گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حافظ:یارم چو قدح به دست گیرد بازارِ بُتان شکست گیرد

❈۱❈
یارم چو قدح به دست گیرد بازارِ بُتان شکست گیرد
هر کس که بدید چشم او گفت کو محتسبی که مست گیرد؟
❈۲❈
در بحر فِتاده‌ام چو ماهی تا یار مرا به شَست گیرد
در پاش فِتاده‌ام به زاری آیا بُوَد آن که دست گیرد؟
❈۳❈
خُرَّم دلِ آن که همچو حافظ جامی ز مِیِ اَلَست گیرد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۸

تصاویر

کامنت ها

مهدی بهلولی
2015-07-26T19:52:57
ین غزل حافظ رنگ و بوی عرفانی داردیارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیردچون تو آمدی همه چیز رنگ دیگر گرفتدر دل ندهم ره پس از این مهر بتان را مهر لب او بر در این خانه نهادیمهر سروقد که بر مه و خور حسن می فروخت چون تو در آمدی پی کاری دگر رفتهرکس که بدید چشم او گفت کو محتسبی که مست گیردهرکسی که نگاه عنایت حق تعالی بر او ارزانی شد چنان شادمان و بیخود گردید که غضب داروغه دنیا هم بر او اثری ندارد و غمی به دل راه نیست
مهدی بهلولی
2015-07-26T21:21:32
در بحر فتاده ام چو ماهی تا یار مرا به شست گیردصید معشوق ازلی چه گواراستحافظ به این امید است که از سرگردانی در بحر دنیا به دریای معرفت حق تعالی راه یابد همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را
مهدی بهلولی
2015-07-26T21:24:54
در پاش فتاده ام به زاری ، آیا بود آنکه دست گیرددوست را با ناله شب های بیداران خوش استدل به امید صدایی که مگر در تو رسد ، ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
مهدی عرفانی
2016-09-17T09:15:20
منظور از این غزل:وصف قرآن و رسول اکرم (ص) است که با آوردن قرآن(قدح معرفت) بازار و دکان بت پرستی برچیده شد. مخالفان با دیدن پیامبر که از شراب وحی مست شده بود هراسان شده و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند.قرآن همچون بحر و دریایی است که برای رسیدن به لقاء ا... باید در آن غواصی نمود و از می جاویدان آن نوشید.
شرح سرخی بر حافظ
2014-01-21T14:23:00
در خدمتیم جناب شمس عزیز
شرح سرخی بر حافظ
2014-01-10T01:18:17
از غزل های بسیار ضعیف حافظ است تا آن جایی که عده ای آن را از حافظ نمی دانند ولی از حافظ است منتها از غزل های دوران جوانی او مثلا سال های 738 و 739 زمانی که در صف صوفیان بود و قرآن را نیز از حفظ بود و هنوز وارد سیاست نشده بود . بعد ها بخصوص در عهد شاه شجاع اشعارش جنبه ی سیاسی به خود می گیرد و اکثریت اشعار او بعد از سال 754 تقریبا سیاسی است .
نیکو
2013-07-07T01:10:14
بسیار زیبا بود
پریس
2013-10-11T13:23:16
قشنگ بود .اسم غزل ها رو هم بنویسید
هدیه
2019-11-11T19:59:51
عالی
ابراهین نیک نام
2019-06-30T15:58:42
به نگاه من از غزلهای ناب حافظ بزرگ میباشد من با اکثر غزلهای حافظ به لذتی ناگفتنی میرسم و گاهی در این اندیشه ام اگر در انزمان خون و جنگ و استبداد حافظ بجای یک بانوی با لباس انزمان مه پیکری را با لباس ازاد این دوران ما والبته بشکل و شمایل اروپا میدید چه غزلی می سرود باز بگویم که از دید من حافظ یک موجود چند بعدی بوده و بسیار زیبا پسند بوده است
امین صادقی
2021-02-28T14:08:24
با سلاماین شعر را استاد غلامحسین غفاری به سبک خراسانی خوانده است. توصیه میکنم حتما گوش کنید
پری
2020-08-25T18:36:01
سپاس از شما آقا رضا. تفسیرهای شما در غزل های خواجه حافظ برای بنده بسیار مفید است.
رضا
2017-08-12T18:29:48
یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد معشوقه ی من آن هنگام که جام شراب دردست می گیرد جلوه گری اوبه اوج می رسد وجاذبه وزیبائیش آنقدرزیاد می گردد که جاذبه ی سایر معشوقه ها بی اثرشده ودیگر به چشم نمی آیند. بازارجلوه گری زیبارویان شکسته شده و ازرونق می افتد وفقط معشوق من است که دراوج می ماند ودرکانون توجّهات قرارمی گیرد.هر سروقد که بر مَه و خور حُسن می فروختچون تودرآمدی پی کاری دگررفتهرکس که بدیدچشم اوگفتکومُحتسبی که مَست گیردمُحتسب:حسابگر،مامورامربه معروف ونهی ازمنکرهرکس که چشم ِ مست اورا دید گفت: کجاست مامور امربه معروف ونهی ازمنکر تا این مست( چشم یار مرا) رادستگیر کند؟مروچوبختِ من ای چشم مست یاربخوابکه درپی است زهرسویت آه بیداریدربَحرفتاده ام چوماهیتایارمرابه شَست گیردبَحر: دریا، دراینجا استعاره ازغم ِ فراقست است.مانند ماهی در دریای غم ِفراق ِ یار غوطه وَرشده ام در این امیدبسرمی برم که شایدیارمرا صید کند وازاین تنهایی نجات دهد.