گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حافظ:دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی کز عکس روی او شب هجران سر آمدی

❈۱❈
دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
تعبیر رفت یار سفرکرده می‌رسد ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی
❈۲❈
ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من کز در مدام با قدح و ساغر آمدی
خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی
❈۳❈
فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست آب خضر نصیبه اسکندر آمدی
آن عهد یاد باد که از بام و در مرا هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی
❈۴❈
کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم مظلومی ار شبی به در داور آمدی
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق دریادلی بجوی دلیری سرآمدی
❈۵❈
آن کو تو را به سنگ دلی کرد رهنمون ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی
گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۳۹

تصاویر

کامنت ها

جاوید مدرس اول رافض
2015-12-26T19:46:59
تعبیر ...... یار سفرکرده می‌رسدای کاچ هرچه زودتر از در درآمدیچیست؟ : 29 نسخه (801{تفسیر چیست؟}، 803، 818، 819، 821، 822، 823، 824، 825، 843 و 19 نسخۀ متأخّر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساریرفت : 4 نسخه (827 و 1 نسخۀ متأخّر:867 و 2 نسخۀ بسیار متأخّر: 893، 874؟) قزوینی، سایه، خرمشاهیغزل 430 در 34 هست. نسخۀ 858 به جای مصرع نخست این بیت، مصرع نخست بیت بعد را آورده و لذا در این مورد استناد به 33 نسخه است. نسخۀ مورخ 813 غزل را ندارد. برای مورد مصرع دوم (ای کاچ با املای ای کاج) 34 مستند داریم:ای کاچ : 21 نسخه (801، 803، 818، 819، 821، 822، 823، 824، 825، 827، 843 و 9 نسخۀ متأخّر یا بی‌تاریخ) قزوینی، خانلری، عیوضی، سایه، خرمشاهیای کاش : 13 نسخه (متأخر یا بی‌تاریخ) نیساری ****************************************************************************
ناشناس
2009-12-21T11:55:03
با سلام، در بیت دوم، مصرع دوم واژه "کاش" به اشتباه "کاج" تایپ شده است.---پاسخ: «کاج» صورت قدیمی «کاش» است، در لغتنامه ببینید کاج.
دکتر ترابی
2014-03-01T00:30:39
کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلکرهنمونیم به پای علم داد نکردرمنمون کردن ، وجه معلوم : آن که ترا به سنگ دلی رهنمون کرد ، کاملا درست می نماید( گشتن و شدن به طور معمول فعل را مجهول می کنند ) با پوزش
خسرو ضیغمی
2014-10-28T11:49:23
با سلام .در مصراع دوم بیت نهم خود کلمه کاشکی یعنی ای کاش بدین جهت ای کاش که پایش به سنگی.... از ای کاشکی که ..... بهتر به نظر می رسد
شهریار۷۰
2013-11-23T04:31:21
دوستان در بیت یکی مانده به آخر ، بنا به معنای بیت و شانزده نسخه‌ی کهن ، باید و شاید این‌گونه ضبط شود : آن کو تو را به سنگ‌دلی گشت رهنمون اساسا در اینجا به مصدر رهنمون گشتن و یا رهنمون شدن نیازمندیم و آمدن ترکیب رهنمون کردن در اینجا بی‌هیچ تردید خطاست ؛ دیوان مصحح این بزرگواران گشت رهنمون ضبط کرده است : استاد هوشنگ ابتهاج (سایه)استاد سلیم نیساری استاد محیط طباطباییاستاد سهیلی خوانساری استاد ایرج فرزاد استاد افشار استاد مسعود فرزاد استاد ابوالقاسم انجویرهنمون یا راهنمون کردن ترکیب اشتباهی در زبان فارسی است. منبع:برنامه استاد حسین آهی 1392.05.20
شهریار۷۰
2013-11-23T16:49:29
