نحوه استفاده از ضمیر ناخودآگاه چگونه است؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
مطالعات نشان دادهاند، داشتن تردید نسبت به خود یا افکار خود توانایی عملکرد مناسب شما را محدود کرده و بر رسیدن به آنچه که قادر به انجام آن هستید اثر میگذارد. به عبارت دیگر، اگر به خودتان، قابلیتها و شانستان برای موفقیت تردید دارید، خودتان را آمادهی شکست کردهاید. به یاد داشته باشید افکار منفی نسبت به خودتان، بازتابدهندهی خود واقعی شما نیست، حتی اگر با گذشت زمان، این رفتارهای اجتماعیِ کسب شده و الگوهای فکری، واقعی به نظر برسند.
هر زمان که دیدید نسبت به خود یا تواناییهایتان احساس منفی دارید، یک گام به عقب برگشته و درباره این موضوع فکر کنید. از خود بپرسید چه دلیلی وجود دارد که باعث شود در این کار موفق نشوید، و به زودی متوجه این امر خواهید شد که داشتن این افکار مشکوک و شبههبرانگیز نسبت به خودتان هیچ پایه و اساس واقعی ندارد.
تا زمانی که تلاش نکردهاید، هرگز متوجه موفقیت یا عدم آن نخواهید شد. به چشم یک تجربه به آن نگاه کنید (بدون جمعآوری اطلاعات به نتیجهای قطعی نخواهید رسید)، و هر موقعیت به تحقیق و بررسی مخصوص به خود نیاز دارد.
۲. مثبتتر فکر کنید
به عبارت ساده، هر چقدر بیشتر به خودتان و تواناییهایتان ایمان داشته باشید، احتمال تلاش و موفقیت شما بیشتر خواهد بود. وقتی افکار منفی و پُر از تردید دربارهی خود را از بین ببرید، باید آنها را با افکار سازندهتر و مفیدتر جایگزین کنید. برای این کار استعدادها و قابلیتهایتان را باور داشته باشید، و یاد بگیرید که تعریف و تمجیدهای مثبت دیگران را بپذیرید.
نقاط قوت، استعدادها و تواناییهای هر فرد را به رسمیت بشناسید، از جمله خودتان را.
به جای انگشت گذاشتن روی خطاها یا نقاط ضعفتان تلاش کنید تا آنچه را که قابل تغییر است، شناسایی کنید.
یاد بگیرید که وقتی با خودتان صحبت میکنید، مثبت باشید. یک روش خوب برای شروع تفکر مثبتتر این است که، چیزهایی را که در مورد خودتان به هیچکس نمیگویید، به خودتان هم نگویید.
هر زمان که یک فکر منفی به ذهنتان وارد میشود، تلاش کنید تا با قدردانی از یک نکتهی خوب دربارهی خودتان به آن پاسخ دهید.
پیش از تلاش برای بهکارگیری تواناییهای ذهن ناخودآگاهتان، بهتر است طرز تفکر آگاهانهی خود نسبت به اهداف و آرزوهایتان را تغییر دهید. حتی اگر رؤیاهای بزرگی دارید، واقعبین بودن و انتخاب اهداف قابل کنترل و دستیافتنی اهمیت زیادی دارند. بهترین اهداف، اغلب به عنوان اهداف هوشمندانه (S.M.A.R.T) خوانده میشوند که دارای این خصوصیات هستند: مشخص (Specific)، قابل اندازهگیری (Measurable)، دستیافتنی (Achievable)، نتیجهگرا (Results-focused)، و مقید به زمان (Time-bound).
مشخص: با خودتان دربارهی امیدها و آرزوهایتان رُک و صریح باشید.
قابل اندازهگیری: اطمینان حاصل کنید که نتایج هدف شما را میتوان اندازه گرفت. در پایان باید بفهمید که به هدفتان رسیدهاید یا نه.
دستیافتنی: با داشتن هدفی که به آسانی قابل دستیابی نیست، خود را برای شکست آماده نکنید. اطمینان حاصل کنید که هدف شما چیزی است که از نظر منطقی و با توجه به دانش و مهارت فعلیتان، دیر یا زود به آن دست خواهید یافت.
نتیجهگرا: مطمئن شوید که هدف شما یک نقطهی پایان دارد و مجموعهای از فعالیتهای بیپایان نیست. باز هم مهم است که بدانید آیا در پایان به هدفتان میرسید یا نه.
مقید به زمان: ساختار هدف شما باید در یک بازهی زمانیِ واقعبینانه باشد. بازهی زمانی باید به اندازهی کافی واقعی بوده تا اجازهی انجام کار لازم را به شما بدهد، همچنین داشتن حس فوریت و ضرورت آن (مانند یک مهلت خودخواسته) مانع به تعویق انداختنهای بیپایان از جانب شما شود.
اتمام نسخهی خطی یک کتاب در طول یک مهلت خودخواسته و ارسال آن به ناشران، میتواند نمونهای از یک هدف هوشمندانه باشد، به جای آنکه سادهانگارانه امیدوار باشیم که کتاب منتشر شود و هرگز زمانی برای اتمام نوشتن آن پیدا نکنیم.