حافظ:چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری
❈۱❈
چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری
خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری
ز کفر زلف تو هر حلقهای و آشوبی
ز سحر چشم تو هر گوشهای و بیماری
❈۲❈
مرو چو بخت من ای چشم مست یار به خواب
که در پی است ز هر سویت آه بیداری
نثار خاک رهت نقد جان من هر چند
که نیست نقد روان را بر تو مقداری
❈۳❈
دلا همیشه مزن لاف زلف دلبندان
چو تیره رای شوی کی گشایدت کاری
سرم برفت و زمانی به سر نرفت این کار
دلم گرفت و نبودت غم گرفتاری
❈۴❈
چو نقطه گفتمش اندر میان دایره آی
به خنده گفت که ای حافظ این چه پرگاری
فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۴۳
تصاویر
![](https://i.ganjoor.net/images/hafez-ghazvinighani/orig/0439.jpg)
![](https://i.ganjoor.net/images/hafez-princeton/orig/0236.jpg)
![](https://i.ganjoor.net/images/006814124-hathitrust/orig/0300.jpg)
کامنت ها