تعریف جبلی یا سرشت چیست؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
تعریف فطرت و غریزه :
« فطرت عبارت است از نوعى هدایت تکوینى انسان در دو قلمرو شناخت و احساس»، فطریات مربوط به ادراک و شناخت، اصول تفکر بشر بشمار مىروند، و فطریات مربوط به تمایل و احساس پایه هاى تعالى اخلاقى انسان قلمداد مىگردند.
این هدایت هاى فطرى در قلمرو شناخت و احساس در این جهت که تکوینى بوده و اکتسابى و آموزشى نیستند، با هدایتهاى حسى و طبیعى که در موجودات بىجان یافت مىشود، و با هدایتهاى غریزى که درجانداران – و به ویژه انواع حیوانى – وجود دارد، یکسانند ولى در عین حال داراى ویژگىهایى هستند که آنها را از هدایت طبیعى و غریزى ممتاز مىسازد.
منشا دوگانگی فطرت و غریزه:
با تأمل در آیات دیگر، درمییابیم که انسان تنها موجودی مادی نیست، بلکه دارای وجودی ماورایی است که بعد از مرگ در نشئه طبیعت نیز باقی میماند و حیاتی جاوید و سعادت یا شقاوتی ابدی خواهد یافت. در واقع حقیقت و انسانیت انسان به روح اوست و جسم، تنها به منزله ابزاری برای فعالیت و مرکبی برای سیر و حرکت روح در این دنیا تلقی میگردد.سرشت خاکی و جنبه مادی انسان، همواره وی را به طرف خاک و ارزشهای فانی سوق میدهد و بعد ملکوتی، او را به سوی جنبههای روحیو ارزشهای معنوی و عالم ملکوت میخواند.
جان گشاده سوى بالا بالها تن زده اندر زمین چنگالها
غریزه و کششهای مادی نفس انسان ظرفی است برای روح و کششهای فطری و اگر ظرف شکسته شود، مظروف نیز نخواهد بود. تعدیل غرایز و کششها، تصفیه خواستهها و هدایت و راهنمایی انسان بر اساس مبانی دینی برای اجتناب از لغزشهای عقلی و فکری، انسان را به سوی منبع نور و سیر الی الله سوق میدهد و به کمال مطلق رهنمون میسازد.
فطرت ، منشأ حرکت و تکاپوی دایمی انسان به سوی کمال است. گرایشهای فطری نیز ناآگاهانه است و شکوفایی استعدادهای فطری، مشروط به برطرف کردن موانع آنها و قرار گرفتن در جهت اصلی کمال است. انسانی که به دنیا میآید، حیوانی است که درونش استعداد انسان شدن را دارد، بنابراین گرایشات فطری، قابل تربیت و پرورشند. شکوفایی این گرایشها نیاز به مجاهده دارد. انسان همانند دانهای است که برای رسیدن به کمال و سعادتش باید مسیری را بگذراند . دانه باید زیر خاک در ذات خود سیر کند، از پوسته خود جدا شود، ریشه بدهد از ریشه ، ساقه و از ساقه، شاخه و سپس گل و میوه ـ که نهایت کمالش استـ ظهور بدهد. تمام اینها در ذاتٍ دانه است. اما دانه اگر این مسیر را طی نکند هرگز نمیتواند این استعدادها را ظهور دهد. میوه ما، جانشینی خداوند است. انسان باید در مسیر خود غایت را در نظر بگیرد؛ غایت استعدادهای فطری، لقاءالله است. ریشه فطرت بتدریج فروعات خود را ظهور میدهد. البته این ظهور باید با در نظر گرفتن غایتی باشد که همان وحدت حقیقیه ذات اقدس الله است. بنابراین انسان «احسن تقویم» را بالقوه دارد اما در «اسفل سافلین» تدریجاً ظهور میکند