تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان
رادیو جوان - همه اهنگ های ایرانی مجاز و غیرمجاز لس آنجلسیتلگرام بدون فیلتر - تله پلاس 24

برای ازدواج موقت اجازه پدر پسر لازم است؟ در چه صورت لازم نیست؟

شرایط عقد
٢٣٧٠ عقد ازدواج چند شرط دارد: اول: آنکه به عربى صحیح خوانده شود به احتیاط واجب، و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربى صحیح بخوانند به‏هر لفظ‏ى که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم هم نیست که وکیل بگیرند اما باید لفظ‏ى بگویند که معنى “زوجت و قبلت” را بفهماند. دوم: مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را مى‏خوانند قصد انشاء داشته باشند یعنى اگر خود مرد و زن صیغه را مى‏خوانند، زن به گفتن «زوجتک نفسى‏» قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن «قبلت التزویج‏» زن بودن او را براى خود قبول نماید، و اگر وکیل مرد و زن صیغه را مى‏خوانند، به گفتن «زوجت و قبلت‏» قصدشان این باشد که مرد و زنى آنان را وکیل کرده‏اند، زن و شوهر شوند. سوم: کسى که صیغه را مى‏خواند بالغ و عاقل باشد، جه براى خودش بخواند یا از طرف دیگرى وکیل شده باشد. چهارم: اگر وکیل زن و شوهر یا ولى آنها صیغه را مى‏خوانند، در عقد، زن و شوهر را معین کنند مثلا اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند. پس کسى که چند دختر دارد، اگر به مردى بگوید زوجتک احدى بناتى (یعنى زن تو نمودم یکى از دخترانم را) و او بگوید بلت‏یعنى قبول کردم، جون در موقع عقد، دختر را معین نکرده‏اند عقد باطل است. پنجم: زن و مرد به ازدواج راضى باشند، ولى اگر زن ظاهرا به کراهت اذن دهد و معلوم باشد قلبا راضى است عقد صحیح است.
٢٣٧١ اگر در عقد یک حرف غلط خوانده شود که معنى آن را عوض کند عقد باطل است.
٢٣٧٢ کسى که دستور زبان عربى را نمى‏داند، اگر قرائتش صحیح باشد و معناى هر کلمه از عقد را جداگانه بداند و از هر لفظ‏ى معناى آن را قصد نماید،مى‏تواند عقد را بخواند.
٢٣٧٣ اگر زنى را براى مردى بدون اجازه آنان عقد کنند و بعدا زن و مرد بگویندبه آن عقد راضى هستیم عقد صحیح است.
٢٣٧۴ اگر زن و مرد یا یکى از آن دو را به ازدواج مجبور نمایند و بعد از خواندن عقد راضى شوند و بگویند به آن عقد راضى هستیم، عقد صحیح است.
٢٣٧۵ پدر و جد پدرى مى‏توانند براى فرزند نابالغ یا دیوانه خود که به حال دیوانگى بالغ شده است ازدواج کنند و بعد از آن که طفل بالغ شد یا دیوانه عاقل گردید، اگر ازدواجى که براى او کرده‏اند مفسده‏اى نداشته، نمى‏تواند آن را به‏هم بزند و اگر مفسده‏اى داشته، مى‏تواند آن را به هم بزند.
٢٣٧۶ دخترى که به حد بلوغ رسیده و رشیده است‏یعنى مصلحت‏خود را تشخیص مى‏دهد اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدرى خود اجازه بگیرد، و اجازه مادر و برادر لازم نیست.
٢٣٧٧ اگر پدر و جد پدرى غایب باشند، به طورى که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جد پدرى اجازه بگیرند و نیز اگر دختر باکره باشد در صورتى که بکارتش به واسطه شوهر کردن از بین رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نیست. ولى اگر به واسطه وطى به شبهه یا از زنا از بین رفته باشد، احتیاط مستحب آن است که اجازه بگیرند.
٢٣٧٨ اگر پدر یا جد پدرى براى پسر نابالغ خود زن بگیرد، پسر- بعد از رسیدن به سن قابل براى تمتع گرفتن – باید خرج زن را در صورتى که از او تمکین داشته باشد بدهد.
٢٣٧٩ اگر پدر یا جد پدرى براى پسر نابالغ خود، زن بگیرد، چنانچه پسر در موقع عقد مالى داشته، مدیون مهر زن است، و اگر در موقع عقد مالى نداشته، پدر یا جد او باید مهر زن را بدهند.
ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.