گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حافظ:بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن

❈۱❈
بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن
رسید باد صبا غنچه در هواداری ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن
❈۲❈
طریق صدق بیاموز از آب صافی دل به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن
ز دستبرد صبا گرد گل کلاله نگر شکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمن
❈۳❈
عروس غنچه رسید از حرم به طالع سعد بعینه دل و دین می‌برد به وجه حسن
صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار برای وصل گل آمد برون ز بیت حزن
❈۴❈
حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو به قول حافظ و فتوی پیر صاحب فن

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۸۸

تصاویر

کامنت ها

علیرضا پیشگو
2015-06-24T09:34:26
دربیت سوم نیز طریق درس گرفتن از طبیعت و پیرامون را بیان میکند.در بیت چهارم نیز به زیبایی تمام خشونت(دستبرد) را با باد صبا در میآمیزد و سرانجام ان چیزی جز شکنج و زیبا تر شدن گل نیست.عروس غنچه از نهفتگی(در ژرده بودن)به طالع سعد(آرزویش=شکفتن) رسید.هزار و بلبل برای رسیدن به معشقو شان(گل)مانند یعقوب از بیت حزن(زمستان) ناله سر دادند تا به امروز.
محسن
2015-10-27T15:38:14
این غزل درباره ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام است که از برکات ازدواج حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها بوده است.این غزل در روز یکشنبه 15 رمضان 773 هجری قمری (مصادف با روز ولادت امام حسن(ع) ) سروده شده که منطبق با اوایل فروردین ماه و نوروز سال 751 هجری خورشیدی بوده است.مراد از "شادی رخ گل" حلول نوروز و همزمان، ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام است.رسید باد صبا غنچه در هواداری/ ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن"رسید باد صبا" یعنی امام حسن(ع) متولد شد زیرا عدد ابجدی "باد صبا" منطبق با 100 است که ابجد حرف "ق" به معنای نگهدارنده است. از طرفی، ابجد "حسن" برابر با 118 است و 18 معادل با ابجد "حی" است و 100 ابجد "ق" است و "حسن"، نگهدارنده زندگی و حیات است.طریق صدق بیاموز از آب صافی دل/ به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن"طریق صدق" همانی است که حافظ در غزل دیگر خویش از آن با عنوان "در ره خاندان به صدق قدم زدن با همت شحنه نجف" یاد کرده است."عروس غنچه رسید از حرم به طالع سعد/ به عینه دل و دین می برد به وجه حسن" بدین معناست که حضرت زهرا(ع) در حالی که امام حسن(ع) را در آغوش داشت از حرم نبوی وارد محضر حضرت محمد(ص) شد و پیامبر(ص) و امام علی(ع) با تماشای چهره امام حسن(ع) دل و دین دادند. "طالع سعد" نیز عدد ابجدی "یا زهرا" است."بیت حزن" در بیت بعدی یا همان "بیت الاحزان" هم جایگاهی بود که حضرت زهرا(س) در آنجا معتکف میشدند و ساعات متمادی بر شهادت عموی خویش حمزه سیدالشهداء(ع) می گریستند و ولادت امام حسن علیه السلام باعث شدصفیر بلبل شوریده و نفیر هزار/ برای وصل گل آمد برون ز بیت حزن"بلبل" با عدد ابجدی 64، به معنای پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) است که عدد ابجدی 64 به سنین عمر آن دو بزرگوار اشاره دارد. منظور از "هزار" نیز که عدد ابجدی آن 213 و معادل نام "زهرا" است، حضرت زهرا سلام الله علیها است که شادی ولادت امام حسن(ع)، ایشان را بیت الاحزان بیرون آورد.حدیث "صحبت خوبان و جام باده بگو" نیز به معنای نقل حدیث از دوازده امام به ویژه امام زمان(عج) است زیرا صحبت خوبان در ابجد به معنای یامهدی است و "باده" هم منطبق با عدد ابجدی دوزاده امام است.
