گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حافظ:شهریست پرظریفان و از هر طرف نگاری یاران صلای عشق است گر می‌کنید کاری

❈۱❈
شهریست پرظریفان و از هر طرف نگاری یاران صلای عشق است گر می‌کنید کاری
چشم فلک نبیند زین طرفه‌تر جوانی در دست کس نیفتد زین خوبتر نگاری
❈۲❈
هرگز که دیده باشد جسمی ز جان مرکب بر دامنش مبادا زین خاکیان غباری
چون من شکسته‌ای را از پیش خود چه رانی کم غایت توقع بوسیست یا کناری
❈۳❈
می بی‌غش است دریاب وقتی خوش است بشتاب سال دگر که دارد امید نوبهاری
در بوستان حریفان مانند لاله و گل هر یک گرفته جامی بر یاد روی یاری
❈۴❈
چون این گره گشایم وین راز چون نمایم دردی و سخت دردی کاری و صعب کاری
هر تار موی حافظ در دست زلف شوخی مشکل توان نشستن در این چنین دیاری

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۴۴

تصاویر

کامنت ها

محمد حسنپور
2016-09-05T02:30:33
من این بیت رو در یه نسخه قدیمی اینجور دیدم :هر کس که دیده باشد جسمی زجان مرکباز خاکیان مبادا بر دامنش غباری
ت
2016-04-19T16:35:58
سال ( دنیا)دگر که دارد امید نوبهاری
مقداد ابوالفضلی
2008-12-25T23:51:31
در رابطه با این غزل د بیت سوم بر اساس نسه قزوینی-غنی آمده استجسمی که دیده باشد از روح آفریدهزین خاکیان مبادا بر دامنش غبارییا مهدی فاطمه---پاسخ: با تشکر از دقت نظرتان، من دو نسخه از تصحیح قزوینی-غنی در اختیار دارم و در هیچکدام ضبط پیشنهادی شما را ندیدم، تنها موردی که در حاشیه‏ی آنها اشاره شده بدل «خاکدان» به جای «خاکیان» است. در هر صورت ضبط پیشنهادی شما را به عنوان نسخه‏ی بدل نگاه می‏داریم.
@
2010-12-23T16:41:36
فالم درست در اومد.
فرخ مردان
2017-09-05T19:28:45
عجب جایی بوده شیراز!
رضا ساقی
2018-12-04T23:25:23
شهریست پرظریفان و از هر طرف نگارییاران صلای عشق است گر می‌کنید کاریگویند که حافظ این غزل زیبارا درزمان به میمنتِ به تخت نشستن شاه زین العابدین فرزند وجانشین شاه شجاع سروده است. باتوجّه به اینکه هیچ اسمی برده نشده وهیچ سند موثّقی دراین مورد وجود ندارد ازاظهارنظردراینباره خودداری می گردد.ظریف:زیبا،خوشگل،لطیف،نکته سنج، خوش طبعصَلا : آواز دادن و فراخواندن، با بانگ بلند دعوت به امری کردن.صلا: نداوبانگ دعوت معنی بیت: (شیراز) شهربا صفائیست پرازخوشگل وخوش اندام است که ازهرسوزیبارویی جلوه گری می کند ای دوستان وهمدمان اگرتمایل به عیش وعشقبازی دارید وقت وقت است بشتابید.ازبس که چشم مست دراین شهردیده امحقّاکه مِی نمی خورم اکنون وسرخوشمچشم فلک نبیند زین طُرفه‌تر جوانیدر دست کس نیفتد زین خوبتر نگاریطُرف: چیز تازه و نو و خوشایند،شگفت آور،معشوق ،شعبده بازمعنی بیت: روزگار، جوانی خوش ونوخاسته ترازاین به چشم خود ندیده است تاکنون کسی نگاری بی نظیر به این زیبایی وخیال انگیز نداشته ونخواهد داشت.(اگرحدس وگمان شارحان درباره ی شان نزول غزل درست حقیقت داشته باشد این توصیفاتی که حافظ ازاین نگارجوان کرده مربوط به شاه زین العابدین است درغیراینصورت احتمالاً شخص خاصّی مدّ نظرحافظ بوده که برما روشن نیست)دگرحور وپری را کس نگویدباچنین حُسنیکه این رااینچنین چشمست وآن راآنچنان ابروهرگز که دیده باشد جسمی ز جان مرکّببردامنش مبادا زین خاکیان غباریجسم: تن، پیکرمرکّب: ترکیب شده،تشکیل شده درآمیختهخاکیان: مردمان جهان خاکی معنی بیت: هرگز کسی ندیده  که جسمی، به این لطافت باجان درآمیخته شده باشد جسمی که کلاً ازروح خلق شده، جنس اوآسمانیست وبه زمینیان تعلّق ندارد. ای کاش که بردامن لطیف اَش غباری ازخاکِ آدمیان ننشیند وهمچنان پاک وآسمانی بماند.