معنی واژه رُخ در داستان یازده رخ یا دوازده رخ شاهنامه چیست؟
دکتر معین آن را (با استناد به شا.بخ.۱۱۴۱٫۵) به معنی جنگجو و پهلوان آورده است ولی در لغت نامه دهخدا بدین معنی آن بر نمی خوریم.
Salar Partavi خالقی مطلق، یادداشت های شاهنامه،بخش دوم و سوم ص: ۱۲۳:
ما پیش از این نشان دادیم که عنوان دوم ( یازده رخ ) مناسبتر است…و اما رخ به معنی چهره – رزمندۀ نامدار است. رخ در همین معنی در بازی شطرنج بکار رفته است. اگرچه رخ را از اصل اوستایی ratha به معنی گردونه می دانند و امروزه گویا به معنی باروی دژ گرفته می شود.
عبدالحسین نوشین توی کتاب واژه نامک دو معنی ۱- روی و چهره و صورت ۲- نام یکی از مهره های شطرنج رو برای رخ آورده (صفحۀ ۲۶۰ – ۲۶۱).
Javad Mofrad شاید به جای تصور تبدیل رَثه= گردونه به رُخ بهتر باشد که برای رُخ ریشه روجَ سانسکریت به معنی شکست دهنده و ویرانگر قائل شویم چه در فارسی-پهلوی حرف ج به وساطت غ به خ قابل تبدیل بوده است.
واژه های کُردی رَوُخان (خراب کردن) و رَوُخاو (خراب شده و منهدم) هم حاوی این معنی سانسکریتی می باشند. در واقع رُخ-قلعه سیّار شطرنج هم یک دژکوب است. از سوی دیگر کلمه اوستایی “رئو-ک” یعنی “آسان بودن در
راندن (مانند ارابه)” آلترناتیو منطقی دیگری برای واژه رُخ شطرنج است.