علیرضا
2016-05-05T12:13:16
بسیار عالی بود آقا محسن میشه در مورد تفسیرهای شعر حافظ بیشتر با شما در ارتباط باشم ؟
علیرضا
2016-05-05T12:15:12
این ایمیل من هستABASALTI.14@GMAIL.COM
علیرضا پیشگو
2013-06-14T10:28:57
در بیت رسید باد صبا ....میگوید عاشق(غنچه)با دیدن و درک لحظه ی رسیدن پیک معشوق از شوق دیوانه می شود و شکفته می شود
امیر
2020-01-24T11:30:16
استاد گرمارودی این رو صاحب فن با سکون با خوانده است که درست تر به نظر می رسد
فرخ مردان
2017-09-03T20:24:50
با درود بر تاریخ ما.در بیت پنجم مطابق نسخه قزوینی: "معاینه دل و دین می‌برد به وجه حسن"---پاسخ: با تشکر، با دو چاپ تصحیح قزوینی مقایسه شد، متن همین است (بعینه که باید به صورت بعینهی خوانده شود) و معاینه را بدل -به نقل از نسخ چاپی- آورده.
رضا ساقی
2018-10-12T17:22:36
بهاروگل طَرب انگیز گشت وتوبه شکنبه شادیِ رُخ گل بیخ غم ز دل برکنطَرب : شادیمعنی بیت: موسم بهاراست گلها شکفته و وسوسه انگیزشده اند وسوسه برای شکستن توبه ونوشیدن شراب، به برکت شادی روی گل، به عیش ونوش بپرداز وریشه ی غم واندوه را ازوجودخویش برکن وسرشارازشادمانی باش.به عزم توبه سحرگفتم استخاره کنمبهارتوبه شکن می رسد چه چاره کنمرسید باد صبا غنچه در هواداریزخود برون شدوبرخوددرید پیراهنبادصبا: نسیم روح نوازیست که درادبیات عاشقانه ی ما رابط میان عاشق ومعشوق است. ازجانب سرمنزل معشوق می آید وشمیم جانبخش گیسوان اورا به عاشقان هدیه می کند ومتقابلاً پیام عاشقان رابه معشوق می رساند.هواداری : هواخواهی ،طرف داری معنی بیت: نسیم صبا وزیدن آغاز کرده غنچه ها ازخودبیخودشده وپیراهن های خویش را دریده اند گلها شکفته شده اند.نسیم صبا به همراه بوی خوش زلف دوست، درلابلای ورقهای فروبسته ی غنچه هانفوذکرده وغنچه هابا شنیدن عطرگیسوان یار ازشدّت اشتیاق جامه برتن دریده اند.خون شد دلم به یادتوهرگه درچمنبندقبای غنچه ی گل می گشاد باد طریق صدق بیاموز ازآب صافی دلبه راستی طلب آزادگی ز سرو چمنطریق صدق : راه و روش درست، راستی ودرستیصافی: بی غش، خالص، ناب"ازآب ِصافی ْ دل" یا ازآبِ صافی ِ دل: هردوخوانش به معنای آبی که دل راصفا می بخشد، آب زلالی که بی آلایش است. باتوجه به "مثل مستی وراستی" کنایه ازباده ی ناب وزلال است. به آب روشن می عارفی طهارت کردعلی الصباح که میخانه را زیارت کردبه راستی طلب: به درستی بطلبمعنی بیت: رسم راستی وپاکیزگی را از آب زلال بیاموز که هیچ آلودگی وناخالصی ندارد. (ببین که چگونه باده نوشان ازاین آب روشن به راستی وبی ریایی می رسند.) آزادگی ووارستگی رانیز به درستی از سروچمن طلب کن. به سروِ راست قامت بنگر که چگونه ازبند تعلّقات وبارغم میوه رها شده است.پاک وصافی شووازچاه طبیعت بدرآیکه صفایی ندهد آبِ تُراب آلودهز دستبُردِ صبا گِردِ گل کُلاله نگرشکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمَن"دستبرد" ایهام دارد: 1-چیزی را ربودن وبه غارت بردن 2- دسترسیکُلاله: موی پیچیده،مُجعّد، کاکل"شکنج" نیزایهام دارد:1- پیچ وخم زلف، شکن 2- فریب وحیلهباتوجّه به ایهامی که دردواژه ی دستبرد وشکنج وجود دارد دومعنی متفاوت می توان برداشت کرد.