حافظ اظهارامیدواری می کند که جسم وجان پرنیانی ِ این جوان نوخاسته، ازدسیسه وکیدِ دشمنان مصون ماند وخاطرنازکش به کدورت نیالاید.به نیم بوسه دعایی بخرزاهل دلیکه کیدِ دشمنت ازجان وجسم داردبازچون من شکسته‌ای را از پیش خود چه رانی؟کم غایت توقّع بوسیست یا کناریشکسته:  شکسته نفس، متواضع وقانع ،آزرده خاطر،دل شکستهکِم: که مراغایت: نهایت، حداکثر. توقّع: انتظارکناری: همآغوشیمعنی بیت: ای حبیب نازنین، همچون من ِ شکسته نفس وخاطرشکسته رابرای چه ازخود می رانی؟ من که کمترین توقّع وانتظارراازتودارم انتظارمن یک بوسه یا درکنارهم بودن وهمآغوشیست واین توقّع چندان زیادی نیست.بکن معامله ای وین دل شکسته بخرکه باشکستگی اَرزد به صدهزار درستمی بی‌غش است دریاب وقتی خوش است بشتابسال دگر که دارد امیّد ِنوبهاریبی غش: خالص و ناب،صاف و زلال.معنی بیت: ای دل،اکنون که وقت خوشی دست داده وباده ی ناب و زلال نیزدردسترس است مصلحت آنست که به عیش ونوش بپردازی چه تضمینی هست که سال دیگری باشد ودوباره شاهد فرا رسیدن بهارباشیم اکنون را دریاب.ساقیاعشرت امروزبه فردامفکنیازدیوان قضا خطّ امانی به من آردربوستان حریفان مانند لاله و گلهر یک گرفته جامی بر یاد روی یاریحریفان: هم پیاله ها معنی بیت: درباغ وبوستان همدمان وهم پیاله ها همانند لاله وگل جام باده به دست گرفته و به یادِ روی یارخویش  مشغول عیش ونوش هستند.به چمن خرام وبنگربرتخت گل که لالهبه ندیم شاه ماند که کف ایاغ دارد.چون این گِره گشایم وین راز چون نمایمدردیّ و سخت دردی کاریّ و صعب کاریشهرپراست ازظریفان، وقت، وقتِ عیش ونوش است وباده بی غش وزلال، گل ولاله جام باده بدست گرفته اند همه چیزدست به دست هم داده ونوید یک شادمانی بی نظیرمی دهند امّا افسوس که محبوب دل حافظ، روی خوش نشان نمی دهد وحافظ ِ شکسته نفس و کم توقّع راازخودمی راند! درچنین شرایطی حتّا اگراز هرطرف نگاری جلوه فروشی کند بازهم نمی توانددردِ دل حافظ راتسکین بخشد.معنی بیت: چگونه این گِرهی که درکارم افتاده رابازکنم واین رازباکه گویم وچگونه گویم دردی دارم سخت دردی وکاری که سخت ترین کارهاست.زیرکی راگفتم این احوال بین خندید وگفت:صعب روزی بوالعب کاری پریشان عالمیهر تار موی حافظ در دستِ زلف شوخیمشکل توان نشستن در این چنین دیاری"دردست زلف شوخی" کنایه از بی پروا بودنِ خوبرویان،دست درازی ومرزشکنی آنهاست."نشستن "کنایه اززندگی کردنمعنی بیت: خوبرویان دراین دیار بی پروا ومرزشکن هستند هر تارموی حافظ را زلف نگاری شوخ وشنگ گرفته وبسوی خودمی کشند درچنین شهری چگونه می توان راحت زندگی  کرد.ماآزموده ایم دراین شهربخت خویشبیرون کشیدبایدازاین وَرطه رخت خویش
در سکوت
2022-12-19T05:16:49.1866732
این غزل را "در سکوت" بشنوید
مسعود بهنود
2023-01-28T22:07:27.803288
با سلام من نسخه‌ای از دیوان حافظ و در اختیار دارم که متعلق است به حداقل ۵۰ سال قبل هست و انتشارات امیرکبیر چاپ کرده، با خونویسی استاد جواد شریفی، تذهیب جناب عبدالله باقری و تابلوها و تصاویری از استاد محمد تجویدی. در این نسخه بیت اول اینطور آمده : شهریست پر حریفان‌ وز هر طرف نگاری ... اما شما درج کردید شهریست پر ظریفان !!!
حمید رضایی
2023-03-17T14:18:13.6340851
"گر" در گرمی کنید کاری رو نباید اگر خواند بلکه باید گرم خواند، یعنی کاری رو گرم کردن در اینجا عشق رو گرم کردن، چون داره صلا می زنه که یاران کار عشق رو گرم کنید