ریشه ایرانی نامهای قهرمان و کُهرم
برای نام قهرمان صورت اصلی کارمان را پیشنهاد نموده اند. اگر ترکیب نیمه عربی و نیمه فارسی قهرمان را کنار بگذاریم می توانیم آن را مرکب از کار (سلحشور در پارسی باستان) و مان (مرد یا منش) بگیریم. ولی ظاهراً ساده تر آن است که جزء اول را قهر عربی به معنی مغلوب کننده و جزء دوم را من به معنی مرد یا منش بگیریم. چه در متون پهلوی و اوستایی بدین ترکیب بر نمی خوریم. اما نام تورانی شاهنامه ای کُهرم به معنی رمنده کوهی یعنی بزکوهی و قوچ وحشی که معادل و مترادف سکایی و تورانی است وجه اشتقاق دیگری را از کلمه قهرمان به دست می دهد. چه اگر این کلمه را ریشه نام قهرمان بگیریم در این صورت قهرمان به معنی قوچ وحشی خواهد بود. در حماسه کوراوغلو (بابک خرمدین) دلیران جنگی را قوچ خطاب کرده اند. قوچ وحشی معنی لفظی نام کوروش نیز هست. ظاهراً مغان از معنی تورانی نام کوروش ناخشنود بوده اند که به جای آن از فریدونِ (منسوب به دوست منش= هخامنشیِ) دارنده گرز گاوسر و ثراتئونه (سومین، منظور کورش سوم) استفاده نموده اند.