بسی نماندکه کشتیِّ عمرغرقه شودزموج شوق تو دربحربی کران فراقدرپاش فتاده ام به زاریآیابُوَدآنکه دست گیرد. با گریه وزاری به پاهایش افتاده ام شاید دلش به رحم آید ولطفی کند و دستِ مرابگیرد.فقیروخسته به درگاهت آمدم رحمیکه جزولای تواَم نیست هیچ دستاویزخرّم دلِ آنکه همچوحافظجامی زمِی اَلَست گیرد.ای خوش آن دل که همانندِ حافظ ،توفیقِ نوشیدنِ جامی ازمِی اَزل پیداکرده ومست شده باشد.اشاره به روزاوّل خلقت است. روزی که گویند خداوند خودرا به آدمیان معرّفی کرد وازآنان عهدوپیمان گرفت که جزاورا نپرستند وشرک نوَرزند.امّا ممکن است که برای هرکس روزاَلَستِ وعهدِ الست ویژه ای بوده باشد. هرکس معشوقی دارد وروزی که با اوآشناشده وبااوعهد وپیمان عاشقی بسته است. عهدِاَلَستِ من همه باعشق شاه بودوزشاهراهِ عمربدین عهد بگذارم.
فرخ مردان
2017-08-03T13:30:45
@ شمسآقای شمسابن قواعد رو از کجا آوردی؟! شاید منظورت اینه که اینجوری به نظزت درست تر میرسه که اینا قاطی نشن.در جواب "درس" شما یابد گفت که نه لزوما.تسلط به فارسی از دبد من یعنی توانایی استفاده از آن در دو سه سطح موجود بنا به مقتضیات و ترکیب آنها عندالزوم. نویسنده ها و گوییده های مسلط از همین تکنیکِ ترکیب استفاده میکنن. نه تنها در فارسی بلکه در اینگلیسی هم تا جایی که من میدونم.مخصوصا در اینگلبسی اینکار بین سخنران های طراز اول خیلی رایجه.
در سکوت
2022-03-18T00:23:12.255762
این غزل را "در سکوت" بشنوید
رند تشنه لب
2022-10-12T15:54:01.3563483
چرا ضعیف؟ به چه دلیل میگین شعر ضعیفیه؟ از صنایع و آرایه های ادبی که در شعر بهره گرفته شده!
دکتر صحافیان
2022-12-03T07:38:35.1585583
آنگاه که معشوقم جام شراب در دست به جلوه درآید، بازار زیبایی مهرویان را بی‌رونق خواهد کرد.۲- هر که چشمان خمارش را دید، گفت: محتسب کجاست که در پی دستگیری مستان بود( ایهام مست: چشم مست یا کسانی که از شراب چشمش مست شده‌اند)۳- چون ماهی در دریای عشقش افتاده‌ام، به این امید که با قلابش مرا صید کند.۴- پس از آن با نهایت التماس به پایش می‌افتم، با این تمنا که بلندم کند و به وصال خویش رساند.۵- دل آنکه مانند حافظ از شراب ازلی جام می‌گیرد؛ همیشه زنده و پربار باد!(خانلری: دل او که)*این غزل عشق را در ایهام حقیقی و مجازی به ظهور می‌رساند، اما در بیت آخر( جام الست) بر عرفانی بودن ابیاتش صحه می‌گذارد.دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح  پیوند به وبگاه بیرونی
خلیل شفیعی
2023-08-29T19:10:55.5258578
یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیردهنگامی که محبوب زیبایم جام شراب را در دست بگیرد، تمام دلبران زیبا مشتریان خود را از دست می دهند چراکه همه محو تماشای معشوق من می شوند هرکس که بدیدچشم اوگفتکومُحتسبی که مست گیرد هرکس که چشم مست اورا دید بلافاصله گفت مامور نهی از منکر کجاست که مست را بگیرد و مجازات کند (اوج زیبایی کلام : مستی بهترین صفت برای چشم است ، از طرفی ارتباط دیدن و چشم مست و از سویی دیگر کنایه به محتسب ریاکار ، گیرد هم با دو مفهوم دستگیر کردن و مجازات کردن خودنمایی می کند تا این شاه بیت خیره کننده خلق شود) دربَحرفتاده ام چوماهیتایارمرابه شَست گیرد شست : دراینجا = قلاب ماهیگیری مانند ماهی در دریا افتاده ام با این آرزو که یار باقلاب عشقش مرا صید کند ( به وصال محبوب برسم)درپاش فتاده ام به زاریآیابُوَدآنکه دست گیرد.با گریه وزاری به پایش افتاده ام؛ آیا این اتفاق می افتد که  دستِ مرابگیرد و به وصالش برساند؟!خرّم دلِ آنکه همچوحافظجامی زمِی اَلَست گیرد.شاداب و خوش باد دل کسی که همچون حافظ از روز اول خلقت در عالم روح مست و عاشق بوده است. ✅ صرفا برای آگاهی:واژه الست در بیت پایانی  به آیه ۱۲۷ سوره ی اعراف اشاره میکند: وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَیٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَیٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِینَ و به یاد آر هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلی، ما گواهی دهیم. (برخی مفسرین گفتند: مراد ظهور ارواح فرزندان آدم است در نشأه ذرّ و عالم روح و گواهی آنها به نور تجرّد و شهود به توحید خدا و ربّانیت او در عوالم ملک و ملکوت.) (و ما این گواهی گرفتیم) که دیگر در روز قیامت نگویید: ما از این واقعه غافل بودیم  تلگرام گروه حافظ خوانی پیوند به وبگاه بیرونی