چگونه از آتش موسی به معبد سرابیط در صحرای سینا رسیدیم
جناب کردوان افتخاری در صفحه فرهنگ و زبانهای باستانی ایران این سؤال را مطرح کردند که منظور از مصرع اول در بیت دوم این شعر حافظ چیست؟:
“بلبل ز شاخ به گلبانگ پهلوی***میخواند دوش درس مقامات معنوی
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل***تا از درخت نکته ی توحید بشنوی”
Sina Kamal Abadi از چه لحاظ کردوان جان؟
Javad Mofrad گویا در وادی ایمن نور الهی به صورت آتشی بر درختی نشسته بود و خدای یکتا از آنجا با موسی سخن گفت. ظاهراً اشاره به اساطیر خدایان و الهه های مصری است چه الهه هاثور (یعنی منزلگاه هوروس خدای دور دست آسمان) همسر هوروس الهه درخت، خصوصاً درخت چنار به شمار می رفته است.
Sina Kamal Abadi Parsa Daneshmand Javad Mofrad جناب مفرد دقیقا اشاره به درختی است که میسوخت و خدا در آن آتش با موسی صحبت کرد. اما من متوجه بخش دوم کامنت شما نشدم، این اسطوره ریشه در اسطورههای هاثور دارد یا حضرت حافظ به “هاثور” اشاره کرده است؟
Javad Mofrad جناب سینا. اساطیر مصری به واسطه یهود به اعراب و از آنها به ایرانیان رسیده است. من به منشأ درختی اسطوره ای اشاره کردم که روح خداوندی بر آن نشسته است. مسلماً حافظ و حتی اعراب و یهود قرون وسطی هاثور را نمی شناختند. حال باید بگردم ببینم پیشینیان چه نظری داشته اند. درخت اسطوره ای می سوخته یا آتش خداوندی نور گونه بر آن نشسته بوده است؟ شاید فیلم ده فرمان در این مورد کمک کند.
Javad Mofradلغت نامه دهخدا: “وادی ایمن . [ ی ِ اَ م َ ] (اِخ ) وادی مقدس را گویند و آن بیابانی و صحرایی است که در آنجا ندای حق سبحانه و تعالی به موسی علیه السلام رسید. (برهان ). صحرایی که موسی علیه السلام با زوجه ٔ خود به وقت شب در آن صحرا میرفتند. اتفاقاً به سبب وضع حمل آن عفیفه جست و جوی آتش نمودند. ناگاه از دور روشنی بنظر آمد. چون قریب رفتند بر درختی نور یافتند….”
Javad Mofrad ممنون سینا عزیز و جناب افتخاری. سؤال شما باعث شد رابطه هاثور با وادی ایمن را هم نگاه کنم. ظاهراً با هم مرتبط هستند. وادی ایمن را صحرای سمت راست معنی نموده اند و هاثور الهه سمت غرب است”الهه غرب”. اگر برای تعیین چهار جهت روی در جهت جنوب (قبله ایران -صحرای سینا) بیایستیم. دست راست مان به سمت غرب واقع میشود. همچنین صحرای سینا نسبت به اسرائیل و بیت المقدس در جهت غربی (جنوب غربی) است.
Parsa Daneshmand بنده هم همین طور. به خصوص اشاره جناب مفرد به فیلم ده فرمان که هوس دیدن دوباره آن را زنده کرد. در مورد تاثیرات اسطوره های مصر باستان بر مسیحیت هم نظراتی وجود دارد که بسیار جدی است و مجال بحث درباره آن بسیار.
Javad Mofrad جناب پارسا دانشمند همین الان مطلبی را در باره الهه هاثور و صحرای سینا دیدم که بسیار قابل توجه است:
“Hathor maintained a special presence in Sinai on the high places such as Serabit, where the nomadic mining tribes worshipped her. (Maspero 354, Petrie 85) .خرابه های معبد سرابیطِ هاثور- بعلات با تصویری از این الهه کشف شده است.
جالب است که کاموسه (رهبر قبطی ها در آخرعهد هیکسوسها، موسی تاریخی) در یکی از دو ستل خود می آورد که در بین شهر آواریس (مرکز هیکسوسها در مصر سفلی) و مصر علیا از هرموپلیس تا شهر عمارت هاثور در مصر میانی در کنار دو شاخه نیل را از تصرف هیکسوسها (بیگانگان آسیایی) خارج کرده است. بنابراین همین عمارت هاثور (پی هاثور) مصر میانی بعداً در روایات دینی با معبد معروف هاثور در صحرای سینا یعنی خرابه های معبد سرابیط کنونی در صحرای سینا، سمت تور سینا مشتبه شده است.