بعد از دعوا با همسرم چگونه با او آشتی کنم؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
با وجود اینکه ما یکدیگر را دوست داریم اما باز هم شرایطی پیش میآید که نمیتوانیم جلوی دعوا و نزاع را بگیریم و با یکدیگر دعوا نکنیم حتی با افرادی که آنها را خیلی دوست داریم و برایمان خیلی عزیز هستند، و ناگزیر به دعوا روی میآوریم. بالاخره روزهایی پیش میآید که نه فقط با همسرمان بلکه با عزیزترین و یا بهترین دوست و یا همکار مان نزاعی میکنیم و همه این مسائل باعث میشود که شاید ما چند روز از این افراد دوری کنیم. دعواها و نزاعها یک جنبهی مهم دیگر هم دارد و آن این است که، این دعوا و نزاعها، انسان را میسازد فقط به شرط این که از این دعواها درس یاد بگیریم و دوباره این اعمال را تکرار نکنیم و اگر دوباره با هم چین با مشکلی روبرو شدیم بدانیم چگونه بدون اینکه دعوایی داشته باشیم مسئله را با گفتگو حل کنیم!
برای اولین مرحله این موضوع یعنی دعوا را از دو جنبه مورد بررسی قرار میدهیم
مسلما اگر در زمان بحث، دعوا شدت و تندی زیادی نداشته باشد و به آرامی دعوا کنیم و صبر بیشتری به خرج دهیم. آشتی کردن و برقراری دوباره ارتباط راهی سادهتر خواهد بود. اما در جنبهی دوم اگر دعوا شدت بیشتری داشته باشد و به یکدیگر ناسزا بگویم و یا در حین دعوای حتی یکدیگر را بزنیم، این رابطه را به سختی میتوانیم برقرار کنیم و یا حتی زمانی که این رابطه برقرار شد، دیگر آن صمیمت سابق را ندارد و مثل چینی ترک خوردهای میباشد که با یک ضربه کوچک برای همیشه میشکند و فنا میشود… همیشه این موضوع را به هنگام دعوا بخاطر داشته باشید تا حدی جلو بروید که جایی برای بازگشت داشته باشید و به قول ما ایرانیها همهی پلهای پشت سر خود را خراب نکنید که دیگر راهی برای بازگشت نداشته باشید.
اگر هر کسی نقش خود را به درستی انجام دهد و مسئول کارهایی که انجام میدهد باشد ، در اینصورت کشش انسانها به یکدیگر بیشتر میشود و در وحلهی اول از دعوا باید جلوگیری کرد و هر کس نقش خود را ایفا کند تا تقصیر و اشتباه خود را به گردن دیگری نیندازیم، چون معمولا همهی ما ،انسانها از اینکه اشتباه خود را بپذیریم واهمه داریم و عادت کردهایم که فرار کنیم و چه طور و چگونه باید فرار کرد؟ راهش را این گونه ارزیابی میکنیم که باید آن را به گردن دیگری بیاندازیم.
اولین گام برای آشتی کردن این است که بپذیریم همهی انسانها نظرات مختلفی نسبت به یکدیگر دارند و مسلما ما و شخصی که با او نزاع داشتهایم نیز دارای ایدهها و عقاید متفاوتی هستیم و اولین گام این است که این موضوع را بپذیریم و نظرات یکدیگر را حتی متفاوت قبول کنیم و برای صحبتهای یکدیگر ارزش قائل شویم. و مهم تراز اینکه بعد از دعوا به دنبال انتقام جویی نباشیم وبه دنبال این نباشیم که بعد از دعوا با صحبتهای و یا رفتارمان دیگری را تحقیر کنیم و یا اینکه قصد آزار او را داشته باشیم به جای این کارها به تفاهم برسید و با یکدیگر سازش کنید. حالا چند دلیل را با هم بررسی میکنیم تا به جوابی برسیم تا بتوانیم از این ماجراها جلوگیری کنیم:
از خودتان علت اصلی دعوا را بپرسید. گاهی وقتها دلایل دعواهای خیلی ساده است اما به دلیل صبر و تامل زیاد بر روی این مسائل تبدیل به مشکلاتی عمیق میشوند. و به نظر غیر قابل حل میشوند. برای همین باید زمانی که به این مشکلات ساده برمیخوریم تازه اول آن است و به جاهای بقرنج نرسیده است آنها را حل کنیم اما چطوری حلشان کنیم؟ با گفتگو، اما گفتگویی بدون هیچ گونه دعوای و قصد و نیت انتقام گرفتن و یا تحقیر طرف مقابل پس با چه نیتی؟ فقط با امید اینکه بتوانیم آن را حل کنیم و به روابط سابق خود با خوبی و خوشی ادامه دهیم.
