چگونه بهترین سهام را بخریم؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
- تکنیکال سه اصل مهم دارد
- راهبردهای اول روند شناسی
- ۱- سقف قیمتی:
- ۲- کف قیمتی:
- ۳- روند مثبت:
- ۴- پولبک (Pullback):
- ۵- حجم معاملات:
- ۶- روند منفی:
- ۷- Throwback:
- راهبردهای دوم روند شناسی
- ۱- ﺳﻄﺢ ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ:
- ۲- سقف تاریخی:
- راهبردهای سوم روند شناسی:
- ۱- اندیکاتور MACD: Moving-Average-Convergence-Divergence
- ۲- هیستوگرام
- میانگین متحرکها
انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس را به دلایل زیر یک هنر بدانیم تا یک علم:
- اولا عوامل بسیار زیادی بر سلامت و موفقیت یک شرکت تاثیر گذار است و تدوین یک فرمول خاص برای پیشبینی موفقیت آن تقریبا غیرممکن است.
- ثانیا بسیاری از اطلاعات ناملموس بوده و قابل اندازه گیری نیستند. جنبههای کمی و قابل اندازه گیری یک شرکت مانند سود را به راحتی میتوان یافت اما عوامل کیفی مانند کارکنان، مزایای رقابتی، حسن شهرت و … را چگونه میتوان اندازه گیری کرد؟ این ترکیب جنبههای کمی و کیفی، انتخاب سهم را فرایندی ذهنی و حتی شهودی میسازد.
- ثالثا به دلیل عناصر و رفتارهای انسانی (اغلب غیرمنطقی) بازار همیشه طبق پیش بینی شما عمل نمیکند. احساسات میتواند باعث تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی شود و متاسفانه وقتی اطمینان تبدیل به ترس میشود بازار سرمایه میتواند یک مکان خطرناک برای سرمایه و سرمایه گذاری باشد.
یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل گیری آنها است. بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه میتوان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایهگذاران را تقلیل داد. در خصوص تحلیل قیمت سهام و سرمایه گذاری در داراییهای مالی در ادبیات مالی سه دیدگاه کلی وجود دارد که شامل روش بنیادی (Fundamental) روش تکنیکال (Technical) و روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT) است که در ادامه این مطلب به آنها پرداخته میشود.
انتخاب بهترین سهام برای خرید به روش تکنیکال
به علم بررسی نمودارهای قیمتی و پیش بینی صعودی یا نزولی بودن بازارها توسط نمودارها را علم تکنیکال گویند
- تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
- تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخص های تکنیکال
- روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار را گویند.
تکنیکال سه اصل مهم دارد
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است
- تاریخ (روندها- الگوها) تکرار خواهند شد
- قیمتها براساس روندها حرکت میکنند
همانطور که در بالا ذکر شده است قیمتها براساس روندها حرکت میکند. پس در تحلیل تکنیکال روند شانسی (ترند قیمتی) یکی از اصول اساسی و شاید جز مهمترین روشهای موثر برای تحلیلگران تکنیکال میباشد. ما با شناسی روند اصلی حرکت (صعودی و نزولی)، احتمال خطا در معاملات خود را بسیار کم میکنیم. زیرا در روند نزولی اقدام به خرید نخواهیم کرد لذا شناسایی روند قیمتی بسیار با اهمیت میباشد.قبل از آنکه درباره روندهای قمیتی صحبت کنیم ابتدا با دو مفهوم سقف و کف قیمتی اشنا میشویم.
راهبردهای اول روند شناسی
۱- سقف قیمتی:
هرگاه در مسیر صعودی دو روز متوالی منفی (دو کندل منفی) با میزان ریزش بیش ۷% درصد تشکیل شود به آن سقف قیمتی گفته می شود.
۲- کف قیمتی:
هرگاه در مسیر نزولی دو روز متوالی مثبت (دو کندل مثبت) با میزان صعود بیش ۷% درصد تشکیل شود به آن کف قیمتی گفته می شود.
