برداشت جدیدی برای معنی نامهای مازندران و کاسپی
نگارنده قبلاً مطابق لغات اوستایی ریشهً مازندران مزن (مز زن=زن بزرگ سالار) یا مئذن (جایگاه خوشی) و مئثن– دارَ (میهن درختان، بهشت) گرفته است چه طبق کتب پهلوی و اوستا و شاهنامه فردوسی در...
نگارنده قبلاً مطابق لغات اوستایی ریشهً مازندران مزن (مز زن=زن بزرگ سالار) یا مئذن (جایگاه خوشی) و مئثن– دارَ (میهن درختان، بهشت) گرفته است چه طبق کتب پهلوی و اوستا و شاهنامه فردوسی در...
ایرانشناسان کلمات مَغ و مُغ را به معانی متفاوتی از جمله بزرگوار، انجمنی و دهش و پاداش گرفته اند که جملگی اسم معنی و صفت هستند و به نظر جامع و واحدی در این...
برای نام قهرمان صورت اصلی کارمان را پیشنهاد نموده اند. اگر ترکیب نیمه عربی و نیمه فارسی قهرمان را کنار بگذاریم می توانیم آن را مرکب از کار (سلحشور در پارسی باستان) و مان...
ارسنجان را می توان به صورت ارزنجان به معنی جایگاه ارزن یا محل غربی گرفت. افزر را می توان آب زر معنی نمود و دهرم را ده محل آرامش. دوزه به معنی جای دژ...
راین به صورت اوستایی رای-یون به معنی جای با شکوه است. پاریز به صورت اوستایی پار-اوس به معنی پهلوی چشمه است و به صورت پار-ایز به معنی پر از بُز می باشد. روستایی هم...
در تاریخ ماد تألیف دیاکونوف در شرح لشکرکشی سارگون دوم از راه آذربایجان به اورارتو از شهر مراغه و کوه سهند (یعنی دارای مرتع بدون سکنه) را به ترتیب تحت نام اوئیش دیش (آو-اوش-دیش=...