برداشت اوّل: ببین که گل ازترس به غارت رفتن برگ های خودتوسط صبا، چگونه زلف خودرا گرداگردخویش محکم به هم بافته و پیچیده است! (ورقهای به هم بافته شده ی گلبرگها به زلفِ به هم بافته شده تشبیه شده که گرداگرد گل بسته شده است) ببین که چگونه سنبل ازروی حیله ونیرنگ،به ظاهر به قصد حمایت ازسمن در مقابل دستبردصبا امّادرباطن باهدفی لذّت جویانه وازروی درازدستی! خودرابه روی سمن انداخته است! برداشت دوّم: ببین که به لطف وزش نسیم صبا ودسترسی آن ،چگونه گِردادگِرد گل ، گلبرگهای لطیف به هم پیوسته وبافته شده، گویی که زلف خویش رابافته وگرداگرد خویش بسته است. بنگر که به برکت دسترسی بادصبا به چه ظرافتی زلف سنبل خمیده وبه روی سمن افتاده است؟ هنرنمایی نسیم صبارا تماشا کن که چه صحنه ی خیالپرور وخیال انگیزی خَلق کرده است؟نسیم درسرگل بشکندکُلاله ی سنبلچوازمیان چمن بوی آن کُلاله برآیدعروس غنچه رسید از حَرم به طالع سَعدبعینهی دل و دین می‌برد به وَجهِ حَسنعروس غنچه: غنچه به عروس تشبیه شده است.حرم: سراپرده، خلوتگاهطالع: بخت واقبالسعد: مبارک ونیکبه عینهی : به روشنی،آشکارابه وَجهِ حَسن: به بهترین روشمعنی بیت: عروس غنچه به برکت اقبال خوشی که داشت ازخلوتگاه خود بیرون آمد(به گل تبدیل شده و جلوه گری می کند) آشکارا خودنمایی می کند وازهمگان دل ودین به غارت می برد.تمام جلوه ی جمال وشکوهِ شکوفایی گل، مدیون لطفِ بادصباست، بادی که ازسرکوی دوست می وزد وبوی معطّراورادرچمن می پراکند وغنچه های دل گرفته رابه شکوفندگی تشویق می کند.دوش بادازسرکویش به گلستان بگذشتای گل این چاکِ گریبان توبی چیزی نیستصفیر بلبلِ شوریده و نَفیر هزاربرای وصل گل آمدبرون زبیت حزنصفیر: صدا بانگ شوریده: عاشق نفیر:فریادهَزار: نوعی بلبل، هزاردستان، هزارآوابیت حزن: خانه ی پراندوه وغم، "بیت الاحزان" همان خانه ایست که یعقوب درفراق یوسف می نالید. دراینجا کنایه ازاین است بلبل تاآمدن فصل بهار درفراق گل می نالید.معنی بیت: بانگ ناله ی بلبل وفریادی که ازلانه ی غم فزای هزارآوا می شنیدیم همه درفراق گل وبرای وصل او بوده است.کنون که برکف گل جام باده ی صاف استبه صدهزارزبان بلبل اَش دراوصاف استحدیثِ صحبتِ خوبان و جام باده بگوبه قولِ حافظ و فتوای پیرِ صاحب فنحدیث : قصّه، داستانفتوی صاحب فن: نظریه ی کارشناسی ، کنایه ازپیرمی فروشمعنی بیت: بنا به نظرکارشناسی پیررندان،وبنابه توصیه ی حافظ، حال که بادصبامی وزد وگل به جلوه گری مشغول است سخن ازصحبت خوبرویان به میان آر وازجام شراب بگو. بیارمی که به فتوای حافظ ازدل پاکغبار زَرق به فیض قدح ‌فروشوییم
مسعود هوشمند
2018-08-31T13:00:16
دوست عزیزی بنام محسن چنان با شور و شوق شرحی بر شأن نزول این غزل مرقوم فرمودند و خبر از زمان و مکان دقیق آن داده اند که کس نداند فکر میکند در هنگام سرایش این غزل در کنار خواجه ی شیراز حضور داشتند.بیچاره دوست دیگری که قصد دارد از این شرح در پایان نامه ی خود سود ببرد.محسن جان در این ظواهر و حروف ابجدت نمان کهکین ره که تو میروی به ترکستان است