با درود با ارز پوزش چون امکان اصلاح نظرات پس از ثبت وجود ندارد نتوانستم اشکالی که در درج اسامی استادان ایرج افشار و مسعود فرزاد رخ داد را درست کنم. آری شمس‌الحق بزرگ ولی چه کنیم که آن بزرگواران از جمله علامه محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی در دورانی دست به تصحیح زده‌اند که تکنولوژی پیشرفته دو سه دهه اخیر نبوده و لاجرم با تکیه بر نسخ کمی کار تصحیح را پیش برده‌اند. البته که عنایت دارید تصحیح روان‌شاد احمد شاملو ذوقی بوده و زیاد تمایلی به تصحیح علمی از خود نشان نداده‌اند. این ایراد این‌قدر خودنمایی کرده که آن استادانی که بنده نامشان را بیان کردم ، راهی جز نادیده گرفتن نسخه غنی-قزوینی را نیافته‌اند و مطابق روند تصحیح علمی ، به نسخ کهن و پرشمار و منطبق بر دستور زبان روی‌آورده‌اند. در بسیاری از ابیات غزلیات حافظ ، آنجایی که کفه‌ی ترازو به سمت نسخ کهن تازه کشف شده سنگینی می‌کند (در مقابل تصحیح گران‌قدر غنی-قزوینی) ، ولی ایراد دستور زبانی و لغزش گفتاری چندانی به چشم نمی‌آید ، اکثر مصححان پس از غنی-قزوینی ، اثر این دو بزرگوار را به مثابه حجتی بی‌بدیل انگاشته و کمتر جسارت تغییر در آن را به خود می‌دهند. البته این موضوع در مورد یکی دو تن از مصححان از جمله روان‌شاد احمد شاملو کمتر صدق می‌کند و این بزرگ از آنجا که اشراف تمام بر شعر و ادب فارسی از بسیاری از جهات داشته ، با جسارت هرچه تمام‌تر اشتباهات غیرعمد علامه محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی را از چشمان تیزبین خود فرونگذاشته و به کمک طبع و ذوق بی‌بدیل خود آن‌ها را تصحیح کرده. این کلامی که از من آورده شده ، خلاصه‌ای از بیش از صد برنامه استاد مجازی‌ام حسین آهی است. با سپاس
رضا ساقی
2018-11-29T22:30:25
دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدیکزعکس روی اوشب هجران سر آمدیاین غزل زیبا درفراق شاه شجاع ِ خوش سیما وخوش حرکات سروده شده است هم اوکه حافظ نه به یک دل بلکه به صددل عاشق اوست وهیچ رخدادی نمی تواند آتش فروزان ِمِهراورا خاموش گرداند.شاه شجاع مدّتی حدود سه سال توسط شاه محمود ازشیرازبه بیرون ازشهررانده شد دراین مدّت غزلهای عاشقانه وسوزناک ی زیادی ازجانب حافظِ عاشق پیشه سروده شد ویکی ازآنها همین غزل زیباست.دوش: دیشبماهی: ایهام دارد: 1- یک ماه آسمانی 2- یک نفربارخساری همچون ماه زیبابرآمدی: نمایان شد،طلوع کردسرآمدی :به پایان آمد. معنی بیت: دیشب درعالم رویا وخواب مشاهده کردم که ماهی طلوع کرد( زیبارخساری نمایان شد) که ازپرتو نورروی او سینه ی تاریکی ِ شبِ فراق شکافته شد.ماهی نتافت همچو توازبُرج نیکوییسروی نخاست چون قدت ازجویبارحُسنتعبیر رفت یار سفرکرده می‌رسدای کاج هرچه زودتراز در درآمدیتعبیر رفت: تعبیر شد، تعبیر چنین شد.کاج: کاشدرآمدی: درمی آمد.معنی بیت: خواب مرا تعبیرکردند وتعبیرش این شد که محبوبِ به سفر رفته بزودی بازخواهدگشت.آن سفرکرده که صدقافله دل همره اوستهرکجاهست خدایابه سلامت دارشذکرش به خیر ساقیِ فرخنده فال منکز درمُدام با قدح و ساغر آمدیذکرش به خیر: یادش گرامی باد"ساقی فرخنده فال" کنایه ازشاه شجاع است."مُدام" ایهام دارد:1- همیشه 2-شراب.قدح: جام شراب، کاسه ای که دوکس راسیراب گرداند.معنی بیت: یادش به خیر محبوب خوش طالع من که همیشه با پیاله وساغرشراب می آمد ومارابه عیش ونوش دعوت می کرد.فرخنده بادطلعتِ خوبت که دراَزلببُریده اند برقدِسرواَت قبای نازخوش بودی اَربه خواب بدیدی دیار خویشتا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدیبدیدی: می‌دیدرهبر آمدی: راهنمایی می کرد.معنی بیت: چقدرخوب می شد اگرمحبوب من(شاه شجاع) خوابِ شیراز وروزهای خوش ِ باهم بودنمان رامی دید تابدینوسیله به یاد آن روزگاران می افتاد و خاطرات خوش انگیزه ای دراوایجادمی کرد و اورا به بازگشت به این دیارترغیب وراهنمایی می ساخت.گوغنیمت شمارصحبت ماکه تودرخواب ومابدیده گهیمفیض ِ ازل به زور و زر اَر آمدی به دستآب ِ خِضِر نصیبه ی اسکندر آمدیفیض: بهرمندیفیض ازل: بهره ی ازلی وقسمتی که نصیب آدمی می گردد.