم نیست، شراب کوزه مهم است که مست کننده است. خداوند از کوزه لیلی به شما سرکه داد، اما به من شراب داد. شما عاشق نیستید.
خداوند از یک کوزه به یکی زهر میدهد به دیگری شراب و عسل. شما کوزه صورت را میبینید و آن شراب ناب با چشم ناپاک شما دیده نمیشود. مانند دریا که برای مرغ آبی مثل خانه است اما برای کلاغ باعث مرگ و نابودی است.