ایلیا
2018-03-11T18:32:27
آقای محسن تفسیر از خودتونه؟ می خوام از این مطلب توی پایان نامه استفاده کنم، چطور می تونم بهش ارجاع بدم؟
برگ بی برگی
2021-08-31T17:59:42.1838768
بهار و گل طرب انگیز شد و توبه شکن  به شادی رخ گل بیخ غم ز دل بر کن  همانطور  که بهار در طبیعت موجب تحول و دگرگونی گردیده  و تماشای گل و سبزه موجب طرب و نشاط در انسان میشود ، بهار معنوی انسانی که با دیدن روی و ملاقات یک گل یا عارفی  که وصل شده و بحضور رسیده است نیز آغاز شده ، موجب دگرگونی و نشاط سالک کوی حضرتش خواهد شد  ، حتی اگر سالک کوی عشق مدتی را به ذهن رفته و از دریافت می ناب ایزدی بهره ای نبرده و اصطلاحن  از نوشیدن  این می توبه کرده باشد ، پس توبه او شکسته شده و مشتاقانه  در انتظار می و شراب معرفت الهی  لحظه شماری میکند . در مصرع دوم میفرماید  رخسار انسان کامل و عارف همواره منبسط و لبریز  از نشاط بدون عوامل بیرونی ست ، پس به یمن شادی ذاتی چنین گل یا عارفی که با او روبرو شده ای ، تو نیز از شراب ایزدی بنوش و با بهره بردن از آثار و درسهای چنین عارفی ، غم و اندوه را بطور  کامل از بیخ و بن برکن ، این گل یا عارف میتواند انسانهای کاملی مانند مولانا  ، عطار ، حافظ و یا عرفای بزرگ دیگر باشند که انسان عاشق میتواند با تاثیر گرفتن از آنها و بکار بردن توصیه های آن بزرگان ،  به شادی و نشاط ذاتی که جنس خدا ست  دست یابد و او نیز مانند عارفان طرب انگیز شود . رسید باد صبا ، غنچه در هواداری  ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن  باد صبا همان باد موافق و نفخه الهیست که پس از توبه شکنی و فضا گشایی سالک یا انسان عاشق  و  با تامل در رخ گل یا عارف بر او می وزد  ، انسان عاشق و سالکی که مدتی در راه عاشقی کوشید و سپس بار دیگر اسیر ذهن و زندانی این جهان شده  و از ادامه راه توبه کرده بود همان غنچه ای ست که باید شکفته شده و خود نیز تبدیل به گل گردد ، پس از دیدار رخسار شاد و شادی بخش عارف ، او نیز به وجد آمده و بر عاشقی خود واقف  میشود ، هواداری  در اینجا به معنی عاشقی و ابراز عشق هم‌سو  با عارف است ، پس غنچه‌ با ابراز این عشق و برخورداری  از باد صبا و نفخه الهی باز شده و تبدیل به گل میگردد ، غنچه باز شده پیرهن خود را می درد , کنایه از باز شدن گل وجود معنوی سالک و همچنین افسوس از تاخیر  برای این شکوفایی .  طریق صدق بیاموز از آب صافی دل  به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن  اکنون که به میمنت دیدار  گل و لطف باد و نفخه الهی  غنچه وجود سالک شکفته و مبدل به گل میگردد ، کار سالک به انجام نرسیده و بلکه تازه شروع کار است  ،  این گل مراقبت و توجه ویژه ای را می طلبد که حافظ در این بیت به آن می پردازد .