گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حافظ:نوش کن جام شراب یک منی تا بدان بیخ غم از دل برکنی

❈۱❈
نوش کن جام شراب یک منی تا بدان بیخ غم از دل برکنی
دل گشاده دار چون جام شراب سر گرفته چند چون خم دنی
❈۲❈
چون ز جام بیخودی رطلی کشی کم زنی از خویشتن لاف منی
سنگسان شو در قدم نی همچو آب جمله رنگ آمیزی و تردامنی
❈۳❈
دل به می دربند تا مردانه وار گردن سالوس و تقوا بشکنی
خیز و جهدی کن چو حافظ تا مگر خویشتن در پای معشوق افکنی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۷۸

تصاویر

کامنت ها

احمدعلی غلامی
2015-09-04T14:08:58
می توان تقسیم بندی فوق را برای غزل فوق ارائه نمود:1- هدف غزل: آموزشی و تربیتی 2- موضوع غزل: شراب به معنی نوشیدن و از خویشتن راه شدن3- ایده اصلی غزل: بهره بردن از جامی که باعث ازدل برکندن غم شود4- روش و چگونگی دستیابی : قوی به صفت سنگسان و نه متغیر و سیال به معنی سطح آن5- جمع بندی شاعر در غزل: بعد از انجام مراحل 2 تا 4 " خــــیزیدن و جهد کردن" ==> "افکندن خویش در پای معشوق"
محمد
2019-06-23T09:45:31
فرخ خان شما به من تبریز حساب کردی شد سه لیتر . ولی حضرت حافظ خیلی نظر بلند تر از این حفا بود یک من بختیاری منظورش بود یعنی شش لیتر.
حمیدرضا
2020-06-19T18:41:54
به نقل از استاد علی میرافضلی در کانال تلگرام ایشان (چهارخطی)، نشانی مطلب:«... سرگرفته را در این بیت حافظ نیز می‌بینیم:دل گشاده دار چون جام شرابسر گرفته چند چون خُمّ دنیهم رباعی ظهیر و هم بیت حافظ، معنای کنایی سرگرفته را در تقابل با دل‌گشاده و خرّم و خندان روشن می‌دارد. استاد حسینعلی هروی در شرح بیت حافظ نوشته است: «سرگرفته یعنی مبتلا به سر درد. و سرگرفته بودن خم شراب، اشاره به این دارد که سر خم را با خشت و گل و پارچه می‌بستند تا شراب، هنگام جوش آمدن، سرریز نکند و از تصرّف هوا نیز مصون باشد. در تصوّر شاعر، خُم به سبب سر درد، سر خود را بسته است و بسته بودن سر خُم را به دستمال به سر بستن آدم هنگام سر درد تشبیه کرده است. مولانا فرماید:ای خُمّ خسروان که تو داروی هر غمیرنجور نیستی تو چرا سرگرفته‌ای؟».به نظر می‌رسد تصویر رنجوری خُم را مولانا با تصرّف ذوق و خیال، ساخته است و رنجوری جزو معنای اصلی اصطلاح سرگرفته نیست. همینجا بیفزایم که علامه قزوینی در توضیح ترکیب «خُمّ دنی»، دَن را خُم قیراندود دراز و باریک که پایه‌اش را در زمین می‌کارند، دانسته است، و ندیده‌ام که کسی به ایهام «دنی» توجه کرده باشد. دنی، اینجا هم معنی پست و دون می‌دهد و هم خُمی که از نوع دَن است. »پایان نقل قول،«دن» به معنای نوعی خم در بوستان سعدی هم به کار رفته:به میخانه در سنگ بر دن زدندکدو را نشاندند و گردن زدند
فرخ مردان
2017-09-07T13:03:32
حضرت حافظ نظر بلند بوده در همه امور. یه من میشه سه لیتر لامصب.
رضا
2017-08-24T13:56:26
نوش کن جام شراب یک منیتا بدان بیخ غم از دل بَرکنیمعنی بیت:برای اینکه بتوانی غم واندوه راازریشه نابود کنی، جام شرابِ بزرگ به اندازه یک منی انتخاب کن!چنانکه پیشتر نیزگفته شده، شراب دردستِ حافظ سلاحی کارساز برای مقابله با افکارپوسیده ی تصوّف،زهدِ ریایی وعبادتِ ازروی طمع ورزیست.حافظ باانتخابِ "شراب وساقی" وبرجسته سازی آنها می خواهدنبردبین راستی و درستی وریا وتزویر ودروغ رااستمراربخشد. چراکه درنظرگاهِ او نهالِ "انسانیّت،وارستگی وآزادگی" فارغ ازتعصّب های قومی، فرقه گرایی ومذهبی، درشرایطِ جدال بین راستی ودروغ،فرصتِ رشدونموِّ مناسب تری پیدا کرده وسریعتربه ثمرمی نشیند. ازهمین روست که حافظ دراغلب غزلیّاتش ازشراب وساقی سخن می گوید.