آب خضر: آب زندگانی که هم اسکندر وهم خضر درپی یافتن آن بودند وسرانجام نصیب خضرشد وعمرجاودانی یافت.نصیبه: نصیب، قسمت. این بیت کنایه ای به محمودشاه است که بازر وزورتوانست مدّتی برشاه شجاع غلبه کند. دراین بیت تشبیه پنهانی رخ داده است. شاه محمود به اسکندر وخضر به شاه شجاع تشبیه شده است.معنی بیت: بهرمندی ازالطاف ونعمتهای خداوند به زر وزور نیست اگرچنین بود آب زندگانی نصیب اسکندرمی شد که زر وزور بیشتری نسبت به خضر داشت امّا چنین نشد ونصیب خضرگردید. (ای شاه محمود تونیزگرچه به زر وزور موقّتاً توفیق یافته ای بدان که حکومت متعلّق به شاه شجاع است وتوسرانجام شکست خواهی خورد.) سکندررا نمی بخشند آبیبه زور وزر میسّرنیست این کار آن عهد یاد باد که از بام و در مراهر دَم پیام یار و خط دلبر آمدیمعنی بیت: یاد آن روزگاران به خیر ونیکی باد که هرلحظه از گوشه ای پیغام یار ودست خط دوست دریافت می کردم.آن غالیه خط گرسوی مانامه نوشتیگردون ورق هستی ما درننوشتیکی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلممظلومی اَر شبی به دَر داور آمدیرقیب: در اینجا کنایه ازشاه محموداست که فرصت ستمگری پیداکرده است.مجال: فرصتکی یافتی رقیب مجال: رقیب کی فرصت پیدامی کرد؟داور: قاضیمعنی بیت: ای حبیب(ای شاه شجاع) اگر دادگستری پیشه می کردی وبه مظلومین وستمدیدگان فرصتِ دادخواهی ورجوع به قاضی می دادی امروز رقیب توکی فرصتِ این یکّه تازی وستمگری پیدامی کرد؟ توبه مظلومین فرصت دادخواهی ندادی تااینکه امروز روزگارتو راتنبیه کرد ورقیب تو فرصت جولان پیدانمود.به قد وچهره هرآنکس که شاه خوبان شدجهان بگیرد اگر دادگستری داندخامان ره نرفته چه دانند ذوق عشقدریادلی بجوی دلیری سرآمدیخامان: ناپختگان، بی تجربه ها، خامان ره نرفته: بی تجربه هایی که هرگزراه نپیموده اند، کنایه از اطرافیان بی کفایت شاه شجاع که خالی ازذوق عشق بودند ونتوانستند باابرازعشق صادقانه ازشاه شجاع حمایت کنند. حافظ که خودرا عاشق صادق ووفاداربه شاه می داند وباکینه ورزیِ بدخواهان موردِ غضب شاه قرارگرفته، اینک فرصتی یافته وبه شاه کنایه می زند که تو دوست ودشمن خویش رانمی شناسی! آنها که جای مرا درنزد تو اشغال کرده اند ازلذّت عشق بی خبرند وصرفاً به سبب حفظ منافع شخصی گِرد توجمع شده بودند ودیدیم که چگونه درشرایط سخت پشت توراخالی کرده وبه رقیب توکمک نمودند. دریا دل: توانا وسخاوتمندوبی باکسرآمد: توانمند وکارآمد،خاصمعنی بیت: بی تجربه های سرد وگرم نچشیده ازذوق عشقبازی بی بهره اند آنها اهل کام ونازند چه می دانند که درچنین شرایطی چگونه باید جانبازی کنند؟ توباید پختگان،دلیران و سخاوتمندان ِ کارآمدراگرداگرد خود جمع می کردی تا درچنین روزی بتوانند ازتو محافظت کنند.اهل کام وناز رادرکوی رندی راه نیسترهروی باید جهانسوزی نه خامی بی غمیآن کوتو را به سنگ دلی کرد رهنمونای کاشکی که پاش به سنگی برآمدیآن کو: آن کسی کهرهنمون کرد: راه نشان داد، راهنمایی کرد معنی بیت: آن کسی که تورابه ستمگری وبیداد راهنمایی کرد(و باعث نزول این بلا برسرتو شد) ای کاش که خودش گرفتاربلا ومصیبت گردد. گر دیگری به شیوه ی حافظ زدی رقممقبول طبع شاه هنرپرور آمدیرقم زدن: مرقوم داشتن، کنایه ازسرودن این غزلمقبول: مطلوب،قابل قبول طبع: مزاج،خوی وسرشتمعنی بیت: اگر شخص دیگری غیرازحافظ، این سخنانِ دلسوزانه رابیان می کرد قطعاً درنظرشاهِ هنرپرور جایگاهی والا پیدامی کرد(افسوس دست حافظ نمک ندارد ودلسوزیها وعشق وارادت صادقانه ی اومورد توجّه شاه قرارنمی گیرد)چه جرم کرده ام ای جان ودل به حضرت توکه طاعت من بیدل نمی شودمقبول
در سکوت
2022-12-19T05:08:07.8286902
این غزل را "در سکوت" بشنوید