آب صافی دل کنایه از نور معرفتی ست که بر دل سالک عاشق تابیده است و سالک برای ادامه‌ راه و دوری از خطرات طریقت نیازمند صداقت در عشق  به زلالی همان نور و آب معرفت میباشد  ، ادعای صرف و لفاظی در عاشقی بدون گذر از آزمون های دشوار آن راه بجایی نخواهد برد و هیچ کس بهتر از انسان به صداقت و یا کذب ادعای عاشقی خود واقف  نمی‌باشد  . سرو چمن نماد خدا یا زندگی ست  و  آزادگی از قیود دنیوی ، توصیه دیگر حافظ به این گل تازه شکفته است که به راستی و با تمام وجود این آزادگی را از خدا طلب کند زیرا  کار عاشقی با  تداوم  دلبستگی  و تعلقات  دنیوی سازگار نبوده و به سرانجام  نخواهد رسید . ز دستبرد  صبا گرد گل کلاله نگر  شکنج  گیسوی  سنبل ببین به  روی سمن  می‌فرماید  ببین  که چگونه صبا یا نفخه الهی دل سالکان عاشق را ربوده است به نحوی که در اطراف گل یا عارف و انسان کامل  کلاله و جوانه ها یکی  دوتا نبوده ،  بلکه انسانهای عاشق بسیاری از برکات و ارتعاشات معنوی عارف بهره برده و به اصل خود زنده شده و یا لااقل  جوانه زده اند  و بزودی هر یک به غنچه ای تبدیل و سپس شکفته می گردند  . شکنج گیسوی سنبل به معنی خرد و هشیاری  خدایی ست که بر روی زیبای سمن  یا اصل خدایی انسان خودنمایی  می‌کند ، یعنی شکوفایی غنچه یا انسان عاشق موجب بازگشت انسان به اصل خدایی خود و بهره بردن از خرد و هشیاری  اصیل و زیبای خدایی خود میباشد  ، خردی که اداره کلیه امور مادی و معنوی انسان را در دست گرفته  و  در مسیر درست خود هدایت می‌کند که  طبعا و قطعآ  سرانجامی  عالی و نیکو را برای انسان رقم خواهد زد . عروس غنچه رسید از حرم به طالع  سعد  بعینه  دل و دین می برد به وجه حسن  پس از ارتعاش غنچه تازه شکفته  به خرد و هشیاری  خدایی که بر فکر و عمل سالک اثر میکند ، وقت آن است که با بخت سعید سالک که همان خواست و لطف حق تعالی  ست ، عروس این غنچه نو شکفته یا اصل زیبا و خدایی انسان  از حرم امن الهی یا فضا و عالم یکتایی بیرون آمده ، خود نمایی کند ، عروسی که زیبایی و کمال او به وضوح و به زیباترین صورت ممکن  دل و دین را از انسان می رباید ، با زبان عرفان  این هشیاری حضور  و زنده شدن سالک به اصل زیبای خود را لحظه وصال و رسیدن به مقام گویند . صفیر بلبل  شور یده و نفیر هزار  برای وصل گل آمد برون ز بیت حزن  وقتی حتی یک گل شکفته  شود و انسانی به جایگاه حقیقی خود بازگشته ،  به اصل خدایی خود زنده و به حضرت معشوق  وصل گردد ، کل کائنات  و هستی از حزن و اندوه اسارت انسان در جهان فرم رهایی یافته ، به شادی و طرب پرداخته و این موفقیت را جشن می گیرند  ، و این شادی در  صفیر و چهچهه بلبل و فریاد شادی سایر بلبلان عینیت می یابد . این بیت اهمیت زنده شدن و بازگشت انسان به اصل خدایی خود را برای کل هستی میرساند و اشتیاق کائنات  و هستی  را برای این بازگشت بیان میکند . حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو  به قول حافظ و فتوی پیر صاحب  فن  پس از آن ، این گل نیز به جرگه سایر گلها پیوسته  و صحبت و کلامی بجز صحبت باده و هشیاری ایزدی  و خوبان بر زبان او جاری نمی شود با نقل قول از بزرگانی مانند حافظ و فتواهای باید و نباید های پیران  خرد  و صاحب نظر  ، یعنی علاوه بر بهر بردن این نوگل  از پندها و راهنمایی  بزرگان ،   پیغام آن بزرگان را به سایر انسانهای عاشق نیز برساند .    
در سکوت
2022-08-09T18:30:00.9441971
این غزل  را "در سکوت" بشنوید