دل گشاده دار چون جام شرابسر گرفته چند چون خُم دَنیدنی: معنای زیادی دارد.یکی ازآنها خسیس بودن است. حافظ به سببِ بسته بودنِ خم آن را خسیس شمرده وتوصیه کرده همانندِ اونباشیم.دهانه ی جام باز وگشاد ودهانه ی خُمره بسته وپوشیده است. حافظِ خوش ذوق ازاین تضاد بهره جسته ومضمونی زیبا خَلق کرده است. جالب است که حافظ قصدِ بیان هرمطلبی را که داشته باشد،این توانایی را دارد که باادبیّاتِ میخانه وبا واژه های شراب وساقی ومستی مطرح سازد.! دلیل این کارروشن است،اوبابکارگیری این واژه ها،حساسیّتِ شیخ وزاهد وعابد رابرمی انگیزد وآنهارابه آوردگاه دعوت می کند! اوهربارکه این واژه هارابکارمی بردبرطبلِ مبارزه می کوبد وآتش نبرد رافروزنده ترمی سازد تاچهره ی حق وحقیقت، زیرابرهای دروغ وتزویرمدفون نماند.معنی بیت: دل راهمچون جام شراب،گشاده وبازنگاهدار(همیشه شادباش ولبخندبرلب داشته باش) و هرگز مانندِ خُم سردرگریبان فرومکن وغمگین وعبوس منشین وخسیس مباش که اینها نشانه ی فرومایگیست.چون ز جام بیخودی رَطلی کشیکم زنی از خویشتن لافِ منیاین بیت می تواندطعنه ای به صوفی وزاهد باشد که بیشترازآنکه سعی کنند خداراببینند خودرامی بینند وباتفاخر وغرور،تقوا وپارسایی خودرابه رخ دیگران می کشند.معنی بیت: وقتی توانسته باشی ازشرابی که توراازخود بیخود کند پیمانه ی بزرگ وسنگینی سربکشی وبنوشی آنوقت دیگر ازخود لاف نمی زنی وتعریف وتمجیدِ بیهوده نمی کنی بلکه خودرافراموش کرده وفقط به معشوق می اندیشی.سنگسان شو در قدم نی همچو آبجمله رنگ آمیزی و تردامنیسنگسان:مانندسنگ باشدر پایداری و استواری ،رنگ پذیرمباشمعنی بیت: درعاشقی مثل سنگ باش.مانند آب مباش که هرلحظه آلوده به رنگی می شودو دامنش‌همیشه به ریا وتزویرتَراست!.آب منعکس کننده ی هررنگیست که درمقابلش قرارمی گیرد.پس رنگ پذیراست وریاکار. ثابت قدم نیست درعاشقی بایست که مثل سنگ یک رنگ وثابت قدم بود، تردامنی کنایه از آلودگی به رنگ وریاست است. دل به مِی دربند تا مردانه وارگردنِ سالوس و تقوا بشکنی"دل به می دربند" یعنی میخوارگی کن"سالوس"کسی را گویند که خود را به چرب زبانی و زُهد و صلاح ظاهری جلوه دهد و مردم را بفریبد و با همه دروغ گوید و همین مردفریبنده را سالوسی گویند و اصل معنی سالوس، فریب است . لوس بمعنی تملّق و چرب زبانی و مردم را به زبانِ خوش فریفتن و خود را صادق جلوه نمودن است.معنی بیت: می بنوش تاروراست باشی،می بنوش تاجرات وشهامت پیداکنی که بتوانی گردن ریاکاری وتزویر وتقوا رابشکنی. ازباده ی عشق که جامی بنوشی، تقوا وتزویر درنظرت یکی خواهدشد وجزراستی هر چه هست ناراستی خواهدبود.خیزوجَهدی کن چو حافظ تا مگرخویشتن درپای معشوق افکنیبرخیز و مانند حافظ سعی کن تا شاید توانسته باشی خود را درزیر پای معشوق بیندازی که این تنهاراهِ رستگاریست.
paradox
2022-03-27T00:22:10.4927107
من با آنکه هیچ گونه اعتقاد به این دین و این مسائل ندارم اما هر وقت فال حافظ گرفتم شوکه شدم. شب سال تحویل فال گرفتم و گفتم برای شادی روحت یک پیک از سه لیتر شرابی که ریختم و کنج اتاقمه میخورم، که حافظ در پاسخ این غزل رو بهم داد و مثل همیشه منو شوکه کرد. نوش کن جام شراب یک منی *** تا بدان بیخ غم از دل برکنی دل گشاده دار چون جام شراب *** سر گرفته چند چون خم دنی
در سکوت
2023-01-16T01:58:10.6648186
این غزل را "در سکوت" بشنوید: پیوند به وبگاه بیرونی