۳- روند مثبت:
مجموعهای از تغییرات قیمتی که بتوان سه کف قیمتی را با یک خط به یکدیگر متصل کرد به گونه ای که به ازای هر کف یک سقف بالاتر داشته باشیم بدین صورت که کف و سقف سوم از کف و سقف دوم بالاتر و دومی نیز نسبت به اولی بالاتر باشد. هرچه تعداد تاچها (برخوردها) با کف قیمتی بیشتر باشد مثلا بالاتر از ۴ تا ، قدرت و اعتبار آن روند بیشتر است. اگر یک روند با تعداد برخورد (تاچ) بالا شکسته شود باید منتظر تغییرات چشمگیری در آن نماد باشیم.
۴- پولبک (Pullback):
آخرین لمس قیمت روند شکسته قبل از ادامه کاهش قیمت سهام.
۵- حجم معاملات:
حجم معاملات موید روند است یعنی باید روند را تایید نماید. در روز شکست خط ترند حجم معاملات زیاد است اما در روز pullback معاملات کم حجم هستند.
۶- روند منفی:
مجموعهای از تغییرات قیمتی که بتوان سه سقف قیمتی را با یک خط به یکدیگر متصل کرد به گونه ای که به ازای هر سقف یه کف پایینتر داشته باشیم بدین صورت که سقف و کف سوم از سقف و کف دوم پایینتر و دومی نیز نسبت به اولی پایینتر باشد.
۷- Throwback:
آخرین لمس قیمت روند شکسته قبل از ادامه افزایش قیمت سهام.
اولین راهبرد انتخاب سهام ورود به سهام در ابتدای روند مثبت یا در هنگام تروبک میباشد. حال این سوال پیش میآید از کجا بدانیم قیمتها بر روی ترندها به سمت بالا حرکت خواهند کرد یا بعد از اتمام تروبک به سمت باالا حرکت میکنند؟ بهترین راهبرد برای انتخاب سهام و ورود به آن تشکیل دوکندل مثبت متوالی و یا یک کندل +۵ (صف خرید) در تاچ سوم و یا در تروبک میباشد. میزان حرکت قیمت در این راهبرد حداقل تا سقف قیمتی قبلی میباشد.
راهبردهای دوم روند شناسی
۱- ﺳﻄﺢ ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ:
ﺳﻄﺢ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ وﻗﺖ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﻪ آن ﺳﻄﺢ ﻧﺰدﯾﮏ ﻣﯿﺸﻮد اﺣﺘﻤﺎل اﯾﻨﮑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻧﺘﻮاﻧﺪ از آن ﺳﻄﺢ ﻋﺒﻮر ﮐﻨﺪ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ اﻣﺎ اﮔﺮ ﻗﯿﻤﺖ از ﺳﻄﺢ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺑﺎ ﺣﺠﻢ ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﻋﺒﻮر ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ ﺳﻄﺢ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ . در اﻏﻠﺐ ﻣﻮارد ﺑﻌﺪ از ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪن ﺳﻄﺢ ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﺎ ﺣﺠﻢ ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﮐﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ، اﯾﻦ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻗﯿﻤﺖ را ﺗﺮوﺑﮏ ﻧﺎﻣﯿﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد. ﮐﻪ آﺧﺮﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻼﯾﯽ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. (ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺗﺮوﺑﮏ ﻫﻢ اﺗﻔﺎق ﻧﯿﻔﺘﺪ)
۲- سقف تاریخی:
به قیمتی از سهام گفته میشود که بعد از اینکه قیمت سهام به آن عدد میرسد برای مدت زمان طولانی (حداقل ۷ سال)، دیگر به آن سطح قیمت نرسد. در این حالت در صورت شکسته شدن آن سطح قیمتی، سهم مورد نظر میتواند انتخاب مناسبی باشد و در صورت حجم زیاد (حداقل ۳ برابر حجم مبنا)، نقطه مناسبی جهت ورود میباشد. نقطه ورود دیگر در هنگام تروبک میباشد.
به مثالهای ذیل توجه نمایید:
- سهم چکارن:
سهم چکارن بعد شکست سقف ۲۴ ساله که اولین بار در سال ۷۴ به آن سطح رسیده بود در سال ۹۸ این سطح را رد کرده و رشد ۴ برابری را کرده است.
- سهم وصنا:
سهم وصنا بعد شکست سقف ۱۶ ساله که اولین بار در سال ۸۳ به آن سطح رسیده بود در سال ۹۹ این سطح را رد کرده و رشد ۲٫۵ برابری را کرده است.
