این همانی گرشاسپ و رستم
گرشاسپ یا کرساسپ در اصل مرکب است از کرس=راهزن و سپ= در هم کوفتن یعنی در مجموع به معنی در هم شکننده راهزنان و ستمگران است. قهرمانی وی نیز نظیر روتستهم در سمت دریای فراخکرت یعنی مازندران است. پدر وی ثریته را سگهای وحشی جنگلی (ببران مازندران) می درند. روتستهم (رستم، ریشه کن کننده ستمگران) بنا به قول مارکوارت ایرانشناس معروف آلمانی همان گرشاسپ است. چه هفتخوان رستم نیز در مازندران اتفاق می افتد و در شاهنامه رستم هم از همان خانواده گرشاسپ است. سگستان رستم یا همان سرزمین سگساران همان سرزمین کاسپیانه (کا-سپی-یانه، یعنی محل سگپرستان) است. در عهد کوروش و هخامنشیان این قهرمان مازندران با نام اصلیش آترادات پیشوای مردان (آماردان) نامیده می شده است. وی لشکریان آشوری (دیوان مازندران) را که در آغاز حکومت آشوربانیپال به رهبری شانابوشو برای دستگیری خشثریته (کیکاوس) به شهر آمل مازندران آمده بودند تار مار می نماید و ایران برای نخستین بار صاحب دولتی مستقل و مقتدر میگردد. در داستان عبری و آرامی آهیگر نام وی آهیگر (اخگر)است، همانکه در اساطیر ایرانی کاوه آهنگر سمت البرز معرفی شده است. در آذربرزین نامه نام وی آذر برزین است که این نامها به اصل نام وی یعنی آترادات (یعنی مخلوق آتش) بسیار نزدیک هستند.