شهر زیر زمینی کشف شده در کپادوکیه دارای نام ایرانی نِسا (نشا) بوده است
گفته شده است درینکویو (یعنی روستای چاههای عمیق) در مرکز ترکیه قرار گرفته است و این شهر زیرزمینی مکشوفه در آن در ۱۳ طبقه در عمق ۸۵ متری زیرزمین ساخته شده است. آن به اندازه ای بزرگ است که میتواند ۳۰،۰۰۰ سکنه را به همراه احشام و غذایشان در خود جای دهد. این شهر در دوران اوج تمدن ایران پیش از اسلام ساخته شده و آثار زیادی از مظاهر زرتشت در آن پیدا شده است. هنوز معلوم نیست زرتشتیها چرا این شهر زیرزمینی را و برای چه منظوری و فرار از چه چیزی ساخته بودند. دانشمندان میگویند با تکنولوژی امروز ساخت آن دهها سال طول میکشد و آن را هم ردیف اهرام مصر میدانند.
نام شهر هیتی نِسا یا نشا در زبانهای کهن ایرانی مرکب است از نی-سا یعنی محل آسودن در پایین و زیر زمین و یا نی-شا (یعنی جای پایینی) است به نظر میرسد این نامی بوده باشد که مغان ناحیه کپادوکیه بدین شهر زیر زمینی خود داده بودند. جایگاه این شهر بر روی نقشه های تقریبی، کمی شرقی تر تصور و ترسیم گردیده و غالباً به خطا با شهر کانش یکی گرفته شده است. سه لوحه در کول تپه (کانش باستانی) پیدا شده است که ضمن آنها شخصی موسوم به آنیتاس فرزند پیت خاناس پادشاه کوسارا (کایسری) در دست است که سر گذشت مبارزات خود و پدرش را برای نیل به قدرت در مقابل شهرهای رقیب به نامهای نسا، زالپووا، پوروش خاندا، سالاتی وارا و حاتی (هاتوساس) شرح میدهد. این شهرها به سهولت مقهور شدند. آخرین شهر (پایتخت دولت هیتی) ویران گشت و لعنت شده اعلام شد. شاه آنیتاس، پس از در هم شکستن مخالفان، محل اقامت خود را به نسا انتقال داد که گروهی آن را با کانش (کول تپه) یکی دانسته اند. در حالی که مسلم به نظر میرسد شهر زیر زمینی نسا (نشا) همین شهر زیر زمینی درینکویو است که در همان عهد آنیتاس و اخلاف وی ایجاد شده باشد و خود مغان کپادوکیه در ایجاد این شهر زیر زمینی سهم اساسی نداشته اند.
تعجبی ندارد که این شهر باستانی فاقد نقش و نگار و نوشته است چه مغان از سنت روایات شفاهی بهره می جسته اند و تن به کتابت نمی داده اند. چنانکه از روایات یونانیان و رومیان بر می آید مغان کپادوکیه پرستنده ایزدان میثره (مهر) و اهورامزدا (وارونا) و آذر (الهه آتش) بوده اند. چنانکه می دانیم در روایات اوستایی مربوط به ورجمکرد در وندیداد از شهر زیر زمینی جمشید (=شاه مؤبد) سخن به میان آمده است که می تواند اشاره به همین شهر زیر زمینی مؤبدان کپادوکیه بوده باشد. گرچه جمشید تاریخی (شاه موبد تاریخی ایران) همان سپیتمه داماد و ولیعهد آستیاگ (آخرین پادشاه ماد) بوده است و مراکز حکومت محلی اش شهر شوشی قراباغ (ورجمکرد) و مراغه (رغه زرتشتی) بوده است. در شاهنامه وی بیشتر تحت القاب گودرز کشوادگان (شیواسخن دارای سرودهای با ارزش) و هوم عابد معرفی شده است. او در عهد کی آخسارو (کیخسرو) در دستگیری مادیای اسکیتی (افراسیاب تورانی) در کنار مراغه نقش اساسی داشته است. از وی و همسرش آمی تیدا (دختر آستیاگ) مگابرن ویشتاسپ (تیگران، حاکم ارمنستان و ماد سفلی) و زریادر سپیتاک (زرتشت سپیتمان، حاکم آذربایجان و اران) زاده شده بودند که در عهد حکومت کورش سوم (کورش بزرگ) به عنوان پسر خواندگان یا برادر خواندگان کورش محل فرمانروایی ایشان از آنجا ها به گرگان و بلخ منتقل شد.
چنانکه گفته شد دلیل انتساب این شهر زیر زمینی به جمشید (جم-خشئت) خود معنی لفظی نام وی یعنی شاه مؤبد صاحب جام بوده است. چه نامهای روحانیون کهن ایرانی و سکایی یعنی جم و گبر و مغ و اسکیت (اسکیث، به یونانی یعنی جام و پیاله) و اسکولو (سُکوره، اسکلاو، اسلاو) جملگی به معنی مؤبد دارنده جام آیینی شراب هوم بوده است. اعراب از روی کلمه جم (جام، الجم) عنوان عجم را برای ایرانیان ساخته اند.