- سهم قثابت:
سهم قثابت بعد شکست سقف ۲۴ ساله که اولین بار در سال ۷۴ به ان سطح رسیده بود در سال ۹۸ این سطح را رد کرده و رشد ۸٫۵ برابری را کرده است.
این نکته حائز اهمیت است که هرچه میزان زمان برگشت قیمت به سطح قیمتی قبلی طولانی تر باشد (حداقل ۷سال) حرکت صعودی آن سهم بیشتر میباشد. در این راهبرد بهتر است سهمهایی را که نزدیک به سقف تاریخی خود هستند شناسایی کرد و پس رد کردن آن سطح اقدام به ورود در آنها نمود.
راهبردهای سوم روند شناسی:
- اﻧﺪﯾﮑﺎﺗﻮرﻫا:
ابزاری هستند که با فرمولهای خاص خود ﺟﻬﺖ ﺣﺮﮐﺖ ﺑﺎزار را ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﻨﺪ.
- نکته بسیار مهم:
اندیکاتورها اندازه حرکت را نشان نمیدهند فقط و فقط جهت حرکت را به ما نشان میدهند.
۱- اندیکاتور MACD: Moving-Average-Convergence-Divergence
این عبارت به معنی همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک است. این اندیکاتور ابداع آقای جرالد بی اپل است. از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده میشود. این اندیکاتور در اغلب موارد با استفاده از قیمت پایانی محاسبه میشود بر خلاف اندیکاتورهای دیگر اندیکاتور MACD فرمول سختی برای محاسبه خود ندارد.
اجزای تشکیل دهنده اندیکاتور MACD:
- خط آبی رنگ macd
- خط قرمز رنگ سیگنال
- خط مشکی رنگ هیستوگرام
۲- هیستوگرام
اختلاف مابین خط MACD و خط سیگنال که به وسیله میلههای مشکی رنگ نشان داده هسیتوگرام نامیده میشود. هرچه قدر میلههای هیستوگرام بلندتر باشد قدرت قیمتها (صعودی-نزولی) بیشتر است. سطح صفر در اندیکاتور MACD نشان دهنده فضای سهم (مثبت-منفی) میباشد اگر MACD و سیگنال در زیر سطح صفر باشد به این معنی است که فضای سهم منفی است و اگر هردو بالای سطح صفر باشند بدین معنی است که فضای عمومی سهم مثبت است.
هرگاه در اندیکاتور MACD در محدوده بالای صفر باشیم (هیستوگرام بالای صفر باشد):
- هرگاه MACD (خط آبی)، سیگنال (خط قرمز) را به سمت بالا کراس میدهد، استمرار روند مثبت داریم.
- هرگاه MACD، سیگنال را به سمت پایین کراس دهد نشان دهنده شروع یک روند یا یک اصلاح موقتی هستیم
هرگاه در اندیکاتور MACD در محدوده زیر صفر باشیم (هیستوگرام به زیر صفر باشد):
- هرگاه MACD (خط آبی)، سیگنال (خط قرمز) را به سمت بالا کراس دهد. نشان دهنده شروع یک روند مثبت یا یک حرکت رو به بالا موقت هستیم
- هرگاه MACD سیگنال را به سمت پایین کراس دهد. استمرار روند منفی داریم.
میانگین متحرکها
میانگین متحرک متوسطی از قیمت سهام در بازه مورد نظر میباشد. میانگین متحرکها در بازههای ۹، ۱۴،۲۰،۵۰،۱۰۰، ۱۴۴،۲۰۰ دوره مورد بررسی قرار میگیرند. هرچه تایم فریم مورد بررسی بالاتر (ساعتی،چهارساعته، روزانه وهفتگی) باشد، اعتبار میانگین متحرک بیشتر میباشد. میانگین متحرک ۲۰۰ دوره به میانگین سنگین معروف است نشان دهنده حرکت کندلها در ۲۰۰ دوره گذشته میباشد. میانگین متحرکها نقش خطوط حمایت و مقاومت دینامیک را دارند بدین گونه که هرگاه قیمتها در بالای میانگین باشد فضای سهم مثبت (صعودی)، هرگاه قیمتها در زیر میانگین متحرک باشند فضای سهم منفی (نزولی) میباشد.