اعتماد و اطمینان به یکدیگر
آشتی کردن با دیگری، هرگز به این معنا نیست که دیگری شکست خورده است و یا اینکه نظر او کاملا اشتباه بوده است و این شما بودهاید که حرف درست را زدهاید و حق داشتهاید. و هنگامی که قانع شدید که رابطه را ادامه بدهید باید بدانید که او (طرف مقابلتان) را همان جوری که هست قبول کنید تا هنگامی که دوباره همچین موضوعی پیش آمد کرد، دیگر ناراحت نشوید و بدانید که رفتار او همیشه بدین سبک است. و نکتهی دیگر این که همیشه و در رابطهی با هر موضوعی حق با شما نیست. ارتباط با دیگران و افرادی که آنها را دارید مسلما همیشه مهمتر ازآن هستند که در روابط خود به دنبال مقصر بگردید. زیرا اشخاصی که این تیپی هستند، بعد از اینکه مقصر را پیدا کردند مدام عادت دارند به او بگویند که تو اشتباه کردی، تو این کار را انجام دادی و از این مدل صحبتها و خودشان باعث قطع رابطه شان میشوند. و برای بازگشت، و آشتی و مصالحه کردن باید قبول کنیم که یکدیگر را همان طوری که هستیم بپذیریم و هیچ یک از دیگری برتر نیست.
اگر احساس میکنید که حتی یک درصد برای مصالحه و سازش آمادگی ندارید به هیچ وجه پیش نروید زیرا ممکن است که صحبتی شود و شما کنترل خود را از دست دهید و اوضاع از اینکه هست بدتر شود برای همین گفته میشود که از لحاظ روحی آمادگی کامل داشته باشید و بعد جلو بروید. شما از خود گذشتگی کنید و علی رغم تمامی هیجانات منفی خود که به نوعی شما را از این کار منع میکند اما باز هم به سمت طرف مقابل خود بروید، و رابطه را ادامه دهید. این کار شما باعث میشود که او از کردهی خود پشیمان شود و ارزش شما را بهتر درک کند. در دعواها به تنهایی پیش نروید و قضاوت پیش از موعد نداشته باشید و مانند نوجوانان پرخاش جو و یکه تاز نباشید. شما باید یک فرقی با نوجوانان داشته باشید.
صحبت کردن خوب است و اینکه کسی قادر باشد به وسیله صحبت کردن رابطه برقرار کند اما باید در صحبتهای خود دقت کنید و بدانید که چه کلمهای را در کجا به کار ببرید!! راههای زیادی برای برقراری رابطه وجود دارد مثلا: کارهای را که با استفاده از اجزای صورت خود انجام میدهید و یا کارهای که با استفاده از اجزای بدنتان و ژستهای مختلفی که از خود در میآورید انجام دهید. برای مثال با رئیس یا دوستتان دعوایی دارید ولی به دلیل احترام زیادی که برای او قائل هستید و یا مقام بالایی که آن شخص دارد نمیخواهید با او وارد بحث و جدل شوید برای همین هنگامی که او بر میگردد و در واقع شما از دید او خارج هستید و قادر به دیدن شما نیست، برای او شکلک درمیآورید، او این حرکت شما را نمیبیند و حتی روحش نیز از این کار شما خبر ندارد ولی شما به نوعی با این کار خود که برای او شکلک درآوردهاید و یا به او دهن کجی کردهاید و یا هر کار دیگری که با اجزای صورت و یا بدنتان انجام میدهید باعث میشود که از درون احساس خوبی داشته باشید و نیز از همه مهمتر این احساس را دارید که با این کار خود را از درون ارضاء کردهاید.
نوع آخر مخصوص دعواهای همسران است، زن و شوهرهایی که با یکدیگر و در زیر یک سقف با هم زندگی میکنند
همسران با یکدیگر دعوا و نزاع دارند اما دوباره در این جا متذکر میشویم هنگامی که میبینید کار و دعوا دارد بالا میگیرد و به قول ما ایرانیها: “کار دارد به جاهای باریک کشیده میشود” خود را کنار بکشید و اجازه ندهید دعوا بالاتر رود و در همان جا به بحث تان ایست بدهید کار فوقالعاده سخت و مشکلی است اما خشم خود را پنهان کنید و اجازه ندهید که همسرتان متوجه شود شما هنوز ناراحت و عصبانی هستید تا او هم مصمم شود و دعوا و نزاع را به پایان برسانید. هنگامی که گفتگویتان به دعوا رسید این نکته را به یاد داشته باشید که ادامهی این گفتگو فایدهای ندارد و هر لحظه موقعیت و حریمهای که در زندگی مشترک بین همسران وجود دارد را به مخاطره میاندازد. به همسر خود نشان دهید علی رغم تمام اشتباهاتی که ممکن است انجام دهد باز هم او را دوست دارید. این روشی است برای اینکه به او بگویم که واقعا قصد آشتی کردن داریم.